پرونده شنبه های چالشی صبا
محسن سوهانی:کسانی که به بهانه خالصسازی حذف میکنند بزرگترین آفت هستند
در پرونده چالش این هفته صبا به موضوع «بازگشت یا حذف سلبریتیها» پرداختهایم.
در روزهای گذشته، اخباری مبنی بر بازگشت دو هنرمند کشور از جمله محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور به برنامههای تلویزیونی منتشر شد و تهیهکنندگان آن نیز این اخبار را تایید کردند. همچنین نامهای دیگری از هنرمندان چهره به میان آمد و گویی بنا بر آن شد که تعدادی از سلبریتیها طبق روال گذشته در تلویزیون به اجرا بپردازند. پس از انتشار این اخبار حواشی و واکنشهای جنجالی رخ داد و در ادامه آن محمدرضا شهبازی مجری برنامههای تلویزیونی، استعفای خود را از برنامه «پاورقی» اعلام و با انتشار ویدئویی از خود در صفحه مجازی به بازگشت به اصطلاح سلبریتیها اعتراض کرد. همچنین رضا رشیدپور پیرو این اتفاقات نیز در صفحه شخصی خود اعلام کرد که از اجرای فصل جدید برنامه «سیم آخر» انصراف می دهد و بازگشت خود را به زمان بهتری موکول میکند. همه این اخبار و حواشی دست به دست هم داد تا شائبههایی بوجود آید.
با توجه به این اتفاقات، روزنامه صبا بنا را بر این گذاشت تا در چالش این هفته خود پیگیر مواضع اهالی رسانه و هنر در این باره شود تا در این تریبون آزاد از نظرات بی پرده آنان مطلع شویم. نظراتی که میتواند برای مخاطبان فهیم و دغدغهمند روزنامه صبا قابل تامل باشد. در ابتدای پرونده این هفته یادداشتی از محسن سوهانی مدیرکل هنرهای نمایشی رادیو و مدیر رادیو نمایش را به عنوان مقدمه میخوانید.
محسن سوهانی:«مدیرکل هنرهای نمایشی رادیو و مدیر رادیو نمایش»:کسانی که به بهانه خالصسازی حذف میکنند بزرگترین آفت هستند
مولیر، نمایشنامه نویس شهیر قرن هفدهم فرانسه، اثری دارد: به نام «بورژوای اشراف منش»، نمایشی کمدی-موزیکال درباره یک تاجر پارچه فروش سرمایهدار اما کم سواد، سطحی و سادهلوح به نام موسیو ژوقدان که دوست دارد بر اساس معیارهای ظاهری و تجملی به عنوان اشراف زادهای متشخص شناخته شود. با نگاهی جامعه شناختی، در این زمانه نیز میتوان موسیو ژوقدان را نمادی از یک پدیده، ناشی از آسیبهای فرهنگی نظام سرمایهداری و رشد و توسعه نامتوازن تعبیر کرد.
واژه بورژوا از ریشه آلمانی بورگ (Burg) به معنی قلعه گرفته شده است و در توصیف بالانشینها و طبقه مرفه به کار میرود. سلبریتیها و چهرههای پر طرفدار صنعت سرگرمی نیز در مقام الگوهای اثر بخش فرهنگساز، به معنایی بورژوا یا بالانشین فرهنگی محسوب میشوند.
در کوران تهدید جهانی شدن(Globalization) ، مرگ هویت ملی و اصالت فرهنگی، سرنوشت محتوم مردمانی است که رشد و پیشرفت را در تقلید کورکورانه از فرهنگ وارداتی و سبک زندگی بیگانه ببینند.
اما آن روی دیگر سکه، میتوان بر اسطوره یونانی «پروکروسْتِس» تاملی نمادین داشت: راهزنی غول پیکر که رهگذران بی نوا را روی تختهای میخواباند. اگر از طول آن کوتاهتر بودند آنقدر بخت برگشتگان را میکشید یا بدنشان را بر روی سندان با چکش میکوبید تا هم قد تخت شوند و اگر بلندتر بودند از پاهایشان میبرید تا به اندازه درآیند.
«سندرم پروکروستس» به عنوان تمثیل برای توصیف شرایطی به کار میرود که یک استاندارد سلیقهای به طیفهای گوناگون رنگین کمان جامعه تحمیل شود.
تفکر تکفیری و گروهکی نظیر داعش نمونهای از آثار این سندرم است.
آنان که با ظاهر و ادعای انقلابیگری، گفتمان فراگیر انقلاب اسلامی را تا سطح سلیقههای شخصی و گاه سطحی خود تقلیل داده، قلدرمآبانه به ستیز با طیفهای مختلف سلیقههای اجتماعی بر میخیزند و به بهانه خالصسازی حذف میکنند، بزرگترین آفت، مانع تمدن سازی نوین و رشد متوازن گفتمان انقلاب اسلامی در عصر جدید به شمار میروند. خصوصا اگر در حوزههای تخصصی فرهنگ، ارتباطات و رسانه(قدرت نرم) بر این خر شیطان سوار گردند و با نعل وارونه شیپور را از سر گشادش بزنند.
جامعه به جعبهای مدادرنگی با طیفهای وسیع و سلیقههای گوناگون میماند. در معادلات قدرت نرم، هنر نه نگاه صفر و یک رادیکال مشرب، بلکه تلاش هوشمندانه و نسبی برای جذب و هدایت سیاهترین طیفها به سمت سفیدی و روشنایی است.
خیرالامور اوسطها. در فلسفه اخلاق قاعدهاى از قدماى یونان نقل شده است که حکماى اسلام هم آن را پذیرفتهاند: فضیلت فاصله میان دو رذیلت است.
باید توجه داشت که در منظومه تمدن سازی نوین: «توازن»، شاه کلید حکمرانی، توسعه و پیشرفت به شمار میرود. خصوصا میان ایدئولوژی و تکنولوژی؛ تعهد و تخصص؛ گفتمان انقلاب و علم (ارکان تخصصی حوزههای مختلف علوم پایه، محض، انسانی و اجتماعی.)
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است