روزنامه صبا

روزنامه صبا

دکتر سعید اسدی:

آنجا که خطر هست ناجی هم حضور دارد


ما دیگر فقط درباره آینده انسان حرف نمی‌زنیم، بلکه درباره امکان ظهور انسان جدید می‌گوییم.

یکی از داغ‌ترین بحث‌ها، در دنیای مدرن امروز ورود هوش مصنوعی به زندگی بشر است. هوش مصنوعی یا  Artificial Intelligence به اختصار AI، نقش کلیدی و مهمی را در جامعه بشری دارد، از صنعت خودروسازی و ماشین‌های تسلا گرفته تا بازی‌های ویدیویی و سینما، به عقیده بسیاری از دانشمندان، آینده بشر در دستان هوش مصنوعی است و همین مسئله آن را به یک شمشیر دو لبه تبدیل کرده است. احتمالات مختلفی برای آینده جوامع بشری با حضور هوش مصنوعی در نظر گرفته شده که نشان می‌دهد نظرات و دیدگاه‌ها نیز نسبت به این تکنولوژی کاملا ضد و نقیض و متفاوت است.

عده‌ای هوش مصنوعی را پایانی بر بشریت می‌دانند و معتقدند که هوش مصنوعی در آینده – اگر به درجه استقلال در تصمیم‌گیری و خودمختاری برسد – می‌تواند بزرگ‌ترین خطر ممکن برای نسل انسان باشد. در سوی دیگر میدان، عده زیادی هستند که سرسختانه از هوش مصنوعی دفاع می‌کنند و بر این باورند که این تکنولوژی روز به روز زندگی بشر را سریع‌تر، آسان‌تر و با اهمیت تر کرده است. در این نقطه یک توقف اساسی لازم و ضروری به‌نظر می‌رسد. توجه کنیم که هوش مصنوعی عملا در تمام زمینه‌ها رخنه کرده و دیگر نمی‌شود جلوی آن را گرفت. ولی هوش مصنوعی یک سکه دو رو و یک شمشیر دو لبه است. این تکنولوژی تا به امروز در حوزه پزشکی جان هزاران هزار انسان را نجات داده، در زمینه‌های هنری نظیر سینما، بازی‌های ویدیویی، خوانندگی و ده‌ها مورد دیگر توانسته کمک و یاری‌رسان ما باشد. به همین منظور روزنامه صبا چالش این هفته خود را به این موضوع اختصاص داده و با این سئوال که هوش مصنوعی کجا یک خطر و کجا یک ناجی محسوب می‌شود؟ به سراغ صاحب نظران و مدیران در حوزه هوش مصنوعی رفته است.

دکتر سعید اسدی (نویسنده و پژوهشگر سینما):آنجا که خطر هست ناجی هم حضور دارد

دو سال پیش در روز جهانی فلسفه شعاری مطرح شد با این مضمون که همیشه اندیشمندان از آینده انسان حرف می‌زدند ولی فلاسفه این بار از تعبیر جدیدی استفاده کردند به اسم انسان آینده! یعنی اینکه  در تحولات امروز، ما دیگر فقط درباره آینده انسان حرف نمی‌زنیم، بلکه درباره امکان ظهور انسان جدید می‌گوییم. طبعا این انسان جدید، جهان جدیدی خواهد داشت و جهان جدید اقتضاعات جدید خود را می‌طلبد. تا جایی که ممکن است این جهانی را که ما هم اکنون در آن زندگی می کنیم به خاطره‌ای بدل کند. حالا این چشم انداز هم می‌تواند خیلی دل انگیز و هم می تواند خیلی هول انگیز باشد. با این درک که مواجهه نسل جدید به این اتفاق با رویکرد متفاوت‌تری از نسل قدیم رقم خواهد خورد. نقل قولی از مارتین هایدیگر درباره شعر هولدرین است، او معتقد بود؛ آنجا که خطر هست ناجی هم حضور دارد، من فکر می‌کنم امکانی ایجاد شده که حتی اگر بسیار پر مخاطره باشد، ناجی هم در آن حضور دارد. خوشبختانه سازمان سینمایی و حوزه مطالعات سینمایی هم به این موضوع نگاه عمیقی دارند و حضور صاحب نظران و سویه‌هایی پژوهشی که در حال حاضر در نشست‌ها شاهد هستیم، مبین همین امر است، به همین خاطر من هم معتقدم پذیرش هوش مصنوعی یک ضرورت تاریخی است تا نیاز معمول اجتماعی و ما در حال حاضر در افقی قرار گرفته‌ایم که نمی‌توان نسبت به آن بی تفاوت بود چه در عرصه سیاستگذاری و سرمایه گذاری و چه در عرصه تولید. در این میان باید مباحث مهمی چون عاملیت انسان و بحران اخلاقی و … به صورت خیلی جدی طرح، گسترده و مورد پژوهش قرار گیرد. چرا که هوش مصنوعی بحرانی است که ما خواه نا خواه با آن روبرو هستیم و همان قدر که این پدیده می‌تواند ویرانگر باشد، سازنده هم می‌تواند باشد. یکی از نکات چالش برانگیز در هوش مصنوعی مسئله اخلاق است، مسئله‌ای که در چند سال گذشته نمود آن را در علم ژنتیک و سلول‌های بنیادین و همانند سازی نیز شاهد بوده‌ایم. با این نکته که انگار قرار است ما انسان جدیدی را بوجود آوریم. مسئله بعدی بحث انحصارگرایی است. زمانی که اینترنت بوجود آمد، امکانات عادلانه‌تری در اطلاعات و داده‌ها نسبت به گذشته در جهان ایجاد شد و انحصارگرایی صرف را در جهان از بین برد. مسئله هوش مصنوعی و انحصار شاید همین امکان را برای بشر ایجاد کند. مانند وقتی که سینما از بخش آنالوگ خود وارد بخش دیجیتال شد و ابزارهای جدید تولید فیلم عمومی‌تر شدند. بنابراین مسئله انحصارگرایی و ضد انحصارگرایی بودن تکنولوژی فرصتی است که قابل تامل و بررسی است.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است