یلدا تحویلدار:
میخواهیم در شکلگیری سلیقه مخاطب نقش داشته باشیم
مخاطب تئاتر هنوز کارهایی را که بیشتر تفکر محور است انتخاب نمیکند و بیشتر آثاری که باعث سرگرمیاش شود یا موسیقی شادی داشته باشد و او را به خنده وادارد را انتخاب میکند.
نمایش گوشتخوار به نویسندگی و کارگردانی عادل عزیزنژاد این روزها در سالن شماره سه شهرزاد با علاقهمندان به هنر تئاتر دیدار میکند. این نمایش شرکت در جشنوارههای خارجی را در برنامههای آتی خود دارد و گروه بازیگرانش را عمدتا بازیگران جوان تشکیل میدهند. خبرنگار صبا گفتوگویی با عوامل این نمایش داشته که ادامه میخوانید.
یلدا تحویلدار:میخواهیم در شکلگیری سلیقه مخاطب نقش داشته باشیم
از چگونگی ورودتان به عرصه تئاتر بگویید.
از دوران کودکی به تئاتر علاقه داشتم و در دوران مدرسه تئاتر کار میکردم اما دانشگاه را در رشته عمران به پایان رساندم و با شرکت در کلاسهای آزاد بازیگری را دنبال کردم. پس از دوره بازیگری مدتی در رادیو جوان و رادیو فصلی فعالیت کردم. در چند فیلم کوتاه، آثار صحنهای و نمایشنامهخوانی نقش داشتم. آقای عزیز نژاد چند ماه بود که تمرینات گوشتخوار را شروع کرده بودند و از من دعوت کردند سر تمرینشان بروم و بعد با صحبتهای ایشان در مورد ایده و متن به نظرم آمد که در نهایت پروژه خوبی خواهد شد و پذیرفتم که در این اثر حضور داشته باشم.
به نظر زبانی که در اثر استفاده میشود دچار یک اعوجاج و دگردیسی است با این نظر موافق هستید؟
ما در ابتدای تمرینات قبل از اینکه وارد تمریناتی که مستقیماً مربوط به اجرا بود شویم و خود قصه را شکل بدهیم کنار هم حرکت کردن را تمرین میکردیم. مثلاً یک یا یک و نیم ساعت فقط در حال راه رفتن در فضا به شکل کنار هم و روی پنجه پا بودیم تا بدنهایمان به یکدیگر عادت کنند و ما بتوانیم در این فرم حرکت کنیم به مرور فرمانهایی که مادر به ما میداد به این تمرین اولیه اضافه شد. ما روزهای نخستین را با چشم باز تمرین کردیم ولی خیلی زود به مرحله تمرین با چشمهای بسته وارد شدیم و اولش بسیار سخت بود، جهتها را گم میکردیم و گاهی ارتباط بدنیمان را از دست میدادیم ولی با تمرینات فراوان به اینجا رسیدیم که با چشمان بسته به راحتی همدیگر را پیدا کنیم و این به حدی برسد که اگر فرمانی حتی خارج از فرمانهای تمرین شده به ما داده شود بتوانیم به صورت بداهه آن را شکل دهیم. دیالوگهایی هم که در اثر استفاده شده اینگونه بود که باید از حرف زدن رئال و انسانگونه فاصله میگرفتیم به همین دلیل یک سری آواها شکل گرفت مانند پچ پچهایی که در لحظات خواب داریم و در کنار آن کلمات را دچار تغییراتی کردیم که با آنچه در حالت عادی و به صورت معمول استفاده میشوند متفاوت باشند ما دختران همگی در انتهای کلماتمان تغییر خاصی ایجاد کرده بودیم و نقش مادر هم روی کلماتش تغییری متفاوت از ما اعمال کرد.
بازخورد مخاطبان چطور ارزیابی میکنید؟
بازخوردهای بسیار متفاوتی داشتیم. عدهای کار را بسیار دوست داشتند و با دنیای اثر ارتباط برقرار کردند و برایشان این سوال بود که این موجوداتی که روی صحنه هستند چه هستند، ماهیت آنها برایشان سوال برانگیز و بسیار جالب بود. عدهای برای بار دوم و سوم کار را دیدند و بعضی از مخاطبان هم نتوانستند با جهان اثر ارتباط برقرار کنند. حتی چند نفر از دوستان خودم بعد از دیدن کار میگفتند که کار سختی بوده و مسلماً تمرینات زیاد و طاقت فرسایی پشت آن بوده ولی این سبک کار را دوست ندارند. ولی در کل بازخورد مثبت بیشتری داشتیم.
فکر میکنید این روزهای تئاتر ایران را چه اتفاقی برای بازیگرها بهتر خواهد کرد؟
من برای امرار معاش شغل دیگری دارم و در واقع گذران زندگیم از طریق آن شغل است و این مسلماً باعث میشود زمان کمتری برای تمرین داشته باشم. اکثراً پس از ساعت کاری سر تمرینها حاضر میشدم و قطعاً این مسئله به زیست تئاتری من ضربه میزند. اگر رقم دستمزدها جوری باشد که بازیگران بتوانند از آن امرار معاش کنند یا حداقل در حدی باشد که بتوانند روی آن حسابی باز کنند تا تایم کمتری را صرف شغل دیگری کنند قطعاً اتفاقات بهتری برای بازیگران تئاتر خواهد افتاد. جدای از این مسئله فکر میکنم مخاطب تئاتر هنوز کارهایی را که بیشتر تفکر محور است انتخاب نمیکند و بیشتر آثاری که باعث سرگرمیاش شود یا موسیقی شادی داشته باشد و او را به خنده وادارد را انتخاب میکند. به نظرم کسانی که مشغول حرفه تئاتر هستند در یک نقطهای انتخاب میکنند که متعلق به کدام بخش ماجرا باشند. ما انتخاب کردیم که در بخش تفکر محور فعالیت کنیم و نه صرفاً بر اساس سلیقه مخاطب تا بتوانیم خودمان هم در شکلگیری سلیقه مخاطب نقشی داشته باشیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است