امیرحسین مکاریانی:
مدیران و افراد دستاندرکار به این کانالها اعتبار ندهند
با توجه به پیشرفت علم و تکنولوزی در همه چیز تغییرات اساسی پدید میآید و قطعا رسانه هم به عنوان اصلیترین پدیده در ارتباط با تکنولوزی دستخوش این تغییرات شده است.
خبر جعلی یا فیک نیوز مقوله جدیدی نیست (این عبارت نخستینبار در قرن نوزدهم میلادی استفاده شد)؛ اما بهدلیل همهگیرشدن شبکههای اجتماعی، خبرهای غیرواقعی بسیار سریعتر از قبل پخش میشوند. تا پیش از اینکه شبکههای اجتماعی از راه برسند، مردم در اکثر مواقع خبرها را ازطریق منابع رسمی دنبال میکردند، منابعی که نویسندگان آنها موظف به رعایت یکسری پروتکلها به هنگام نوشتن مطلب بودند تا از صحت آنها مطمئن شوند.
اینترنت راههای بسیار متنوعتری برای تهیه، ارسال و مصرف محتوای خبری دردسترس مردم قرار داده است. اکثر کاربران امروزی ترجیح میدهند خبرها را از شبکههای اجتماعی دنبال کنند. سازوکار شبکههای اجتماعی باعث میشود پخششدن خبرهای جعلی بسیار ساده باشد و تشخیص معتبربودن مطالبی که در شبکههای اجتماعی میخوانیم، کمک شایانی به جلوگیری از پخش فیکنیوز میکند.
به دنبال جریان خبری غیراخلاقی در کانالهای تلگرامی فرهنگی و هنری و ایجاد التهاب و فضای متشنج، جمعی از خبرنگاران، روزنامهنگاران و منتقدان سینمایی کشور هفته گذشته با صدور بیانیهای خواستار مقابله و برخورد قانونی با گردانندگان و حامیان این کانالها شدند. بر این اساس روزنامه صبا، چالش این هفته خود را به این مهم اختصاص داده و به سراغ اهالی رسانه رفته است. نظرات اهالی رسانه در چالش این هفته که نشان از دغدههای آنان در راستای رسالت و شان روزنامهنگاریشان است قابل تامل میباشد که در ادامه میخوانید.
با توجه به پیشرفت علم و تکنولوزی در همه چیز تغییرات اساسی پدید میآید و قطعا رسانه هم به عنوان اصلیترین پدیده در ارتباط با تکنولوزی دستخوش این تغییرات شده است اما هر تغییر و پدیدهای خوشایند نیست و گاه این پیشرفت ممکن است منجر به بوجود آمدن پدیدههای نارس شود. یکی از این پدیدههای نارس شبه رسانههایی هستند که از رسانههای قابل تعریفی که مورد استفاده عموم بوده فاصله میگیرند. مثل کانالهای تلگرامی که هیچکس مسئولیت این کانالها و محتوای آن را بر عهده نمیگیرد. حالا در این شرایط وقتی به این شبه رسانهها اعتبار و پر و بال داده میشود تا مورد استناد قرار بگیرند ممکن است پیامدهای بدی را به همراه داشته باشد. در این کانالها امکان بارگزاری و ساماندهی اخباری وجود دارد که ممکن است از ریشه غلط باشند و ممکن است واقعیت را با دروغ تلفیق کنند و این سمی است که مخاطب را گمراه میکند. این که به شخصی تهمت بزنند یا سوءتفاهم ایجاد بکنند و آن شخص در مقابل این رسانهها امکان توضیح و دفاع از خود و یا جوابیه ندارد و این شکل در تعریف رسانه اساسا غلط است. متاسفانه برخی مدیران در ردههای تصمیمگیر نیز اعلام میکنند که این کانالها میتوانند رسانه باشند و از این طریق به آنها اعتبار میبخشند. در صورتی که رسانه نیاز به یک مختصاتی دارد که یکی ازآن، امکان تعامل با مخاطبانش است. یعنی مخاطب بتواند درباره مطالب منتشر شده نظر بدهد و بازخورد بدهد و بازخورد بگیرد. این کانالها به صورت قارچ رشد میکنند و مطالبشان توسط تعدادی یوزر به صورت ربات مطالب را از این کانالها برداشته و برای همه ارسال میکنند که این پدیده خطرناکی است که امکان مقابله در برابر خبر نادرست را از دیگران که مورد تهمت قرار گرفتهاند سلب میکند. پس اگر واقعا به لحاظ سخت افزاری و قضایی نمیتوان با این کانالها برخورد کرد حداقل مدیران و افراد دستاندرکار به این کانالها اعتبار ندهند. البته موردی را باید تفکیک کنیم. یک زمان شخصی با هویت حقیقی خودش کانالی دارد و در آن به صورت حرفهای فعالیت میکند که هیچ ایرادی به آن وارد نیست اما کانالهای بی هویتی وجود دارند که اقدام به نشر اخبار کذب و در واقع خبر سازی میکنند که روی صحبت و اعترض رسانههای رسمی کشور به این شکل کانالها و نحوه اطلاعرسانی آنها است. این شکل خبر رسانی آغشته به منافع شخصی و اهداف افرادی است که به خاطر سبقهای که دارند نمیتوانند به طور رسمی حرفشان را بزنند و از طریق این کانالها حرفهای بی اعتبارشان را منتشر میکنند.
بهناز وفاییوحدت، سید سجاد رازیان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است