ژرژ پطروسی:
نبودنش برای ما یک اتفاق بد و تلخ است
آقای طهماسب آدم بسیار تیزهوش، نکته سنج، حواس جمع و زرنگی در زندگی بود.
دوبلورها نیز این بار داغی بردلشان ماند آن هم از کسی که چندین دهه در نقشهای متعدد درخشید. این که میگویند «از دل برود هر آن که از دیده برفت» صحیح، اما آنکه خودش نیست و صدایش ماندگار است، چه؟ ناصر طهماسب گوینده و دوبلور پیشکسوت جمعه یکم دی ماه ۱۴۰۲ در سکوت خبری دارفانی را در ۸۴ سالگی وداع گفت و پس از مراسم تشییع خبر درگذشت او اعلام شد و همه را در بهت از دست دادن خویش قرار داد. در کارنامه درخشان هنری ناصر طهماسب، دوبله آثار ماندگاری مانند «دیوانه از قفس پرید»، «پاپیون»، «بر باد رفته»، «محمد رسول الله»، «سوتهدلان»، «در برابر باد»، «ارتش سری»، «داییجان ناپلئون»، «یوگی و دوستان»، «هزاردستان» و دهها فیلم و سریال دیگر از سینما و تلویزیون و ایران و جهان به چشم میخورد. به همین منظور با تعدادی از هنرمندان برای گرامیداشت یاد و خاطر او به گفتوگو نشستیم. در ادامه با ما همراه باشید.
معاشرت ما بیشتر در کار و همکاری بود، آقای طهماسب خودش آدم بسیار تیزهوش، نکته سنج، حواس جمع و زرنگی در زندگی بود و فورا متوجه خیلی از مسائل در اطرافش میشد. بیشتر اوقات که در استودیو کار میکردیم آدم بذله گویی بود و جوک میگفت، میخندید و شوخی میکرد، اما بعضی موقعها هم مثل هر آدم دیگری در خودش بود. ناصر طهماسب از نظر من آن کسی است که پشت میکروفون مینشیند. یک گوینده بسیار باتجربه، آگاه، زرنگ در کار و درجه یک بود و بلافاصله شناخت خوبی از نقش پیدا میکرد و نقشها را خیلی خوب اجرا میکرد. به خصوص نقشهایی که تیپ داشتند. حالا چه در انیمیشن یا فیلم و سریال، یکی از معروفترین کارهایی که در سالهای خیلی دور داشتند، اجرای میان نویسی فیلمهای هارولد لوید بود و به جای اینکه میان نویسها را ترجمه کنند، بسیار موجز، مختصر و به جا در خود داستان وارد میشدند و آنها را روایت میکردند. با اینکه فیلمهای هارولد لوید صامت بود و مخاطب دیالوگ را نمیشنید او جذابیت خاصی به این فیلمها میداد. در انیمیشنی به اسم باگز بانی یک خرگوش شیطان و بامزه وجود دارد که ناصر طهماسب در سالهای دور به جای آن حرف میزد. آن کاراکتر بسیار فوق العاده، خوب و جذاب بود. این آدم به عنوان گوینده نقشهای متفاوت و به یاد ماندنی چه در فیلمهای خارجی یا چه فیلمهای تولید داخلی داشت. مثلا در سریالی که راجع به جنگ جهانی بود و از تلویزیون پخش شد یک شخصیت آلمانی بود که نامش کسلر بود و ایشان جای آن حرف میزد که تنها شخصیت مرموز، منفی و بد فیلم بود و تبعا چون نازی و آلمانی بود اینگونه شخصیت او ساخته شده بود. ناصر طهماسب در نقشهای متفاوت فوق العاده درست و زیبا کار کرده بود و در آثارش از نقش جوان گرفته تا پیرمردی که در کافه نشسته و ناگهان آواز میخواند ایفا کرده و کارش را به درستی انجام داده است که حتی آدم جا میخورد. میخواهم بگویم گویندهای نبود که فقط در یک سبک کار بتواند کار کند او حتی در سریالی به اسم «فراری» که قدیمها پخش میشد و دیوید جانسون نقش اصلی را بازی میکرد و پلیسی دنبالش بود و در هر قسمت حادثهای برایش پیش میآمد، دوبلوری کرده بود و شهر با پخش آن سریال تعطیل میشد و همه آن مرهون صدای طهماسب بود که آنقدر خوب این نقش را اجرا کرده بود. فیلم «پرواز در فراز آشیانه فاخته» که خود فیلم کار بزرگی است و نقشی که او کار کرده بی نظیر است و یک کار برای همه دورانها است. به هرحال نبودنش برای ما یک اتفاق بد و تلخ است.
آدم خودش در زندگی انتخاب میکند، یک وقت ممکن است کاری کنم که از نظر شما اشتباه است، اما لابد من هم برای خودم دلایلی دارم. کلا نه راجع به طهماسب بلکه این روزها می بینم که به بازیگران، بازیکنان فوتبال و… حمله میشود. به هرحال سلبریتیها در دنیای عادی آدمهای عادی هستند. یک نظری برای خودشان دارند، عقیده دارند و یک کاری می کنند و ممکن است جایی اشتباه کنند! انتقاد و نقد کردن و هشدار دادن یک داستان است و فحش دادن و حرف های ناجور زدن داستان دیگری است که ما را از فضای انسانی دور میکند. سلبریتی در آن طرف دنیا یعنی آدم مشهور و محبوب مردم که میتواند ورزشکار یا بازیگر یا خواننده باشد که خلاف نظر من است، اما در اینجا مترادف شده با یک آدم خود پسند، آدم بد و منفی و من اصلا با این رفتارها موافق نیستم. درمورد طهماسب هم ایشان کارهای درخشان و به یاد ماندنی و بزرگ دارد؛ گوینده بزرگ و قابل احترامی است و اگر هم من ایراداتی از او بگیرم در دنیای من با او است و از ارزشهای او کم نمیکند. متاسفانه ما هم اشتباهاتی در زندگی میکنیم که باید ما را به خوبی هایمان ببخشید.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است