روزنامه صبا

روزنامه صبا

پرونده شنبه های چالشی صبا

رضا منتظری:ما هرگز به سینمای کودک دهه ۶۰ برنمی‌گردیم


حمایت محدود به برگزاری جشنواره و تولید نیست.

در روزهای پرتلاطم برگزاری سی و پنجمین دوره از جشنواره سینمایی کودک ونوجوان به سر می‌‎بریم. در میان نظرات و چاره اندیشی‌ها برای حل معضل سینمای کودک و نوجوان، که این روزها کاملا به صورت نقصانی همگانی در آمده است، حسرتی در جان کلام مخاطبان، منتقدان و صاحب نظران این عرصه گاه و بیگاه به گوش می‌رسد. اینکه چرا سینمای کودک امروز دیگر هیچ نشانی از دوران طلایی خود در دهه ۶۰ و ۷۰ ندارد؟ به این بهانه درک این فاصله و قیاس را بدون هیچ سمت و سوی قضاوت گرانه‌ای به چالش بکشد. در این چالش همراه ما باشید

ما هرگز به سینمای کودک دهه ۶۰ برنمی‌گردیم به علت چند اتفاق، یکی از آن اتفاق‌ها و البته از همه مهمتر این است که ما سینماگر کودک در این دوره تربیت نکرده‌ایم، در حالی که فیلمسازان کودک در دهه ۶۰ بسیار به روز بودند و برای کودک با توجه به مذاق و سلیقه‌ای که در آن دوره داشت اثر تولید می‌کردند و فیلم‌های ماندگاری چون گلنار، پاتال و آرزوهای بزرگ، دزد عروسک‌ها و سفر جادویی و غیره ساخته می‌شد که همگی ماندگار شده‌اند. مسئله اصلی این است که دغدغه تولید اثر برای کودک و نوجوان از بین رفته است. البته که فیلمساز هم حق دارد چرا که ماحصل تولید اثر در این حوزه با اکران نادرست و عدم حمایت مالی مواجه می‌شود! با این حساب انگیزه فیلمساز از بین می‌رود و به این نتیجه می‌رسد که اگر همین وقت، زمان و هزینه را برای یک کار کمدی مبتذل و سطحی می‌گذاشت، هم مدیر سینمایی از او حمایت بیشتری می‌کرد و هم از ویژه‌ترین اکران‌های سینمایی برخوردار می‌شد! و با تعداد سانس‌های کثیر درآمد خوبی داشته و به عنوان یک فیلمساز پولساز در سینما مطرح می‌شد. در کنار این مسئله مدیریت هم بسیار تاثیرگذار است، ما در تمام این سال‌ها به ویژه در بنیاد سینمای فارابی که در حوزه تخصصی کودک کار می‌کند شاهد مدیرانی بودیم که فقط شعار داده‌اند. ما در سینمای کودک سال‌هاست فقط شاهد شوآف و شعار هستیم. تاسیس و بازگشایی صندوق‌های مختلفی که هیچ نتیجه و عایده‌ای ندارد و تنها هزینه‌های بسیار گزافی است که در این میان تلف می‌شوند، بدون اینکه سینمای کودک ما را احیا کند! اتفاقی که این روزها می‌افتد بیشتر شبیه پر کردن یک بیلان کاری و گزارش کار است و مدیرانی که بدون توجه به کیفیت فقط تنها به دنبال افزایش بیلان خود هستند. اینکه مثلاً در دوره خود چند جشنواره برگزار کرده و یا چند فیلم ساخته‌اند، به این ترتیب هیچ کدام نه مدیر و نه فیلمساز دیگر دغدغه‌اش تولید اثر موثر نیست. در این میان از سینمای کودک و نوجوان تنها یک اسم باقی مانده که خیلی‌ها از همین اسم و عنوان ارتزاق می‌کنند. همین می‌شود که در سی و پنجمین جشنواره کودک و نوجوان در میان فیلم‌های شرکت کننده  هیچ فیلمساز مطرحی حضور ندارد و به جز علی قوی‌تن که سال‌هاست در این حوزه کار می‌کند هیچ فیلمساز با تجربه‌ای در حوزه کودک در میان این اسامی نیست. باید بپرسیم چرا فیلمسازان کودک مرتب در صفحات شخصی خود و در مصاحبه‌ها عنوان می‌کنند که کسی آنها را نمی‌بیند؟ صدایشان را نمی‌شنود؟ با این اوصاف معتقدم چه بهتر بود که اصلاً این جشنواره برگزار نشود و بودجه آن به تولید فیلم کودک و نوجوان اختصاص می یافت تا فیلمسازانی وارد این عرصه شوند که دغدغه دارند… در حال حاضر دو فیلم کودک در سینماهای ایران در حال اکران است میان صخره‌ها و بابا سیبیلو، دقت کنیم ببینیم این دو فیلم چند مخاطب داشته‌اند یکی از این فیلم‌ها در یک هفته تنها ۲۲ بلیت فروخته است، این فاجعه است. با این وضع  مدیر فارابی باید از اکران فیلم‌ها حمایت کند، حمایت محدود به برگزاری جشنواره و تولید نیست، باید در پخش و اکران هم در کنار فیلمساز باشند، تا انگیزه و دغدغه لازم برای حضور مجدد آنها فراهم شود.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است