پرونده شنبه های چالشی صبا
محسن هاشمی:از عناوین جهان، تعزیه خوان ما را بس
در پرونده چالش این هفته صبا «برای نمایش آیینی تعزیه چه کردهایم؟» پرداختهایم.
در پرونده چالشی این هفته صبا به سراغ نمایش آیینی- مذهبی تعزیه در ایران رفتهایم. همانطور که میدانیم تعزیهخوانی در تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه در جامعه شیعیان اهمیت بسیاری دارد و تأثیر مهم و شگرف فرهنگ نمایش تعزیهخوانی در الگوهای رفتاری مردم و فرهنگ و هنر آنان، بسیار نمایان است. اینکه چرا این هنر والا با این کارکرد متمایز و قوی نسبت به دورههای پیشین برجستگی کمتری دارد، سوال چالشی این هفته صبا است. خبرنگار صبا برای پاسخ به این پرسش به سراغ پژوهشگران برجسته ایرانی، پیشکسوتان تعزیه در اجرا و علوم دانشی این رشته رفته است. در ادامه با این گفت و گو همراه ما باشید.
محسن هاشمی(تعزیه خوان):از عناوین جهان، تعزیه خوان ما را بس
تعزیه مانا است، علی رغم تصور عامه مردم و بی مهریهایی که این هنر در طول تاریخ و در دورههای مختلف دیده است تعزیه مسیر خود را طی کرده و ماندگار باقی مانده است. اگر تمام حجمهها ، فشارها و ناملایماتی که بر تعزیه وارد شده است به هر هنر دیگری وارد میشد از بین میرفت. اما به لطف اربابمان امام حسین این هنر خود را تا به امروز حفظ کرده است. زیرا این هنر صاحب دارد و صاحب آن امام حسین و ائمه اطهار هستند. یکی از دلایل ماندگاری تعزیه به خاطر جنبههای اعتقادی و سوگواری منطقی و هنری است که در دل خود دارد. صاحب تعزیه ؛ ائمه اطهار نظر و لطف خود را از این مراسم دریغ نکردهاند. از دورهای که تعزیه قدغن بوده تا دوره پهلوی اول و بقیه دورانها که حمایتها مدام با رویکردهای متفاوتی بوده است با همه این مشکلات باز هم تعزیه مسیر خود را در تاریخ تا به امروز ادامه داده است. اما از وجه دیگر که جنبه هنری آن است، اگر به این مراسم نگاه کنیم میبینیم که آئین نمایشی تلفیقی از همه هنرهای ایرانی و هنری فاخر از شعر و ادبیات، موسیقی، رنگ و حرکت و نمایش بوده است. به طوری که اگر هر کس یک بار تعزیه خوب ببیند این مراسم را از یاد نخواهد برد و همیشه پای آن خواهد نشست. در کدام هنر میبینید که صحنهآرایی، لباس، امکانات، خوشنویسی، رنگ، نمایش و حرکت همه و همه در یک جا جمع شده باشد. دلیل ماندگاری تعزیه همین است. یعنی چه از جنبه اعتقادی و مذهبی و چه از جنبه هنری و دانشی کامل است. اما با بی مهریهای زیادی در دورههای مختلف روبرو بوده است. یکی از آنها اینکه تهران به عنوان امالقرای تشیع، یا پایتخت تشیع در دنیا چند تکیه مخصوص تعزیه دارد؟ تعزیه را که در فضای باز یا در سالن تئاتر اجرا نمیکنند. تعزیه جایش در تکیه و حسینیه است. حالا در تهران چند تکیه با کاربری تعزیه داریم؟ تکیههای مهمی که برای تعزیه ساخته شده بودند همه و همه تغییر کاربری دادند و به حسینیههای سینهزنی و روضهخوانی اختصاص پیدا کردند. ۴۰ سال از جمهوری اسلامی ایران میگذرد یک تکیه برای تعزیه ساخته نشده است در حالی که مساجد و حسینیههای زیادی احداث شده است. اما دریغ از یک تکیه در این ۴۰ سال! حتی تکیههای تهران قدیم مانند تکیه نیاورون، تکیه دولاب و … تغییر کاربری دادهاند. متاسفانه ابزار لازم برای تعزیه فاخر در ایران خصوصاً در تهران وجود ندارد. با همه این ناملایمات و فشارها باز هم امسال تعزیههایی در سطح تهران اجرا شد که خود من تعزیه خوان آن بودم. بار تعزیه روی دوش مردم کوچه بازار است نه دولتها، مردم از جیب خود هزینه میکنند تا این هنر ماندگار بماند. با این اوصاف ببینید دولت برای سینه زنی و نوحه خوانی چقدر هزینه کرده است و در نتیجه چقدر مخاطب داشته است؟ در حالی که تعزیه با کمتر از این هزینهها مخاطب بیشتری دارد. اگر از هر گوشه تهران طبل تعزیه به صدا در بیاید، بدون هیچ تبلیغاتی دو هزار آدم دور آن جمع میشوند. اگر سری به روستاها بزنید تکایای مخصوصی هستند که اداره تعزیه به اختیار و دست خودشان بوده و با همان حال و هوای خوب حفظ شده است. بنابراین در تهران امکانات و زیرساخت تعزیه وجود ندارد. با این حال تعزیه همچنان پویا و مانا مسیر خود را ادامه می دهد. دولت و شوکت و منصب به کسان ارزانی/ از عناوین جهان، تعزیه خوان ما را بس.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است