پرونده شنبه های چالشی صبا
سید محمد جواد طاهری:تئاتر یک آیین دسته جمعی است
مخاطبی که با رضایت از سالن خارج می شود را حفظ کرد.
در پرونده چالش این هفته صبا به موضوع «مخاطبان امروز تئاتر چه کسانی هستند؟» پرداختهایم.
این روزها خبرهایی از سالنهای تئاتر منتشر میشوند، گواه بر اینکه چندین نمایش برای بارهای دوم، سوم و یا حتی چهارم تمدید میشوند، نمایشهایی که هر شب دو اجرایی شده و بدون هیچ صندلی خالی به صحنه میروند. این اتفاق در تئاتر که در طول سالهای کرونا و شرایط التهابی جامعه، درست زمانی که غبار سکون و بی مهری روزگار، چهرهای گرفته و غمبار بر صورتک تئاتر نشانده بود، بسیار نوید بخش است. نویدی که در بطن خود نگرانیهای از این دست را به همراه دارد که نکند این نمایشها عاری از مولفههای واقعی تئاتر باشند و مخاطبان علاقهمند به هنر نمایش را پس از مدتی دلسرد کنند؟ و یا اینکه این مسیر صعودی از افزایش مخاطب در تئاتر مقطعی و با مناسباتی خاص است که ممکن است پس از مدتی فروکش نماید؟ برای درک بهتر از ابعاد این مسئله روزنامه صبا در چالش این هفته خود با نگاهی دقیق به مخاطبانی که در سالنهای تئاتر حضور پیدا میکنند با طرح این پرسش کلیدی که مخاطبان امروز تئاتر چه کسانی هستند و برای اینکه حلقه تماشاگران این هنر نمایشی همهگیرتر شده و دیدن تئاتر در سبد کالای فرهنگی مردم قرار بگیرد، چه باید کرد؟ به سراغ مسئولان و هنرمندان این حوزه رفته است. با شنبههای چالشی این هفته همراه ما باشید و اگر نقطه نظری درباره چالش این هفته دارید در فضای مجاز روزنامه صبا میتوانید به اشتراک بگذارید.
سید محمد جواد طاهری ( مدیریت مجموعه تئاتر شهر):تئاتر یک آیین دسته جمعی است
مخاطبان نمایشهای مختلف برحسب موضوعات مختلف نمایشی متفاوت هستند. مثلا تعدادی علاقهمند به تماشای تئاترهایی هستند که عمدتاً دغدغه و موضوعاتی از جوانان امروز را به چالش میکشند. باید توجه داشت که جوانان و نوجوانان امروز ما از لحاظ بلوغ فکری رشد چشمگیری کرده و به همین خاطر موضوعات و دغدغههایشان هم عمیقتر است، تماشاگران جوان ما طیف سنی ۱۳ الی ۳۰ سال را شامل میشوند، که از عموم مردم هستند. یکی از مشکلات عدیده برخی نمایشها که در فرایند جذب مخاطب موفق نیستند، این است که این دوستان هنرمند، عمدتا فرایند بازاریابی را در رسانه تئاتر مد نظر قرار نمیدهند. امروزه باید پذیرفت که هنر دیگر جایگاه گذشته خود را ندارد و بیشتر با مخاطب معنی پیدا میکند، مخاطبی که حاضر است مصرف تئاتر را به مثابه یک کالای فرهنگی در سبد کالای ضروری خود قرار دهد. برای این مسئله نیاز است که در ابتدا جامعه هدف شناسایی و نمایشها با موضوعاتی به فراخور همان جامعه هدف آماده اجرا شود، این نمایش حتماً میتواند با جامعه هدف خود ارتباط برقرار کند، پس از آن باید روی ابزار اطلاعرسانی جامعه هدف تمرکز کرد؛ یعنی انتخاب موثرترین کانال به مثابه همان جامعه هدفی که شناسایی شده است و در نهایت وفادار نگه داشتن تماشاگر که از همه موارد بالا مهمتر است. در مجموع این سه هرم مثلث جلب و جذب مخاطب هدف؛ ترغیب مخاطب برای انتخاب و دیدن اثر، بواسطه رسانه موثر و وفادار نگه داشتن مخاطب، بسیار مهم هستند. در نمایش «بک تو بلک» شاهد هستیم که هر سه عنصر این فرایند تبلیغاتی درست اتفاق افتاده است. افشاریان ثابت کرده که مخاطب خود را بعد از نمایش رها نمیکند و ارتباطش را صبورانه حتی پس از اجرا با مخاطب حفظ میکند. این سه عنصر نه تنها در تئاتر بلکه در هر زمینه دیگر در فرایند جذب مشتری، موثر هستند و باید به آنها توجه ویژه داشته باشیم. جامعه هدف برای هر نمایش بسته به موضوع آن متفاوت است. یعنی نیاز است که ما یک بانک اطلاعاتی قوی از انواع مخاطب در موضوعات مختلف نمایشی داشته باشیم و همینطور رسانهای به فراخور همان مخاطب هدف انتخاب شود تا مخاطب را ترغیب به دیدن نمایش کند. در انتها باید مخاطبی که با رضایت از سالن خارج می شود را حفظ کرد. این ایده من در حوزه بازاریابی تئاتر است مبتنی بر تجربیاتی که طول سالهای فعالیت خود در این حوزه به دست آوردهام. خوشبختانه به نظر میرسد این روزها تئاتر برای تماشاگر همگانی و عام اهمیت پیدا کرده است و ما شاهد خودنمایی بیش از پیش بخش آیینی در تئاتر هستیم که در گذشته خیلی نمود نداشت. جامعه امروز از نظر روحی نیازمند این است که در یک مراسم آیینی مثل تئاتر شرکت کند. تئاتر یک آیین است، یعنی اگر بازیگری روی صحنه نمایش در حال هنرنمایی است و ۶۰۰ نفر به تماشای او نشستهاند به این معنی نیست که آن ۶۰۰ نفر تنها تماشاگرند، آنها در ذهن و روح خود با فعل و انفعالاتی درونی در نمایش مشارکت دارند. نمایشی که به شکل یک مراسم آیینی و جمعی عمل میکند به رسالت نمایشی خود رسیده است. تماشاگر امروز دنبال این اجراست که ماحصل آن پرورش و صیقل دادن روح است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است