کیوان کثیریان:
مثل «کن» داور میچینیم، مثل «اسکار» جایزه میدهیم! / همه چیز با مصلحت است!
دبیر هر جشنوارهای باید از یک سطح کیفی مدیریتی و سینمایی برخوردار باشد.
تجربه چندین و چند ساله برگزاری جشنوارههای فیلم نشان میدهد که حواشی رنگارنگ و مختلف نیز جزء لاینفک هر جشنوارهای شده که پس از اتمام آن، تا مدتها بر سر زبانهاست. از اعطای جایزه بهترین نقش مکمل مرد، به بازیگر مردی که نقش یک زن را ایفا کرده! تا قطع شدن برق سالنهای سینما و لو رفتن اسامی برندگان. از سیمرغهایی که تعداد زیادشان، حاشیه یک جشنواره میشود و نبودشان حاشیه جشنوارهای دیگر.
روزنامه صبا با نزدیک شدن به روزهای برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛ نظر چند تن از تهیهکنندگان، کارگردانان و منتقدان سینما را در خصوص فاکتورهای برگزاری یک جشنواره استاندارد، جویا شده است که از نظر میگذرانید.
کیوان کثیریان منتقد سینما، کارگردان تئاتر، نویسنده، روزنامهنگار و مستندساز است. او تاکنون داور پنج دوره از جشنهای خانه سینما، یک دوره رئیس شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران و همچنین مدیر ارتباطات و رسانه پنج دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر بوده و پیش از این مدیر رسانه خانه سینما بوده است.
کیوان کثیریان در خصوص فاکتورهای برگزاری جشنواره استاندارد میگوید: عوامل بسیاری در شکلگیری یک جشنواره هنری و سینمایی دخالت دارند. از معادلات اجتماعی گرفته تا معادلات سیاسی و شکل مدیریت و اداره سینما در برگزاری آن دخیلاند. فاکتورهای برگزاری یک جشنواره استاندارد، بسیار گسترده است. متاسفانه برای ما تمام این معادلات به قدری پیچیده شده و بعضیهایشان گره کور خورده که نمیتوانیم از این فاکتورها برای جشنواره فیلم فجر خودمان مثال بزنیم.
او در این خصوص ادامه میدهد: به هر صورت شرایط سیاسیاجتماعی ما شرایط دشواری است. از طرفی شرایط اقتصادی نیز به شدت پیچیده شده است. این تورم و گرانی روی تولید سینما تاثیر گذاشته و هزینه تولید فیلم، مخصوصا در چندسال اخیر، بسیار بالا رفته است. سینمای مستقل و کمهزینه کاملا نابود شده است. بالاخره برای حضور در یک جشنواره سینمایی باید فیلم تولید شود. از طرفی نوع مدیریت سینمایمان طوری است که به غیر چند فیلم پرفروش، به بقیه فیلمها حتی فیلمهای منتقد اجتماعی روی خوشی نشان نمیدهد.
کثیریان که سطح دبیران جشنواره را از فاکتورهای مهم برگزاری یک جشنواره استاندارد میداند، در ادامه توضیح میدهد: دبیر هر جشنوارهای باید از یک سطح کیفی مدیریتی و سینمایی برخوردار باشد. به عبارتی مقبولیت عام داشته باشد. داورهای جشنواره نیز همینطور.
داوران جشنواره ها معمولا مدتها قبل از برگزاری، اعلام میشود درحالیکه شما میبینید سال گذشته نام داورهای جشنواره فیلم فجر تا روز هجدهم بهمن، اعلام نشد. در چنین شرایطی صحبت کردن در مورد استانداردهای برگزاری یک جشنواره عملا کار بیهودهای است.
وی میافزاید: فیلمها، داورها و شرایط و مقررات تمام جشنوارههای دیگر دنیا دو ماه قبل از برگزاری جشنواره مشخصاند. اما در جشنوارههای ما خود برگزارکنندگان آن، مقرراتشان را زیر پا میگذارند. مثلا به یک رشته دو تا جایزه میدهند، همینطوری مصلحتی! و خیلی نمونههای دیگر. در تاریخ جشنواره بسیار نمونه وجود دارد که ثابت میکند همه چیز زیر سایه مصلحت پیش میرود. اینطوری که جشنواره برگزار نمیکنند. در واقع ما اسمش را گذاشتهایم جشنواره. جشنواره فیلم فجر ما یک دورههایی برای خودش کم و بیش اعتباری داشت گرچه هیچگاه به وضعیت ایدهآل و استاندارد نرسید. در دهههای شصت و هفتاد جشنوارهها یک جدول چاپ شده بزرگ داشتند که چند روز قبل از شروع جشنواره در دست همه بود یا اگر هر فیلمی در زمان اعلام شده به جشنواره نمیرسید، به کلی کنار گداشته میشد. درحالیکه در دورههای اخیر جشنواره، هر سال یکی دوتا از فیلمهای نورچشمی مستثنا میشوند و حتی یکبار روز هفدهم، هجدهم یکی از فیلمها به جشنواره رسید و البته وارد مسابقه هم شد! در آن دوران از آنجایی که سینماها جدول مشخص داشتند و فیلمها مشخص بودند، بلیت فیلمها پیشخرید میشد. در حالیکه در دورههای اخیر مردم بلیت یک سانس را میخرند اما تا لحظات آخر نمیدانند بلیت چه فیلمی را در دست دارند! جشنوارهای که این برنامهریزیهای اولیه را نداشته باشد، دیگر نامش جشنواره نیست.
او در ادامه میگوید: در شرایطی که مسائل جزئیای هست که اساسا مراعات نمیشود و سالهاست فراموش شده، نمیتوان از فاکتورهای اصلی و استانداردهای کلی حرف زد. مثلا یکی دوبار تعداد داوران جشنواره زوج بود. یا واقعا کدام یک از جشنوارههای دنیا را سراغ دارید که به فیلمبرداری، صدابرداری، موسیقی، طراحی صحنه و … جایزه تخصصی بدهند؟ آن هم از طرف پنج، شش نفر که هرکدام فقط یک تخصص برای خودشان دارند اما انتخاب میشوند تا برنده تمام حوزهها را اعلام کنند. مثلا افرادی که تخصصشان حوزه دیگری است، میخواهند بفهمند که کار آقای دلپاک بهتر است یا کار زاهدی؟ نمیشود. خاطرم هست در یکی از جشنوارهها، فیلمبرداری یک فیلم جایزه گرفت، اما دلیل برنده شدن آن فیلمبردار، جلوههای ویژه آن فیلم بود! در واقع داورها تشخیص نداده بودند که این کار جلوههای ویژه بوده و با تاکید بر اینکه فیلمبردار چطور توانسته اینگونه فیلمبرداری کند؟! به او جایزه دادند.
کثیریان به صحبتهایش در خصوص داوری میافزاید: در واقع ما از یک طرف مانند «کن» داور میگذاریم، از آن طرف مانند «اسکار» که هفت هزار داور دارد، در حوزهها و رشتههای مختلف جایزه میدهیم. آن هم از سمت چند نفری که اساسا خودشان، فیلمها و کارنامه کاریشان هم گاهی آنچنان برجسته نیست. آیا در جشنوارههای استانداردی مانند «کن» که پنج یا هفت داور دارند، مثلا به موسیقی جایزه میدهند؟ حالا نهایتا ما یک نفر موسیقیدان هم در داورها داشته باشیم. موسیقی کل فیلمهای جشنواره با نظر یک نفر میتواند داوری شود؟ پس داوری جمعی یعنی چه؟ ما مثل «کن» داور میچینیم، مثل «اسکار» جایزه میدهیم. همه این حوزهها باید در خانه سینما به صورت تخصصی داوری شوند. در حالی که بارها بعد از اهدای جوایز این جملات را شنیدهام که “اینها هم باید راضی شوند. برایشان مهم است که یک سیمرغ در خانه داشته باشند!” این دیگر نامش جشنواره نیست، دورهمی است. این است ماجرای جشنواره فیلم فجر ما. هیچ کجای دنیا چنین چیزی وجود ندارد.
کیوان کثیریان در انتها با اشاره به آخرین جشنواره برگزار شده فیلم فجر میگوید: سال گذشته نیز شاهد این بودیم که اساسا جشنواره مورد هیچ استقبالی قرار نگرفت. اکثر بازیگران به جشنواره نیامدند. خیلی از هنرمندان در آن شرکت نکردند و فیلمهایشان را ندادند. خیلیها که فیلمهایشان را دادند، خودشان حاضر نشدند بیایند. به هرحال شرایط اجتماعی و سیاسی خاصی وجود دارد و به نظر من امیدی به حل شدن برخی مسائل وجود ندارد. پس عملا نمیشود در مورد استانداردهای برگزاری جشنواره نیز حرف چندانی زد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است