روزنامه صبا

روزنامه صبا

پرونده شنبه های چالشی صبا

محمود گبرلو:تولیدات تلویزیون؛ استراتژی یک جناح کوچک در داخل کشور است!


رسانه ملی در وضعیت امروز مخاطب دارد اما بستگی به استراتژی مدیران فعلی دارد.

  در این پرونده از هفته‌های چالشی، صبا به سراغ سوالی تکراری اما مهم رفته است، اینکه چرا دیگر رغبتی برای روشن کردن تلویزیون نداریم؟سوالی است که شاید هر ایرانی در ذهن خود بارها به آن پاسخ داده باشد. وقتی به نقش پررنگ تلویزیون در گذشته و مقایسه اش با کارکردی امروزی اش می‌رسیم طرح این سوال هر چند تکراری اما ضروری می نماید. رویکردی نه برای تخریب رسانه ملیُ که سالها دل در گرومحبت آن داریم، بلکه برای درک ساختار و روندی است که این رسانه از دیر باز تا کنون طی کرده است و با هدف اسیب شناسی و رفع آسیب از این رسانه پرطرفدار است.با همین نگاه به سراغ کسانی رفته ایم که بدون هیچ موضع و سوگیری منفی گرانه این رسانه فراگیر، آرزوی این را در دل دارند که  تلویزیون در رقابت تنگاتنگی که او را احاطه کرده است با توجه به امکانات ویژه ای که دراختیار دارد به روزهای طلایی خود بازگردد. بی شک در این میان وجود رسانه های دیگر فراگیر مجازی همچون کانالهای خبری، شبکه های نمایش خانگی اینترنت و موبایل بی تاثیر نبوده و نیست. اما با تمام این تفاسیر وجود برنامه های مخاطب پسندتر در سالهای اخیر می توانست بخشی از این رقابت را تسهیل کند. در ادامه با به اشتراک گذاشتن نظرات خود در فضای مجازی در این چالش با ما همراه باشید.

محمود گبرلو(کارشناس رسانه):  تولیدات تلویزیون؛ استراتژی یک جناح کوچک در داخل کشور است!

رسانه ملی در وضعیت امروز مخاطب دارد اما بستگی به استراتژی مدیران فعلی دارد که مخاطب فعلی را در چه ابعادی می‌بیند و به چند درصد قانع است؟ اگر منظور مخاطبین کل کشور ایران اسلامی و همچنین ایرانیان خارج از کشور است ،طبق آمار مستند دفاتر تحقیقات خود صدا و سیما تولیدات فعلی مخاطب اندک دارد و گسترده نیست. کاهش مخاطبین صدا و سیما از چند زاویه قابل بررسی است .اینکه با گستردگی شبکه‌های ماهواره‌ای و خصوصی بخشی از مخاطبین صدا و سیما ریزش پیدا کرده و به سمت آن جذب شده اند و یا بخشی علیرغم اینکه شبکه‌های ماهواره‌ای را نمی‌پسندند اما برنامه‌های صدا و سیما را هم نمی‌پسندند و خود را با شبکه‌های خانگی و مجازی سرگرم کرده اند و  بخشی دیگر از مخاطبین صدا و سیما هستند که همین برنامه‌های فعلی را می‌پسندند و ارتباط دارند. علی رغم این پراکندگی که طبعاً هر فردی در جامعه ایرانی می‌تواند به طور مستقل شبکه‌های جذاب خود را انتخاب کند آمار رسمی فعلی ناپسند و غیر منطقی است. نکته مهم این است که آیا صدا و سیما موظف است به همین اندک مخاطب بسنده کند و قانع باشد؟صددرصد پاسخ منفی است. چون مطالبات  قانون اساسی و سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی چنین نموداری را نشان نمی‌دهد بلکه معتقد است رسانه ملی باید برای همه مردمی که در حلقه نظام جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند که طبعاً گرایش‌های فکری سیاسی اجتماعی و فرهنگی متفاوت دارند اما در اصول یک دست هستند سرگرمی ، شادابی ، نشاط و آموزش فراهم کند، آنچه که در این دوران از صدا و سیما مشاهده می شود خیلی شباهت با قوانین و استراتژی نظام جمهوری اسلامی ندارد، بیشتر شبیه استراتژی یک جریان و یا جناح کوچک در داخل کشور است که فقط به آن شیوه اجرایی بسنده می‌کنند و متناسب با نیاز آنان به تولید برنامه می پردازد. نگاه تولیدات فعلی شبیه تولیدات یک نگاه ایدئولوژیک خاص است تا بروز استعدادها و خلاقیت نو آورانه متناسب با ایدئولوژی، سیاست‌ها و قوانین گسترده ای که برای صدا و سیما نظام جمهوری اسلامی تبیین شده است. طبعا توجه به اولویت‌ها در اهداف، از اهمیت خاصی برخوردار است اما نمی‌توان فعالیت سال‌های گذشته را نادانی دانست و گستردگی مخاطبین را در نظر نگرفت.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است