ذبیح الله رحمانی:
سینمای مستقل قربانی جناحها
اینگونه فیلمها به حیات خودشان ادامه میدهند
سالهاست درباره شیوه اکران و نظامنامه اکران بحثهای مختلفی در جریان است و برخی از عدالت و برخی از بی عدالتی در اکران که اصطلاحا منجر به فیلمسوزی میشود سخن میگویند.
در راستای اجرای مفاد ماده ۳ آیین نامه ساماندهی و نظارت بر نمایش سالنهای سینما مصوب اسفند ۱۳۹۹ هیات وزیران مبنی بر الزام سازمان امور سینمایی به تهیه دستورالعمل نحوه نظارت بر نمایش در سالنهای نمایش فیلم و نیز انجام ماموریت تنظیمگری، زمان بندی و عدالت در نمایش آثار سینمایی دارای پروانه نمایش، نظامنامه اکران سینمای ایران توسط شورای راهبردی اکران تنظیم و با تصویب رییس سازمان سینمایی ابلاغ میشود.
نظامنامه اکران در ۲۶ ماده، امور مربوط به اکران را مشخص کرده و سیاستهای مربوط به این حوزه را به شکلی صریح و شفاف اعلام کرده است. بنابراین با مراجعه و مطالعه این نظامنامه متوجه میشویم که قوانین به صراحت پیشبینی و اعلام شده است. قوانینی که میتواند پاسخگوی سوتفاهمها و تعابیر و تفاسیر افراد ذینفع در اکران و راهگشای مدیریت درست در چرخ اکران شود. اما این که همچنان با برخی اعتراضها در خصوص اکران به خصوص در چند هفته اخیر مواجه شدهایم ما را بر آن داشت تا در چالش این هفته روزنامه صبا به این موضوع توجه ویژه کنیم و تصمیم گرفتیم به سراغ منتقدان و کارشناسان فعال رسانه برویم که در چرخه اکران ذینفع نیستند تا از نگاه آنان به بررسی این موضوع بپردازیم.
روزنامه صبا همواره آمادگی انعکاس نظرات اهالی فرهنگ و هنر، مدیران و کارشناسان فعال در این عرصه را دارد.
تعریف ها از سینمای مستقل ایران و جهان، متنوع و گاهی هم ضد و نقیض است.
باید اعتراف کرد که تاریخ مستقل سینمای جهان همزمان با تاریخ سینمای گیشه متولد شد.
فیلمهای جریان ساز و تاثیرگذار که در رشد و بالندگی سینما، نقش بسزایی داشتهاند و قطعا سینمای پیشرو ومستقل خیلی بهتر از ساخته های استودیو های بزرگ، نقش آفرینی نموده اند.
اما سینمای ایران طی دو نظام سیاسی پهلوی و جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف پنهان و آشکار نقش کلیدی را ایفاء نموده و سمت و سوی سینمای پر مخاطب همیشه اسیر تصمیمات دست اندرکاران بالا دستی بوده و خواهد بود.
در این میان فیلمسازانی دارای پشتوانه فکری نه مالی، با دغدغههای فرهنگی و اجتماعی دست به عصا، با ساختن فیلمهای ماندگار و خارج از قاعده مرسوم، نقش حیاتی در تداوم سینمای مستقل ایفا کردهاند.
بیش از ده سالی هست که یک سری از فیلمسازان تازه نفس و جویای نام برای ماندگار شدن در تاریخ سینمای ایران و حتی جهان تمام قد در تکاپو هستند و فیلمهای تولید شده این قشر رو به رشد بوده اما با موانع متعددی روبرو شدهاند.
از طرفی نظام سینمایی با مهندسی استعداد کشی سعی فراوان نموده که فیلمهای تولید شده را در برزخ پخش و دیده نشدن نگه دارد و همدستی پخشکنندگان رانتجو و سینماداران شخصی، خصولتی و دولتی مانع پخش فیلمهای اینگونه افراد میشوند و اگر همه راهها و موانع عدم پخش سد راه فیلمسازان،کم اثر شد، با شیوه اکران نصف و نیمه و بدون تبلیغات کافی، فیلم سوزی را جایگزین عدم همراهی میکنند.
این شیوه مرگ تدریجی فیلمهای عزتمند است که به تبع آن کنار گذاشتن مخاطب فهیم را به دنبال دارد.
نکته جالب و شگفت انگیز این است که مسئولین دائم پشت تریبونهای اختصاصیشان در حمایت از اینگونه فیلمها، فرمایشات ذیقیمتی ارائه می دهند و پشت پرده نیز،ریشه این نوع فیلمها را خشکانده و نابود میکنند. افرادی هستندکه اینگونه فیلمها، را سرلوحه اهداف شان قرار میدهند و طبیعتا کسانی هم هستند از آگاه شدن واهمه دارند و دوست ندارند مخاطبان رو به اندیشه ورزی بیاورند.
بخاطر همین است که سینمای مستقل را گاهی بالای دار میبرند و گاهی هم از ترس بالای دار، آن را در نطفه خفه میکنند.
با همه این تفاسیر، باید گفت که اینگونه فیلمها به حیات خودشان ادامه میدهند و با هر کورسویی هرچند کم، در مسیرشان که همانا روشنگری است، ثابت قدم هستند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است