روزنامه صبا

روزنامه صبا

محمدصادق ملک:

کیاوش شخصیت چند لایه‌ای دارد


موقعی که کارگردان انتخاب‌های درستی داشته باشد به افزایش کیفیت کار کمک می کند.

تاریخ همواره برای مخاطب جالب توجه است و سریال مستوران در قالبی متفاوت به سمت تاریخ می‌رود. دیدن سریال مستوران برای مخاطبی که علاقه به داستان‌های کهن ایرانی دارد فضای فرحبخش و نوستالوژیک ایجاد می‌کند. مستوران سریال تلویزیونی ایرانی است که فصل اول آن به کارگردانی مسعود آب‌پرور و سیدجمال سیدحاتمی و فصل دوم به کارگردانی سید‌علی هاشمی به سفارش سازمان هنری رسانه‌ای اوج برای شبکه یک ساخته شده ‌است. این سریال روایت‌گر ماجراهایی تلفیقی از داستان‌های کهن ایرانی مانند هزار و یک شب، کشکول، گلستان و شاهنامه است که در جایی در ایران حدود پانصد سال پیش، در شهری به نام «مستوران» رخ می‌دهد. مستوران که داستانی کهن از افسانه‌های دوران صفویان و غزنویان را روایت می‌کند، برداشتی آزاد از رمان مستوران نوشته محمد حنیف است. بازیگران بسیاری در این سریال جذاب ایفای نقش کرده‌اند و خبرنگار صبا به بهانه پخش فصل دوم این سریال با سه بازیگر آن گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

محمد صادق ملک نیز بازیگر با تجربه و گزیده‌کاری است و در سریال مستوران در قالب یک نقش خاکستری ایفای نقش می‌کند و همزمان بازی‌اش در بانوی عمارت در حالت بازپخش است. ملک فعالیت حرفه‌ای خود را به عنوان بازیگر تئاتر، از دهه هفتاد آغاز کرده و تا کنون در سریال و نمایش‌های بی‌شماری با کارگردان‌های متعددی تجربه همکاری داشته است. ملک به خاطر بازی در نمایش صدای آهسته برف برنده جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره ورشو لهستان شده است.

همزمان دو کار تاریخی شما از تلویزیون در حال پخش است. آیا به بازی در سریال‌های تاریخی علاقه دارید؟

مستوران سومین تجربه بازیگری‌ام در سریال‌های تاریخی است. شیوه تولید مستوران خیلی متفاوت است و انتظار می رود مخاطب با تجربه جدیدی مواجه بشود. البته بانوی عمارت یک جور فصل آشتی من با تلویزیون بود.

قبل ترش با کار تلویزیونی میانه‌ای نداشتید؟

تمایلی به بازی در کارهای تصویری نداشتم. و توجهم معطوف به بازی تئاتر بود. اما شرایط تغییر پیدا کرد.

 دستمزدهای بازی در سریال قابل مقایسه با در آمدهای اندک تئاتر نیست….

درست است. موقعی که متوجه شدم بازیگری در تئاتر پاسخگوی نیازهای اولیه هم نیست تصمیم گرفتم به سمت بازی در سینما و تلویزیون بروم. الان اقتصاد، جامعه شناسی، فضای تئاتر مشکل دارد و یک هنر رها شده است. خوشبختانه حضورم در قاب کوچک تلویزیون مثل بانوی عمارت موفقیت آمیز بود. گودرز رنگ رز سریال بانوی عمارت بستر خوبی را برای بازی موثر به من داد.

نقشی که در ذهن مخاطب باقی ماند؟

خوشبختانه نقش مورد توجه مخاطب قرار گرفت.

بهر حال آورده‌ها و اندوخته‌های حضور طولانی‌تان در تئاتر در ایفای نقش های دشوار مثل همین گودرز به شما کمک کرد؟

تلاش می کنم اگر شکلی از بازیگری را تجربه کردم و به نتیجه ای هم رسیدم تا جایی که ممکن است دیگر تکرارش نکنم و دوست دارم همچنان روحیه هنر جویی خودم را حفظ کنم و دنبال کارهای جدید بروم. برای من ایفای نقش های متفاوت لذت بخش است. برخی از خصلت های بازیگری خدادادی است و  چهره من به گونه‌ای است که با تغییرات ساده ای مثل کوتاه و یا بلند کردن مو و ریش  ظاهرم تغییرات زیادی پیدا می کند و می توانم نقش هایی نظیر گودرز را درست بازی کنم.

در ساختار داستانی مستوران استفاده از مثل های قدیمی و عامیانه بستر مناسبی را برای روایت داستان و مهندسی شخصیت‌ها فراهم کرده است.

یکی از دلائل موفقیت مستوران روایت درست قصه ایرانی بر اساس مثل های باستانی و قدیمی است. این مثل‌ها اکثر بسترهای فانتزی و غیر واقعی دارند. نسل جوان امروز هم علاقه به این نوع روایتها دارند. دومین مسئله مهم استراتژی ساخت است. این سریال با حضور تهیه کننده و کارگردان جوان، باهوش و خوش فکر و اهل برنامه ریزی و دقیق به این موفقیت رسید. مستوران در ۳۸ قسمت برای پخش آماده شده است. این میزان سریال در طول یکسال با کار گروهی و جمعی انجام شد و همه عوامل عاشقانه کار را دوست داشتند و استراتژی و روش ساخت سریال جذاب بود و فرصت را برای بروز خلاقیت فراهم می کرد و همه چیز درست سرجای خودش بود.

در ذات و منش کیاوش هوش، بی رحمی و سیاست دیده می شود که شخصیتش را متمایز می کند.

روز اولی که فیلمنامه را خواندم برایم روشن بود کیاوش شخصیت چند لایه‌ای دارد. از جمله این مختصات ادیب بودن، سیاس، خشن، سیاست مدار، بی رحم بودنش است و همه این خصلت‌ها را با فکر و برنامه به منصه ظهور در می‌آورد و این نشان از هوش بالای این آدم است. همه این ویژگی‌ها را که کنار هم قرار می‌دهیم بازی کردن را دشوار می‌کرد و ممکن بود بازیگر را ببرد به سمت برخی از کلیشه‌ها. خوشبختانه کارگردان خوبی کنارم بود و با کمکش توانستم مسیر درست رسیدن به نقش را ایمن طی کنم. از همان روزهای ابتدایی فیلمبرداری تصویری از این کاراکتر در ذهنم نشست.

در موفقیت یک بازیگر، پارنتر یا پارنترهای رو به رو نقش مهمی دارند. در مستوران شما صحنه‌های مشترک زیادی با بهنام تشکر به عنوان پادشاه دارید و چند صحنه بازی درخشان دو نفره خلق می شود.

موقعی که کارگردان انتخاب‌های درستی داشته باشد به افزایش کیفیت کار کمک می کند. علی هاشمی خیلی برای انتخاب نقش پادشاه صبر کرد تا بهنام تشکر به گروه اضافه شود. چند گزینه دیگر هم وجود داشت. اما با انتخاب تشکر خیال ما هم راحت شد. قبلا تجربه مشترک همکاری با تشکر را داشته‌ام و این اتفاق فرصت خوبی برای لذت بردن از بازی را برایم فراهم کرد.

کیاوش و پادشاه خصلت‌های مشترک زیادی دارند؟

با این حرف موافقم. این دو شخصیت مکمل همدیگرند و هویت نقش‌های‌شان به هم وابسته است و اگرشخصیت شاه درست از کار نمی‌آمد هیچکدام از مجموعه زیر دستانش هم درست از کار در نمی آمد. اگر شخصیت کیاوش که مشاور شاه است در نمی آمد به شخصیت شاه هم خلل وارد می شد. این دوستی بین من و تشکر منجر به ارائه بازی‌های استاندارد دو سویه شد. هر جایی که با هم توشات هستیم توشات‌های بسیار جذابی خلق می شود.

به خصوص صحنه حمام و حضور دلاک و تهدیدهای شاه نسبت به کیاوش.

سکانس جذابی از کار درآمد. البته در این میان از نقش و سهم تیم فیلمبرداری برای خلق چنین صحنه‌هایی باید تشکر کرد و به خوبی دکوپاژ کارگردان را تبدیل به تصویر کردند. همه بخش‌های تولید مستوران حرفه ای و درجه یک بودند.

احمد محمداسماعیلی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است