سرمقاله امیر افشارفتوحی
مدیران فرهنگی خسته نباشید!
یادمان نرود که پر مخاطبترین فیلمها در تاریخ سینمای ایران عقابها و اخراجیها هستند و هنوز که هنوز است هیچ فیلمی در هیچ گونه سینمایی نتوانسته به گرد آنها برسد.
مختلفشاید هفته دفاع مقدس بهانه مناسبی باشد برای پرداختن به سینمای دفاع مقدس اما از نگاه نگارنده، سینمای در گونه جنگی و حماسه آن هم برای کشور عزیزمان که ۸ سال دفاع از مرزو بوم و دین و مذهب را در تاریخ نهچندان دور خود ثبت کرده است، چیزی نیست که فقط مختص به جشنواره فیلم فجر برای ارایه آمار مدیران فرهنگی و هفته دفاع مقدس برای پر کردن و پوشش دادن به بخشی از برنامهها و فعالیتهای این هفته توسط همین مدیران که داعیه انقلاب و دفاع مقدس دارند، باشد.
مقام معظم رهبری میفرمایند: «حوادث و اتفاقات مهم را اگر مراقبت نکنیم یا فراموش میشود یا دچار تحریف.» ظاهرا این فراموشی بیشتر دامن مدیران فرهنگی ما را گرفته است. که اگر با این فرمان پیش بروند در سالهای نهچندان دور حماسه دفاع مقدس به فراموشی سپرده شده و اگر چیزی از آن باقی بماند با هجمه فرهنگیای که با آن روبرو هستیم حتما دچار تحریف شده و نسل آینده با بخشی از تاریخ پر مخاطره کشورمان کاملا بیگانه خواهند شد.
سئوال نگارنده این است که معاونت سینمایی، فارابی، اوج و از همه مهمتر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در این سالها چکار کردهاند؟ اگر چه در دوره جدید مدیریت سینمایی کشور اگر برخی تنگنظرها بگذارند تلاشهایی دیده میشود و اگر به آمارها نگاه کنیم در دوره مدیریت فخرالدین انوار، عزتالله ضرغامی و دوره محمد خزاعی میتوان کارنامه خوبی را شاهد بود.
برخی مدیران فرهنگی چون برای این گونه سینمایی در زمان حال مخاطبی متصور نیستند، رفتن به سمت تولید این گونه آثار را منطقی نمیدانند. یادمان نرود که پر مخاطبترین فیلمها در تاریخ سینمای ایران عقابها و اخراجیها هستند و هنوز که هنوز است هیچ فیلمی در هیچ گونه سینمایی نتوانسته به گرد آنها برسد.
به طور کلی این گونه سینمایی در تمام دنیا طرفداران خود را دارد و اگر فیلمنامهای قابل توجه تبدیل به فیلم شود حتما مخاطب خود را پیدا میکند و چه بسا با یک فیلمنامه قوی و کارگردانی خلاقانه فیلمی در قامت جهانی بتوان عرضه کرد. اما متاسفانه سرمایهگذاری روی فیلمنامه در قاموس سینمای ایران جایگاهی ندارد و ارگانها و نهادهای دولتی که باید متولی این امر باشند در حد شعار به این مقوله میپردازند و در این میدان مهم خود را عقب کشیدهاند و حتی برخی برخلاف حمایت، سنگ اندازی هم میکنند. والا چرا فیلمسازان نسل اول و دوم و حتی سوم سینمای دفاع مقدس دیگر پا به این میدان نمیگذارند. آقایان؛ از حاج کاظمِ ابراهیم حاتمیکیا چه خبر؟ چرا دیگر از کیمیاهای احمدرضا درویش خبری نیست؟ سالها منتظر فیلمی به مانند روز سوم نشستیم که اگر سال گذشته غریب محمدحسین لطیفی به بار نمینشست دق میکردیم اما همین فیلم را در اکرانش چگونه حمایت کردید؟ از نسل سوخته زنده یاد ملاقلیپور به نسل سوم سینماگران دفاع مقدس که میرسیم میبینیم هرکدام پس از ساخت یکی دو فیلم، جا میزنند. چرا سینماگری چون هادی حجازیفر در همان کار اول خود که اثر فاخری هم از آب درآمده است پشت دستش را داغ میکند دیگر به سراغ ساخت فیلم در ژانر جنگ (دفاع مقدس) نرود؟ آن وقت در این بین انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس که متولی حمایت از این گونه سینمایی است خود را در هر فیلمی که تجهیزات در اختیارش گذاشته سهیم میداند و جزو رزومه خود محسوب میکند! نهادی که مثل یک بنگاه اقتصادی عمل میکند و بابت وجب به وجب خاک شهرک سینمایی دفاع مقدس و همچنین بابت هر امکاناتی که در اختیار گروههای فیلمسازی میگذارد، اجاره میگیرد، آن وقت زحمات سینماگران دغدغهمند را هم جزو کارنامه خود قرار میدهد!
با این اوصاف در چند سال آینده سینماگرانی که از نزدیک حماسه دفاع مقدس را لمس کردهاند کاملا از دور خارج شده و نسل جدید هم هیچ تصوری از آن روزهای پر مخاطره ندارد که بخواهد درباره آن روزها فیلم بسازد و اگر هم جوانانی به سمت تولید چنین آثاری بروند قطعا نمیتوانند حق مطلب را ادا کنند. با توجه با این که برای ساخت باید دست به دامن نهادها و ارگانها شوند که در این صورت حتما اثرشان سفارشی و باب طبع مدیران مربوطه خواهد شد. اینجاست که حق مطلب ادا نمیشود و بستری فراهم میشود تا محتوا به فراموشی سپرده شده و یا به سمت تحریف سوق پیدا کند. آنجاست که سخن مقام معظم رهبری کاملا با پوست و خون و استخوان لمس میشود، اما دیگر دیر شده است.
بیتوجهی مدیران فرهنگی مدعی در همه سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی؛ سینمای کودک به عنوان ژانری فرهنگساز برای آینده کشور را به فراموشی سپرده، سینمای اجتماعی که میتواند دنیای امروز را بسازد را نابود کرده و سینمای جنگ را که در ایران با محوریت ایثار و شهادت با نام دفاع مقدس دستاویزی برای حفظ میز و کرسی خودشان شده و در حد شعار باقی مانده است، به سمت فراموشی، تحریف و نابودی سوق داده است. جا دارد به تمام مدیران فرهنگی دو سه دهه اخیر واقعا خسته نباشید بگویم!
امیر افشارفتوحی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است