روزنامه صبا

روزنامه صبا

کارگردان فیلم کوتاه تغییر پذیر:

محمدرضا بابادی:دغدغه هنر کلاسیک ایرانی را دارم


من در شهرستان فیلمسازی میکنم و میدانم که راه سختی در پیش دارم.

در روزهای پایانی چهلمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران خبرنگار صبا با سه نفر از راه یافتگان این دوره که در بخش فیلم های تجربی به رقابت می‌پردازند گپ و گفتی داشته که در ادامه می‌خوانید.

محمدرضا بابادی کارگردان فیلم کوتاه تغییر پذیر:دغدغه هنر کلاسیک ایرانی را دارم

کمی بیشتر شما را بشناسیم.

متولد اهواز هستم و تحصیلاتم در زمینه مهندسی مکانیک بوده است. با انیمیشنی به نام چراغ راهنما کارم را آغاز کردم که در جشنواره منطقه‌ای جایزه فیلمنامه را دریافت کرد و چند فیلم داستانی هم ساخته‌ام که آخرینش فیلم داستانی کهنه روستا است. از آنجایی که دوست دارم در داستان و روایت فرم‌های مختلف را تجربه کنم فیلم تغییر پذیر را ساختم که در دسته بندی تجربی جای می‌گیرد.

 از چه سبک‌هایی در فیلم  تغییر پذیر استفاده کرده‌اید؟

از آنجایی که در اکثر فصل‌های سال هوا گرم است و لوکیشن اثر صحرا بود و خب تصویربرداری در محیط‌های خارجی در آن گرما به شدت سخت است و همینطور محدودیتی که در بودجه وجود داشت من سعی کردم پروژه‌ای را انتخاب کنم که بشود یک سری مانورهای جدید روی ویدیوها داد به همین دلیل از  جلوه‌های ویژه و پرده سبز استفاده کردم. ما کل اثر را در داخل یک اتاق کوچک ساختیم. بخش جلوه‌های ویژه هم بر عهده خودم بود و از هوش مصنوعی استفاده نکردم

تغییر پذیر به چه موضوعی می‌پردازد و چند دقیقه و پروسه تولیدش چقدر طول کشیده است؟

من مدتی مولانا شناسی و تحقیق می‌کردم در مورد شعرهای کلاسیک ایرانی و از آنجایی که خودم هم علاقه داشتم به این مبحث حس کردم که روی این مبحث به صورت تصویری کم مانور داده شده است.  یک سری اشعار بودند که از کنار هم گذاشتنشان یک روایت و کانسپتی شکل می‌گرفت و به نظرم کمبودش حس می‌شد به همین علت در ده سال گذشته این دغدغه من شد و ۴ سال پیش اولین اتود فیلمنامه‌اش را نوشتم که سال گذشته نهایی شد و من در یک تایم  آزادی که برایم پیش آمد توانستم روی پروژه کار کنم و کار بسته شد. این اشعاری که اشاره کردم به صورت متن در اثر هستند و از آنجایی که می‌خواستم حس سورئال را تقویت کنم و خیلی دوست داشتم در شکل تصویری هم به این اشعار کلاسیک و نوع هنر کلاسیک ایرانی پایبند از سیاه مشق  در نگارش و خطاطی اشعار استفاده شد. موسیقی اثر هم موسیقی کلاسیک است  یعنی ما از طریق یک سری آواهایی صدا و موسیقی را به وجود آوردیم.

تیمی که برای تولید اثر با آنها همکاری کردید چند نفره بود؟

سر فیلمبرداری من به عنوان کارگردان حضور داشتم، آقای سامان علی‌نژادیان فیلمبردار بودند و آقای احمد الهائی به عنوان بازیگر حضور داشتند  ما چندین جلسه از قبل با هم صحبت، همینطور تمرین کرده بودیم البته با پرده سبز کوچکتر در مکان دیگری و همسرم خانم  سمیه آل منصور بخش تدوین کار را بر عهده گرفتند  و امیررضا حیدری هم بخش صداگذاری کار را انجام داد. بخش کامپوزیت و جلوه‌های ویژه هم بر عهده خودم بود

سخن پایانی

من در شهرستان فیلمسازی میکنم و میدانم که راه سختی در پیش دارم. دوستانی هم که در شهرستان‌های دیگر به فیلمسازی مشغولند به نسبت دوستان پایتخت راه سخت‌تری را پیش رو دارند اما من از تمام کسانی که فکر می‌کنند استعداد فیلم سازی دارند دعوت میکنم که سعیشان را بکنند و از مشکلات این مسیر خسته نشوند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است