حامد جعفری:
تجربه رسوب شده در کمپانی به رشد آثار کمک کرده است
سعی کردیم در هر اثر، به صنعت انیمیشن کمک کنیم و یک گام این حوزه را به لحاظ کیفی، فنی و هنری جلوتر ببریم.
انیمیشن بچه زرنگ به تهیهکنندگی حامد جعفری و همکاری گروه هنر پویا و کانون پروروشی کودکان و نوجوانان این روزها با استقبال مخاطبان روبرو شده و در سینماهای کشور به اکران در آمده است. در ادامه گفت و گوی خبرنگار صبا با عوامل این فیلم را میخوانید.
حامد جعفری:تجربه رسوب شده در کمپانی به رشد آثار کمک کرده است
در مورد بحث پروداکشن این اثر و چالشهایش بگویید.
من ترجیح میدهم برای پاسخ به سوال اول، در ابتدا یک تبینی از پروداکشن انیمیشن نسبت به باقی گونههای تصویری داشته باشم و سپس راجع به خود بچه زرنگ صحبت کنم.
اول از همه لازم است بدانیم که انیمیشن در تالیف و خلقش با دیگر گونههای تصویری تمایز دارد. ما وقتی با یک کار تلویزیونی مواجه میشویم مولف و خالق آن تهیه کنندهاش است، وقتی تئاتر تماشا می کنیم، مولف و خالق آن کارگردانش است، وقتی با سینمای رئال مواجه میشویم، مولف و خالق آن تهیه کننده یا کارگردان یا نویسنده آن است و اگر کاری باشد که موسیقی آن نیز مطرح باشد، موزیسین را هم به عنوان مولف میشناسیم. در کل محوریت تالیف و خلق این گونهها با یک سری شخص است؛ حالا یکجا به صورت فردی و یکجا به صورت جمعی. ولی زمانی که راجع به انیمیشن صحبت میکنیم با یک کمپانی مواجه هستیم. یعنی خالق و مولف آن اثر یک کمپانی است و وقتی به ذهن خودمان هم برمیگردیم میبینیم که آثار انیمیشن مطرح دنیا را هم با کمپانیهایشان میشناسیم مثل کارهای پیکسار، دیزنی و غیره. این نکته مهمی است که شاید قبل از هر چیزی باید به آن در پروداکشن انیمیشن توجه داشته باشیم. حالا در رابطه با خود بچه زرنگ عرض کنم که بچه زرنگ سومین اثر هنر پویاست که بعد از شاهزاده روم و فیلشاه که پر مخاطبترین انیمیشنهای تاریخ سینمای ایران هستند، ساخته شده است. در فرایند ساخت در ابتدا ما یک ماکتی از اثر میسازیم و بعد کل اثر را بر مبنای آن ماکتی که ساخته شده ادامه میدهیم. بچه زرنگ هم ابتدا ماکتش همزمان با اکران فیلشاه ساخته شد و سپس بر اساس گزارش تحلیل نظرات مخاطبین فیلشاه (کودک و خانواده) این ماکت اصلاح و گسترش پیدا کرد. کاری که ما انجام دادیم این بود که ببینیم ماکتی که از اثر ساخته شده است که اصطلاحا به آن استوری ریل میگوییم، چقدر با نظرات، پیشنهادات، انتقادات و نقاط قوتی که مخاطبان بیان کرده بودند همخوانی دارد. بر مبنای آن نظرات ما سراغ افراد اهل فن رفتیم و بچه زرنگ را اصلاح کردیم و روایت نسخهای که در ابتدا داشتیم را اصلاح کردیم و سعی کردیم کار را با کمترین اشکال ممکن به مرحله تولید برسانیم و بعد از آن یک فرایند پنج ساله را طی کردیم تا بچه زرنگ ساخته شود. معمولا انیمیشنهای سینمایی بیگ پروداکشن هستند و زمان ساختشان از جهت فرایندهای متعددی که دارد، طولانی است. طبیعتا بچه زرنگ هم از این قاعده مستثنی نبود. اما در طول مسیر تولید اتفاقاتی مثل همه گیری کرونا و تعطیلی سینماها، انگیزههای ما را کم کرد و این باعث شد که یک پروژه سینمایی سه چهار ساله، بیشتر از پنج سال طول کشید.
چالشهایی که در طول این مسیر داشتیم یک بخشی از آن فنی و یک بخشی هنری است. چالشهای فنی ما بیشتر به حوزه سیمولیشن، VFX یا جلوه های ویژه، بخش مووی کاراکترها، بخش ریگ کاراکترها و انیمیت پای کاراکترها و غیره برمیگردد و آن بخشی که در بحث هنری کار چالش بوده است، بحث روایت و انسجام آن در طول مسیر تولید است. یکی از چالشهای دیگر مربوط به هماهنگی تیم ۲۵۰ نفره تولید این پروژه بود. هماهنگی تیم تولید مثل یک ارکستر میماند که همه با یکدیگر باید هماهنگ باشند و در عین حال هر فردی یک افزودهای به کار اضافه کند. موزیسین کار، صداگذار، تدوینگر، اصلاح کننده رنگ و همه کسانی که در این پروژه مشغول به کار هستند بتوانند یک ارزشی به کار اضافه کنند و این کار بسیار سختی است. چالش تولید یک انیمیشن به دلیل طولانی بودن فرآیند و تیم ورک بودن، برای همه استودیوها وجود دارد و آن چیزی که باعث میشود هنر پویا کار را با کیفیت خوب به پایان برساند این نگاه کمپانی محور به تولید است. کسانی که در شاهزاده روم همکاری داشتند عمومشان مهاجرت کردند و هیچ کدام در بچه زرنگ حضور ندارند، یعنی هم پوشانی تیم بچه زرنگ و شاهزاده روم نزدیک به صفر است ولی تجربه رسوب شده در کمپانی به رشد فنی و محتوایی آثار کمک کرده است و به این جهت شما می بینید که وقتی کار جلوتر می رود بهبود کیفیت پیدا میکند و کار پله پله بهتر میشود.
از اهمیت انیمیشن بچه زرنگ برای سینمای ایران بگویید.
ما سعی کردیم در هر اثر، به صنعت انیمیشن کمک کنیم و یک گام این حوزه را به لحاظ کیفی، فنی و هنری جلوتر ببریم. شاهزاده روم نیز به لحاظ کیفی کاری بود که از کارهای هم عصر خودش جلوتر بود. فیلشاه و بچه زرنگ نیز همین طور است. در حوزه تولید آن چیزی که ما در روایت و گرافیک بچه زرنگ داشتیم، آن را از دیگر کارها متمایز کرده است. در حوزه اثرگذاری هم این اتفاق بوده است. زمانی که ما شاهزاده روم را به هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر دادیم، به ما پیشنهاد دادند این کار در کنار کارهای دیگر اکران بشود و در بخش مسابقه نباشد. یک پدیده جدید بود و مواجهه هیئت انتخاب هم طبیعی بود؛ زمانی که فیلشاه را تحویل دادیم، یک انیمیشن دیگر قبل از آن اکران شده بود و موفقیتهایی کسب کرده و فضای مناسبی ایجاد شده بود و هیئت انتخاب، فیلشاه را برای بخش سودای سیمرغ انتخاب کردند و این فیلم وارد جشنواره شد. البته با اینکه فیلشاه در بخش سودای سیمرغ قرار گرفت ولی گفتند که این کار قابل داوری نیست چون انیمیشن است و با دیگر آثار موجود در جشنواره متفاوت است. اما انیمیشن بچه زرنگ، در بخش سودای سیمرغ قرار گرفت و در همه بخشهایی که میتوانست رقابت کند کاندیدا شد و مورد توجه قرار گرفت. در این مسیر هر اثری که از گروه هنرپویا تولید شد، توانست شناخت از انیمیشن را یک گام جلو ببرد. طبیعی است نتیجه این اتفاق به صنعت انیمیشن کمک کرده و دفعات بعد که یک کار بخواهد وارد فضای انیمیشن بشود حتما می تواند با کارهای رئال رقابت کند؛ همانطور که در جشنوارههای درجه یک دنیا این اتفاق میافتد و این میتواند باعث تعالی و رشد صنعت انیمیشن بشود. لذا انیمیشن بچه زرنگ از این حیث، انیمیشن مهمی است؛ هم از جهت فرم و تکنیک و محتوایی که کار شده است و هم از جهت روایت و بحثهای هنری حوزه قصه پردازی و روایتگری فیلم و هم از جهت اثرگذاری که در این صنعت داشته است و از همه مهم تر اتفاقی که در فروش برای بچه زرنگ در حال وقوع است؛ بچه زرنگ در ماه اول اکران، فروش قابل توجهی داشت که قابل مقایسه با کارهای کودک و نوجوان که قبل از آن اکران شده نیست و پرفروشترین فیلم کودک و نوجوان تاریخ سینمای ایران شده است. بنظرم میتواند رکورد شاهزاده روم و فیلشاه در تعداد مخاطب را بشکند. پرمخاطبترین انیمیشنهای تاریخ سینما به ترتیب فیلشاه با یک میلیون و دویست هزار نفر مخاطب و دوم شاهزاده روم بوده است و به نظرم بچه زرنگ می تواند رکورد این دو آثار را بشکند و سه فیلم پر مخاطب انیمیشن تاریخ سینمای ایران از محصولات خلق شده استودیوی هنر پویا باشد.
اگر دوست دارید پیامی از طریق رسانه صبا بدهید بفرمایید.
انیمیشن و سینمای کودک و نوجوان اساسا یک سینمای مهم است چرا که آیندهساز کشور است و نباید مواجهه مدیران و مسئولان کشور با سینمای کودک و نوجوان، مواجههی دست دوم و با کودکان به عنوان مخاطبان این سینما، مواجههی شهروندان درجه دوم باشد. وقتی یک ژانر مورد علاقهی بزرگسالان باشد، از زمانی که قصد میکنند این ژانر را در سینما ببینند تا زمانی که مشاهده میکنند، زمانی کوتاه مدت و نهایتا چند ماهه را سپری میکنند. اما فیلم کودک به تعداد خیلی کم تولید میشود و به صورت محدود در دسترس کودکان قرار دارد و مهمترین تلاش ما به عنوان فعالان این حوزه، افزایش تولیدات فاخر و اثبات اهمیت انیمیشن و سینمای کودک و نوجوان به تمامی اهالی صنعت سینما و تصمیمگیرندگان این حوزه است که کودکان شهروندان درجه دوم سینما و این صنعت نیستند و باید برای این مخاطبان سرمایهگذاری درست اتفاق بیافتد نه نهادسازیهای زاید مثل بنیاد انیمیشن و غیره که به این صنعت کمک نخواهد کرد، کما اینکه بنیادهای دیگری که شکل گرفتند، به صنایع دیگر کمک نکرده است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است