پرونده شنبه های چالشی صبا
دلنوشته گیتی خامنه:حدیث مکرر عشق…
گویا هنوز کسانی هستند که دوست دارند همان گفتوگوهای همیشگی را از نو بشنوند!
معمولا با آغاز هفته جهانی کودک اهالی صداوسیما امواج تلویزیونی و رادیویی بیشتری را به سمت کودکان تنظیم میکنند. تمام خالهها و عموهای مجری، عروسکهای مورد علاقه بچهها، برخی از برنامهسازان و نیز کارشناسان حوزه کودک و نوجوان میهمان خانهها میشوند تا کودکان بدانند که تلویزیون به یاد آنهاست. به مناسبت فرا رسیدن این ایام به سراغ مجریان محبوب سالهای دور و نزدیک تلویزیون رفتیم، جویای احوالشان شدیم، دغدغههایشان را شنیدیم و برای دعاها و آرزوهای دلسوزانه، مادرانه و سراسر عشقشان در قبال آینده بهتر کودکان این مرزوبوم آمین گفتیم؛ آرزوهایی که رسانه ملی میتواند سهم قابل توجهی در تحققشان ایفا کند. گفت و گوی خبرنگار صبا با الهه رضایی، مجری محبوب سالهای دور دهه شصتیها، گیتی خامنه، یادآور خاطرات خوب گذشته بسیاری از ما که همچنان در تلویزیون حضور دارد و دیدار دوبارهاش کاممان را شیرین میکند، سارا روستاپور«خاله سارا»ی دوست داشتنی کودکان امروز و فاطمه امینی«خاله گلی» را که همراه«ململ» لحظات خوبی برای فرزندانمان رقم زده، در ادامه بخوانید:
دلنوشته گیتی خامنه:حدیث مکرر عشق…
گیتی خامنه، مجری و گوینده تلویزیون و برنامههای کودک و نوجوان، بخشی از حافظه تصویری ملی ماست.
از وقتی که سال ۱۳۴۳ در تهران به دنیا آمد، فقط ۱۵ سال طول کشید تا خانم خامنه نوجوان با روسریهای رنگی بزرگی که زیر چانه گره میزد، مقابل دوربین برنامه کودک بنشیند و از هر دری با بچههای ایران صحبت کند، شعر بخواند و نقاشیهایشان را اعلام کند.
تا اواسط دهه ۱۳۷۰ او ۱۵ سال در تلویزیون به اجرای برنامههای کودک پرداخت و سپس به خارج از ایران رفت. اواسط دهه ۸۰ بود که خانم مجری خاطرهانگیز تلویزیون دوباره به ایران بازگشت و پس از اجرای برنامههایی چون «بچههای دیروز» و…، پس از نزدیک به ۲۰ سال، دوباره به حیطه مجریگریِ کودک بازگشت و این بار مجری برنامههای شبکه پویا شد و هنوز هم عشق اول و آخرش در حیطه اجرا بچهها هستند.
به او که زنگ میزنیم و صدای بهیادماندنیاش در گوشمان میپیچد، با همان طنین مهربانانه همیشگی میگوید بهتر میداند مصاحبه نکند. از چند سطری که خانم مجری مشهور تلویزیون برایمان نوشته، نور محبتی میتابد که از اعماق قلبش برآمده و براین کلمات نشسته است.
سؤالات گاهی از فرط تکرار ملالانگیز میشوند؛ گویا هنوز کسانی هستند که دوست دارند همان گفتوگوهای همیشگی را از نو بشنوند! شاید به این دلیل که حدیث مکرر عشق را از هر زبانی بشنویم نامکرر است و مگر گفتگوی میان من و بچههای دیروز جز سخن عشق و حدیث نفس است؟!
تا آمدم بگویم اجازه بده در یک فرصت مناسبتر برایت بنویسم، خنده خبرنگار از پشت تلفن دل مرا برد! بعضیها چقدر قشنگ خندیدن حتی از پشتگوشی تلفن را بلدند! این خبرنگار مهربان و قدردان هر چه را میخواست از زبان من بشنود، خودش برای من گفت؛ به شیرینترین و دلنشینترین زبان ممکن! از کودکی گفت و جعبه جادویی که واسطه سحرآمیز دوستی ما شد.
از خندهها و گریهها و خاطرات یک ملت با هم و در کنار هم. از زبان محبت که زبان آشنای آدمهاست. فارغ از سن و جنسیت و ملیت و باورهای متفاوت و خلاصه با وجود آنکه کلی زحمت کشیده بود و سؤالات مختلفی در مورد اجرا و خاطرات زمانهای نهچندان دور و تفاوت میان بچههای دیروز و امروز و اثرگذاری مجریان و نوع ارتباطشان با مخاطبان و… طرح کرده بود؛ ترجیح دادم جسارت کنم و با اجازه او خودش را بهعنوان یکی از بچههای دیروز مثال بزنم که از نظر من تکند و بیرقیب!
من خودم را همواره مرهون و مدیون خبرنگاران و بچههای زحمتکشی میدانم که اگر تلاش و زحمات آنان نبود، منِ نوعی هرگز دیده و شنیده نمیشدم! آنها که از طریق گفتوگو، تهیه فیلم و گزارش، گرفتن عکسهای ماندگار و به طرق دیگر پل ارتباطی میان من و شمایی شدند که همین حالا در حال خواندن نوشتههایم هستید.
دوستان با مرام و قدردانی که من سالهاست به جز احترام فوقالعاده و سپاسگزاری مهر و لطف از آنان نشنیدهام و خاطرهای نداشتم. آنهایی که گیتی بهواسطه حمایت و پشتیبانی و مهرشان شانس هدیهکردن تبریک «روز جهانی کودک» را یافته، تا بتواند این جمله را بنویسد:
بچههای دیروز و امروز! سالهای سال است که وامدار محبت بیشائبهتان هستم که در همهجا و به هر شکلی آن را به زیباترین صورت ممکن به من هدیه کردهاید و میکنید. نتوانستهام آنگونه که باید خدمتگزار شما و کودکانتان باشم؛ اما آرزویم همواره این بوده و هست. دوستیمان مستدام، بهترین دوستان دنیا! روز جهانی کودک به همه کودکان دیروز و امروز که فراوان از آنها آموختهام، مبارک باد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است