پرونده شنبه های چالشی صبا
مجید رحمتی:تعزیه نباید کارکرد موزهای پیدا کند
در پرونده چالش این هفته صبا «برای نمایش آیینی تعزیه چه کردهایم؟» پرداختهایم.
در پرونده چالشی این هفته صبا به سراغ نمایش آیینی- مذهبی تعزیه در ایران رفتهایم. همانطور که میدانیم تعزیهخوانی در تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه در جامعه شیعیان اهمیت بسیاری دارد و تأثیر مهم و شگرف فرهنگ نمایش تعزیهخوانی در الگوهای رفتاری مردم و فرهنگ و هنر آنان، بسیار نمایان است. اینکه چرا این هنر والا با این کارکرد متمایز و قوی نسبت به دورههای پیشین برجستگی کمتری دارد، سوال چالشی این هفته صبا است. خبرنگار صبا برای پاسخ به این پرسش به سراغ پژوهشگران برجسته ایرانی، پیشکسوتان تعزیه در اجرا و علوم دانشی این رشته رفته است. در ادامه با این گفت و گو همراه ما باشید.
مجید رحمتی (کارگردان تئاتر):تعزیه نباید کارکرد موزهای پیدا کند
روند تعزیه در چند سال اخیر با توجه به بانیهای مختلفی که در شهرهای مختلف داشته است مانند اصفهان و تهران همچنان ادامه دارد. اتفاقات خوبی را به تازگی در تعزیه ایران شاهد هستیم که انگار تعزیه خوان و گروههای قدیمی خوب، به میدان آمدند تا این هنر را همچنان زنده نگه دارند. اما این مسئله نباید معطوف به ایام خاصی مانند دهه محرم شود! چرا که این مسئله باعث میشود به مرور زمان تعزیه کارکردی موزهای پیدا کند. مشکل ما این است که به نمایش سنتی به شکل موزهای نگاه میکنیم در حالی که باید برای تماشاگر امروزی ما این مسئله به عنوان یک نیاز طرح شود. نگاه موزهای باعث میشود که کارکرد جامعه شناسی و بهروزی نسبت به این هنرها نداشته باشیم؛ هنرهایی مانند نقالی، پرده خوانی و نمایش روحوضی همه دچار این مسئله هستند که نیاز است با نگاهی دانش بنیان و تاریخی احیا شوند. آقای داوود فتحعلی بیگی ایدهای داشتند برای تاسیس مدرسهای با نام نمایشهایایرانی که به صورت تخصصی به نمایشهای ایرانی و شیوههای اجرایی در آن بپردازد. که متاسفانه با این ایده همکاری نشد. در حال حاضر شاهدیم که در دانشگاه برای بچههای رشته تئاتر تنها ۲ واحد تعزیه در نظر گرفته شده است. در صورتی که شیوههای نمایشی ایرانی تعزیه بسیار بسیطتر و وسیعتر از این حرفها هستند. اگر میبینیم که تماشاگران دور یک نقال یا یک شبیه خوان جمع میشوند، بخشی از آن به دلایل اسطورهای و اعتقادی است، بخش عمده دیگر به خاطر شیوههای اجرایی جذاب این نمایشهاست. این مسئله که چرا در اواخر دوره صفویه این اجراها بسیار پرمخاطب و رونق داشته است، باید کانون این تحقیق و دانش قرار بگیرد. همانطور که میدانید تعزیه در دوران صفویه اوج گرفت در دوران قاجار کاملتر شد در دوره پهلوی اول منسوخ شد و دوباره در دوره پهلوی دوم جانی دوباره گرفت، این اواخر مدتی بود که تعزیه به طور کامل دوباره از بین رفته بود اما اخیرا شاهد جرقههایی هستیم که احتمالا خبر از رونق دوباره آن را میدهد. منظورم اصلاً تعزیهای که در جلوی تئاتر شهر و تالار وحدت اجرا میشود نیست! که در واقع نمایشهای بدی از تعزیه بودند. متاسفانه عدهای بدون اینکه دغدغه مجلس خوب داشته باشند حمایت دولت را میگیرند و کار خود را تحت عنوان تعزیه اجرا میکنند. اینها تعزیه نیست و شکل و شمایل تعزیه را هم ندارد. اما اگر بخواهم از تعزیههای خوب مثال بزنم میتوانم از تعزیه قودجانخوانسار یا گروههایی مانند گروه عباس صالحی، حمید صفری، محسن هاشمی و آقای خاتمی که بانی بزرگ تعزیه در خوانسار کاشان و اصفهان با ۵ هزار مخاطب هستند، یاد کنم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است