مسعود میرزاد:
نبود نقد کارشناسانه مشهود است
ازخوردهای بسیار متفاوتی داشتیم که فکر میکنم به سلیقه برمیگردد.
نمایش اتاقی در هتل به نویسندگی نیل سایمون و کارگردانی مونا فرجاد این روزها در تماشاخانه ایرانشهر مخطبان تئاتر را به تماشای ابعاد انسانی روابط دنیای هنرمندان میخواند. در این نمایش مسعود میرزاد و روژانو ارجمند در کنار مونا فرجاد به نقشآفرینی میپردازند. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا را با عوامل این نمایش میخوانید.
از تجربه کار کردن با مونا فرجاد بگویید.
ایشان سالهاست که تجربه تئاتری دارند و این مسئله کار مرا سخت و از طرفی خیالم را راحت میکرد. سخت از این جهت که باید رضایت ایشان را با نحوه بازی خودم جلب میکردم و راحت از این جهت که ایشان به امور مسلط و در عین حال انسان بسیار تیز و ریز بینی هستند. ایشان در فرایند تولید نمایش تحت فشار بودند و هنوز هم هستند چرا که در یک زمان فشرده مسئولیتهای زیادی داشتند و هر چقدر ما میخواستیم از جهاتی به ایشان کمک کنیم به قولی چون چند موتور کار میکردند نیازی به این کمک نداشتند. در هر صورت این آشنایی برایم بسیار دوست داشتنی بود و از آن بالاتر کار کردن با ایشان بود که باعث شد من بسیار بیاموزم هم از نوع هدایت بازیگر و ارتباط با عوامل به خصوص بازیگران و هم اینکه کار به مرور پختهتر میشد حتی شبهای اجرا چیزهایی که به نظرشان میرسد که باید در راستای بهتر شدن کار تغییر کند و اعمال میکنند ما هم حتماً میپذیریم چرا که واقعاً اتفاق ویژهای است.
چه چالشی با نقشتان داشتید؟
فکر میکنم وقتی که نقش به کاراکتر خود بازیگر نزدیک است چالش چندانی ندارد ولی وقتی از شخصیت خود بازیگر دور باشد جذابیت بیشتری دارد و چالش برانگیز است. این نقش در یک سری ویژگیهای رفتاری با من متفاوت است و من تلاش کردم تا آنچه که نوشته شده و مشخص است را بتوانم اجرا کنم و امیدوارم که موفق بوده باشم. هرچند که شخصیت سورن در بحث شغلی هم گرایشات هنری دارد و از این نظر مسلماً به کاراکتر خود من نزدیک است اما از لحاظ اخلاقیات متفاوت هستیم و از این نظر چالشهایی داشت که دوست داشتنی بودند. چرا که بازیگر باید روی این تفاوتها کار کند و به یک سیر و سلوکی برسد تا بتواند آنچه را که تجربه نکرده یا صرفاً به آن فکر کرده روی صحنه ببرد. همه ما در زندگی شخصی تمام خلق و خوها را حتی شاید بدترین چیزها مانند کشتن یک انسان دیگر را از گوشه ذهنمان گذراندهایم و به قول یکی از اساتید شاید به نوعی آن را انجام دادهایم و فقط کافیست که مانند گوشی هوشمند صرفاً روی آن مسئله زوم کنیم تا بتوانیم آن را بهتر در ذهن بپرورانیم.
این نمایش به نظرم از یک فضای شیک برخوردار است چنین بازخوردی از مخاطبان داشتهاید؟
فکر میکنم برگردانهای آثار خارجی مقداری اجرا را دچار این اتفاق میکنند. البته ما تمام تلاشمان را برای ایرانیزه کردن در بازی انجام میدهیم. شما میتوانید فارسی حرف بزنید ولی خارجی بازی کنید در عین حال برعکس، به خصوص نقش من فرد شیکتری است نقش دایانا که خانم فرجاد ایفا میکنند زنی سرخورده است و شوهر هم بر اساس یک سری از اتفاقات، ناکامیهایی در زندگیاش و تعاملات زناشوییشان به اینجا رسیده، کاراکتر مرد دوست دارد خوش لباس باشد، دیسیپلین خاصی داشته باشد و مدل خاصی صحبت کند، ولی زن به یک استیصالی رسیده است. بله به نظرم این اتفاق شیک بودن در نمایش ما وجود دارد و این امری خودخواسته و با جهت دهی خانم فرجاد بوده است.
به نظر من این مسئله شیک بودن به اثر کمک کرده بود ما همیشه زندگی کاراکترهای این نمایش را با یک فیلتری میبینیم و اینجا هم دوباره با یک فیلتر تئاتری، به نوعی انگار دو فیلتر روی اثر وجود دارد.
به نظرم کسانی که زیست هنری دارند به خصوص در عرصه درام کار میکنند دچار این اتفاق خواهند شد. نمیخواهم از کلمه نقاب استفاده کنم ولی خواه ناخواه در ورطهای میافتیم که شاید شما آن را با کلمه شیک بیان میکنید اما من میگویم متفاوت و این دو کاراکتر هم از قاعده این زیست متفاوت مستثنا نیستند.
بازخورد مخاطبان را چگونه دیدید؟
بازخوردهای بسیار متفاوتی داشتیم که فکر میکنم به سلیقه برمیگردد. به هر حال هر مخاطبی ممکن است ژانر خاصی را دوست داشته باشد و دیگری را دوست نداشته باشد یا کسی مانند خود من باشد و تنوع ژانری را دوست داشته باشد. من حتی در مورد موسیقی هم همینطور هستم و تقریباً تمام سبکهای موسیقی را گوش میدهم. شاید یکی دو سبک را بیشتر دوست داشته باشم اما آن سبکهایی که کمتر دوست دارم یا اصلاً دوست ندارم را نمیکوبم. ولی متأسفانه یا خوشبختانه برخی مخاطبانمان با مسئلهای مواجه شدهاند که تئاتر اصیل و کلاسیک برایشان در اولویت نیست و این به تفاوت دیدگاه و سلایق برمیگردد. مسلماً هیچ کاری بی ایراد نیست و کار ما هم از این قائده مستثنا نیست. اما نقاط قوتمان حتی اگر نخواهم خودخواهانه صحبت کنم خیلی خیلی زیاد است. نقدهایی که تاکنون دریافت کردهام بیشتر از تفاوت سلیقه و نگرش میآید و نقد کارشناسانه متاسفانه نخواندهام که اگر باشد و یک نفر کارشناسان بیاید و ضعفهای نمایشمان را بگوید ما استقبال خواهیم کرد. من به شخصه از کسی که کارشناسانه نقد و تحلیل میکند یاد میگیرم.
نبود نقد تخصصی را در فضای تئاتر حس میکنید؟
خیلی زیاد. درگذشته نقدهای نوشته میشد که کارشناسانهتر بود البته که سایت محترم تیوال همین بخش را قرار داده ولی در حال حاضر خلاء نقد کارشناسانه حس میشود. درگذشته بسیاری از بزرگان نقدهای خواندنی مینوشتند و من یکی از رفرنسهایم در زمان یادگیری تئاتر و هنر نقدهای بزرگان بود و خواندن این نقدها به من نوآموز مثل یک کلاس آموزشی بسیار کمک میکرد. به نظرم نقد کارشناسانه اصلاً آسیبی به کارها نمیزند و بیشتر نقد غیر کارشناسانه و مغرضانه است که سرخوردگی ایجاد میکند. به عنوان یک هنرمند کوچک در جامعه هنری حرفم این است که از نقدی که به من چیزی را آموزش میدهد تا ابد ممنون خواهم بود چرا که در راستای پیشرفت من حرکتی کرده است. فکر میکنم که نباید به صورت کلی در مورد اثر هنری صحبت کرد چون اثر هنری با دیتیل و جزئیات ساخته شده و باید با دیتیل و جزئیات در مورد آن صحبت کرد. من نبود این اتفاق را در فضای تئاتری که در حال حاضر در آن فعالیت میکنم به صورت کاملا مشهود میبینم که بسیار ناراحت کننده است.
مریم عظیمی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است