پرونده شنبه های چالشی صبا
سید ابراهیم عامریان:اگر فیلم کمدی نبود، سینما از بین میرفت…
وقتی سالن سینما وجود نداشته باشد سینمایی نیز وجود ندارد.
وضعیت عجیبی را در سینماهای امروز کشور شاهد هستیم! از فیلمهایی که به خاطر نخریدن حتی یک بلیت نمایش داده نمیشوند، تا کارگردانانی که دائما از وضعیت سانسهای اختصاص یافته به فیلم خود گلایهمند هستند و مخاطبی که گویا دیگر سینما صرفا برایش سرگرمی است و از سینمای تفکر برانگیز و یا بازنمایش دهنده معضلات بیزار است و در سالن فیلمهای کمدی راحتتر است! این مسئله از جایی بغرنج میشود که مخاطبان سینمای غیرکمدی نیز دائما از عدم یک برنامهریزی مشخص در اکران ناراضی هستند و ادعا میکنند که برای دیدن یک فیلم حسابی سردرگم میشوند، سردرگمی مخاطبان سینمای غیرکمدی و عدم محتوای جذاب و خوش ریتم در این ژانر در کنار سهلالوصول یافتن فیلم کمدی در ساعات طلایی اکران، سینما را به تفریحگاهی بدل کرده که بعضا حس میشود رسالت غایی این هنر نبوده و نیست، هر چند که سینمای کمدی همچنان بخش مهمی از سینما نیز به حساب میآید. روزنامه صبا در پرونده چالشی این هفته با طرح این سوال که چه سیاستی پشت پرده اکران سینما است؟! به سراغ کارگردانانی رفته است که با فیلمهایی چون بی مادر، فسیل، سه کام حبس، بعداز رفتن، ستاره بازی و ستون۱۴، در پرده سینماهای امروز ایران سهیم هستند. شما هم میتوانید در این چالش شرکت کرده و نظرات خود را از طریق فضای مجازی روزنامه صبا به اشتراک بگذارید.
سید ابراهیم عامریان ( کارگردان فسیل و نارگیل) :اگر فیلم کمدی نبود، سینما از بین میرفت…
از نظر من اوضاع اکرانهای سینمایی اصلا نا بسامان نیست. امروزه سینماداران بیش از همه ما منافعشان درگیر فروش فیلم است، چرا که باتوجه به هزینههای پخش باید طوری باید برنامهریزی کنند که این هزینهها جفت و جور شود. سینماداران امروز ما باهوش هستند و میدانند چه فیلمی قرار است برایشان مخاطب بیاورد و چه فیلمی نمیتواند مخاطب را جذب سالن کند و بر اساس همین، سانسهای خود را تنظیم میکنند. بنده خودم یک تهیهکننده هستم و به عنوان یک تهیهکننده میگویم اگر فیلم بدی ساختهام، نباید توقع داشته باشم که سینمادار فیلم من را در سانس طلایی خود قرار دهد که دست آخر دو الی سه بلیت بفروشد! این انتظار عین خودخواهی است. باید حق داد که سینمادار سانس خود را طوری بچیند که بتواند از پس هزینههای خود بر بیاید. در حال حاضر من دو فیلم روی پرده اکران دارم، فیلم فسیل که پرفروش است و فیلم معمولیتر به نام نارگیل، اگر به جدول اکران نگاه کنید فیلم نارگیل سانسهای بعد از ظهر را دارد و در شب سانسی به آن اختصاص نیافته، دلیل سینمادار این است که چون نارگیل در ژانر فیلم کودک است، نباید در ساعتی که ساعت خواب بچههاست اکران شود. در جدول فروش فیلم فسیل اول است فیلم شهرهرت آقای فرحبخش دوم و فیلم نارگیل در ردیف سوم قرار گرفته است. در حال حاضر این سه فیلم در حال رقابت با هم هستند و هر کدام فروش خود را دارند. هرچند اختلاف فیلم فسیل با فیلم نارگیل بسیار زیاد است، که حتما اختصاص سانسهای بهتر هم در آن دخیل است اما به هرحال باید پذیرفت که این تشخیص سینمادار بوده است و من هم موافق و تسلیم این تصمیم هستم. به نظر من این ادعا که برخی دوستان دارند، مبنی بر اینکه سینما به خاطر آثار کمدی در حال نابودی است کاملاً اشتباه است، به نظر من این حالت کاملاً برعکس است چرا که اگر سینمای کمدی نبود، خیلی پیشتر از اینها سینما از بین میرفت. وقتی درباره سینما حرف میزنیم برخی منظورشان به خود مفهوم سینماست ولی سینمایی که من از آن حرف میزنم، سالنهای سینماست. چرا که وقتی سالن سینما وجود نداشته باشد سینمایی نیز وجود ندارد. باید به این فکر کرد که اگر سینمادار نتواند از پس هزینههای سالن خود بر بیاید یا باید در سینما را ببندد و یا تغییر شغل و کاربری دهد. اگر یادتان باشد در دوران کرونا سالنهای سینما تبدیل به قهوهخانه شده بودند. اگر به فروش ۶ ماهه اول سال نگاه کنید، فیلم فسیل دو سوم فروش سینمای ایران را شامل شده است. منصفانه اگر آمار فروش فسیل را از سینما حذف کنیم بقیه فیلمها چه کردهاند؟ چقدر توانستهاند مخاطب به سالن بیاورند؟ این در حالیست که فیلمهای اجتماعی حتی سانسهای شب خود را نتوانستند پرکنند! حتی ۱۰ بلیط هم نفروختهاند، با این وضع سینمادار چگونه باید به این فیلمها سانس دهد؟ من نه سینمادار هستم و نه ذینفع، اما میدانم که در این شرایط حق با سینمادار است. ما نباید توقع داشته باشیم که با ساخت فیلمهای ضعیف فروش داشته باشیم. علاوه بر این متاسفانه عمدتاً شاهدیم که این فیلمها در تبلیغات هم ضعیف عمل میکنند و گویا کارشان بلافاصله بعد از اینکه فیلم را تحویل پخشکننده دادند، با فیلم تمام میشود! اگر امروز شاهدیم که فیلم من میفروشد به این خاطر است که فیلمم را رها نکردم، نه مافیا وجود دارد و نه چیز دیگری… پخشکننده هم هیچ تبلیغی برای فیلم من انجام نداده و تبلیغات فیلم را خودم عهدهدار هستم. من در اکران سینمایی، هم فیلم پرفروش دارم و هم فیلم کم فروش. اما همان فیلم کم فروش (نارگیل) اگر تبلیغاتی روی آن انجام نمیدادم در حال حاضر به ردیف سوم نمیرسید. به این ترتیب خارج از حواشی، من پشت هر دو فیلم خود ایستاده و از هر دو فیلم چه پرفروش و چه کم فروش حمایت میکنم. همین باعث شده که فیلم نارگیل به عنوان یک فیلم کودک (به غیر از انیمیشنها) در دهه اخیر پرفروشترین فیلم کودک باشد. همچنین برخی احساس میکنند که باید فیلم فسیل از روی پرده اکران پایین بیاید تا فیلم آنها فروش کند، در صورتی که کاملاً در اشتباه هستند زیرا که در دهه اول محرم که فیلمهای کمدی اکران نداشتند، فیلمهای دیگر با افت در فروش خودشان مواجه شدند. این مسئله گواه این جریان است که اتفاقا فیلمهای کمدی مردم را به سینما میآورند و سرریز این استقبال مخاطب، به فروش فیلمهای دیگر کمک میکند. خوشبختانه در حال حاضر با پایش سایت سمفا میتوان ارزیابی بهتر و کارشناسی دقیقتری روی مسئله فروش فیلمها داشت. شاید در این وضعیت، اکران فیلمی مانند برادران لیلا میتوانست به فروش سینمای اجتماعی کمک بکند که آن اتفاق هم متاسفانه نیفتاد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است