احسان عباسلو:
عملکرد رسانه ملی بیشتر شبیه به پر کردن یک گزارش کار است!
نقش رسانه ملی انصافاً در ترویج و فرهنگ کتابخوانی در کشور بسیار کمرنگ بوده است.
صبا در پرونده چالشی این هفته خود به سراغ موضوع کتاب و کتابخوانی رفته است. درجوامع امروزه کتابخوانی و میزان گرایش به مطالعه، یکی از شاخصهای توسعه به شمار میرود و بررسیها نشان میدهد مطالعه و کتابخوانی وضعیت مطلوبی در ایران ندارد و عمدتا مردم ایران از خرید و یا مطالعه کتاب گریزانند و اقدامات لازم و جدی جهت ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است. لذا در این زمینه کشور ما به شدت نیازمند تبلیغات و اطلاع رسانی و در مجموع فرهنگسازی است که در این راستا نقش رسانهها بسیار موثر و پررنگ خواهد بود. صدا و سیما در کشور ما یکی از نهادهای تاثیرگذار در جامعهپذیری مردم است و با قدرت و فراگیریای که دارد یک قطب فرهنگ ساز در کشور به حساب میآید. با این حال سوالی که پیش میآید این است که رسانه ملی در مقاطع مختلف و خصوصا در مدیریت فعلی تا چه اندازه اهتمام ورزیده است، تا مراجعه عموم مردم به کتابفروشیها و کتابخانهها بیشتر شود؟ خبرنگار صبا با طرح این سوال به سراغ مسئولان و صاحب نظرانی در این حوزه رفته است؛ در ادامه با پاسخ کارشناسان، همراه صبا باشید.
احسان عباسلو (پژوهشگر و نویسنده):عملکرد رسانه ملی بیشتر شبیه به پر کردن یک گزارش کار است!
نقش رسانه ملی انصافاً در ترویج و فرهنگ کتابخوانی در کشور بسیار کمرنگ بوده است. البته گاه برنامههایی تولید شده است، اما این برنامهها عموما از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند و یا زمان پخش مناسبی به آنان اختصاص نیافته! به نظرم برای تاثیرگذاری بیشتر رسانه ملی باید روی زمانبندی و پخش آیتمهای مرتبط با کتاب تجدید نظر کند، به این شکل که زمان آیتمها را کوتاهتر کند و به صورت پراکنده در طول روز چندین بار آنها پخش کند یعنی به جای اینکه یک ساعت را به برنامهای با موضوع کتاب به صورت مشخص اختصاص دهد. به پخش آیتمهای کوتاه به صورت پراکنده در طول روز روی بیاورند که قطعاً کارایی و تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، آن هم نه در شبکههای مشخصی مانند شبکه دانایی و.. بلکه از تمام شبکههای دیگر که مخاطبان عام بیشتری دارند. البته که ما نمیخوایم عنوان کنیم که صدا و سیما در این زمینه کاری نکرده است اما آنچه که از این عملکرد برای ما روشن شده بیشتر شبیه به پر کردن یک گزارش کاری است، نه یک کار فنی و مدیریت شده با برنامهریزی مشخص که به نتیجه میدانی و نهایی برسد. اگر آیتمهای معرفی کتاب مانند پیامهای بازرگانی پرتکرار و کوتاه در طول روز پخش شود مخاطب ناگزیر با این محتوا مواجه خواهد شد و احتمالاً برایش انگیزه ایجاد خواهد کرد که کتاب را تهیه کند و بخواند. خصوصا در مقوله کتاب باید به این نکته توجه داشت که در امر ترویج کتابخوانی ما نباید به دنبال مخاطب خاص باشیم که به صورت ارادی و تصمیمی در ساعتی مشخص پای برنامه بنشیند چرا که این دنبال کنندگان، مخاطبان تخصصی حوزه کتاب هستند و هدف گذاری باید جذب مخاطب عام باشد، چرا که حیات بازار نشر تنها با استقبال مخاطب عام تضمین خواهد شد. علاوه بر آن تدبیرهای زیادی نیز میتوان در حوزه کتاب اندیشید مانند توریسم ادبی، که یکی از زیر شاخههایش اقتباس است. همچنین در توریسم ادبی، به زیر شاخههایی دیگری چون لوکیشنهایی خاص، خانه نویسندگان و … که میتوانند به عنوان محل توریستی در نظر گرفته شود نیز باید توجه کرد. مانند خانه آن شرلی و روستای آن که حالا تبدیل به یک منطقه توریستی شده است. به طور مثال در این حوزه نیز ما کتابی به نام عزاداران بیل از غلامحسین ساعدی داریم, که انتظار میرود این تدابیر در این حوزه اندیشیده و به کار گرفته شود. برای تحقق این مناسبات لازم است که مسئولین از مشاوران زبده در زمینه کتاب و ارتباطات استفاده کنند، تا فرهنگ کتابخوانی در جامعه ترویج داده شود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است