محمدرضا رحمانی:
پیوند بین منتقدان و سینماگران باید تقویت شود
حضور منتقدان بزرگ ارتباط مستقیمی با ساخت فیلمهای بزرگ دارد.
محمدرضا رحمانی از فیلمنامهنویسان، تهیهکنندگان و کارگردانان مطرح سینمای ایران است که علاوه بر جشنواره فیلم فجر در سالهای گذشته، در جشنوارههای بینالمللی متعددی حضور داشته و جوایز زیادی را دریافت کرده است. از این جوایز میتوان به جایزه نشان طلا از جشنواره ملل اتریش و مدال نقره از یونیکا اشاره کرد. خبرنگار صبا درباره نقش کارشناسان و منتقدان سینما در وضعیت سینمای ایران با وی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
محمدرضا رحمانی در ابتدا درباره تولید فیلم در سینمای ایران گفت: نکتهای که در درجه اول، خود اهالی سینما باید به آن بیندیشند این است که میتوان شرایط فیلمسازی را طوری طراحی کرد که به جای ساخت یک فیلم با هزینهای میلیاردی، چند فیلم با هزینههایی کمتر تولید کرد. ما فیلمهایی داریم که بالای چهل پنجاه میلیارد هزینه تولیدشان شده است. اینها هزینههایی است که هیچگاه شفافسازی نمیشوند. اغلب این فیلمهای میلیاردی با هدف استراتژی و منافع ملی تولید میشوند درحالیکه اکثرا در جذب مخاطب موفق نیستند. ممکن است گاهی یکی دو تای آنها از لحاظ تکنیکی جوابگو باشند ولی در کل فیلمهای موفقی نیستند. از ساخته شدن چنین فیلمهایی این تعبیر میشود که سود برخی از فیلمها در تولید آنها است. به عبارتی میتوان گفت شرایط به گونهای است که سود در تولید است، در نمایش و پساتولید نیست.
وی اضافه کرد: حوزه فیلمسازی ما دچار یک پارادوکس عجیبی شده است. سینما فقط جوابگوی ژانر کمدی و همچنین کارهای ارزشی است که فروش گیشهای و مخاطب آنچنانی ندارند و از راههای دیگری مخاطب جذب میکنند. از آنطرف سریالهای نمایشخانگی دقیقا معکوس سینما عمل میکند و از جنس دیگری است. سینما و نمایشخانگی انگار دارند در دو دنیای موازی در ایران زندگی میکنند. این دو قطبی شدن در فضای هنری بسیار خطرناک است.
رحمانی در ادامه خطاب به روزنامهنگاران و منتقدان سینمایی میگوید: تمام این نکات نیازمند آسیبشناسی است. به نظرم بهتر است که توسط همکاران شما به آن اشاره شود. شما و همکارانتان با نوشتن و پرداختن به مسائلی که تا به الان در موردشان صحبتی نشده، میتوانید در این زمینه راهگشا شوید. به هرحال بحث آسیبشناسی جشنوارهها و موضوعات مربوط به فیلمهای روز از منظر نویسندگان و منتقدان سینمایی بهروزتر و کارشناسیتر است. خود سینماگران در عرصه فیلمسازی، فقط درصدی میتوانند کمک کنند. در ابتدا بهتر است کارشناسان رسانهای که همکاران شما باشند، برای این آسیبشناسی اقدام کنند.
رحمانی در ادامه گفت: حاصل بیتوجهی به این نکات، آسیب بزرگی است که در درجه اول خود سینماگران ضربهاش را خوردهاند. از یک طرف جلوی شکوفا شدن برخی جوانهای با استعداد را گرفته و از طرف دیگر موجب کنار گذاشته شدن عده زیادی از استعدادهای گذشته یعنی پیشکسوتان شده است. در حال حاضر بیشتر کسانی که باید کار کنند، خانهنشین شدهاند. من معتقدم هنرمند تحت هر شرایطی چه با بودجههای ضعیف و چه با بودجههای عالی، باید بتواند کارش را انجام دهد. از نظر من مسائلی مانند بحث تحریم در سال گذشته که هم وضعیت هنرمندان و هم جشنواره فیلم فجر را تحتالشعاع قرار داد، به هیچوجه راهگشا نبوده و نیست. چنین اقدامی فقط باعث شکل گرفتن وضعیت فیلم علیه فیلم یا هنر علیه هنر میشود. در حالیکه هنر باید مسیر خودش را برود. فیلم در هر شرایطی باید ساخته شود، دیده شدن آن را مخاطب تصمیم میگیرد. من با درست یا غلط بودن اتفاق اجتماعیای که موجب این فعل شد، کاری ندارم. اعتقادم این است که برای هیچ هنری نباید تحریم شکل بگیرد. هر هنرمندی هم که در هر زمینهای معترض است، باید اعتراض خود را در همان جایگاه هنری خود بگوید. فیلمساز هم باید آن را در گفتار خود که در واقع فیلمش میباشد، بگوید. برای یک فیلمساز هیچ چیز به اندازه زمان مهم نیست و وقتی به هر دلیل جلوی کار یک فیلمساز گرفته شود، زمانش را از دست میدهد. مگر قرار است چقدر عمر داشته باشد؟
او با اشاره به فیلمهای ساختهنشده، ادامه میدهد: فیلمهای زیادی ساخته نشدهاند و این خیلی حیف است. استادان پیشکسوتی هستند که طرحهایشان، نساخته باقی مانده، همچون جوانهای با استعدادی که انگیزههای زیادی داشتهاند و فیلمهایشان ساخته نشد. خود من هنوز بهترین فیلمم را نساختهام و افسوس میخورم که حالا حالاها امکان ساخته شدن ایدههایی که دوست داریم، وجود ندارد.
رحمانی در ادامه به اصالت و ماهیت هنر اشاره میکند: هنر همیشه برای صلح و دوستی، اطلاع و بالندگی اندیشه انسانی بوده است. من معتقدم که تمام فیلمها چه تلخ و چه کمدی، همه برای آگاهی و شکوفایی انسان است و هیچ فیلمی نیست که به ضرر انسان بوده باشد. اگر تلنگری هم هست برای تفکر اوست. همانطور که در تمام ادیان و کتابهای آسمانی هم نوید هست هم تهدید. تمام فیلمها در هر ژانر و برای هر سلیقهای به قصد تفکراند. حالا در این میان ممکن است تعدادی هم مغرضانه باشند که ما با آن فیلمها کاری نداریم. منظور بنده فیلمهایی است که هنر در آنها مستتر شده است. تمام این ساختهها برای بالندگی، شکوفایی و تعالی انسان است. اگر هم گاهی برخی افراد برداشت دیگری از آن آثار کنند، تاثیری در اصالتشان نخواهد گذاشت.
او همچنین ادامه داد: از دیگر نقاط ضعف فیلمسازی در ایران مخصوصا در این چندساله اخیر، بحث منتقد و نویسنده سینمایی است که دست کم گرفته شده است. من معتقدم که هر فیلم سینمایی دارای دو بال است. یک بال آن در دوران تولید فیلم توسط کارگردان و تهیهکننده شکل میگیرد و بال دیگر آن پس از تولید فیلم، توسط منتقدان سینمایی تشکیل میشود. در تمام دنیا هم به همین شکل است. هر دههای در هر کجای دنیا اگر دارای فیلمهای موفقی بوده، در کنارش رسانه، نویسندگان سینمایی و منتقدانی قوی نیز داشته است. این نکته در تمام دنیا و در هر کشوری که بحث هنری وجود داشته، مورد توجه بوده است. البته در ایران هم دورهای به اینگونه بود. یکی از دلایلی که در دهه شصت فیلمهای قویتری داشتیم این است که در آن دهه پدیدههایی نیز در حوزه نقد داشتهایم. در واقع نویسندگان سینمایی و منتقدان بسیار قویای داشتهایم که فرصت نقد نیز در اختیارشان قرار داده میشد. ولی در طی سالها افول کرده تا جایی که اگر بخواهید منتقدان حال حاضرمان را نام ببرید، نمیتوانید به تعداد زیادی در سطح افراد آن دهه اشاره کنید.
محمدرضا رحمانی در پایان گفت: حضور منتقدان بزرگ ارتباط مستقیمی با ساخت فیلمهای بزرگ دارد. گفتار آنهاست که فیلمسازان را به سمت ساخت بهتر فیلمها هدایت میکند. این دو حوزه همیشه مانند دو بال پرنده با یکدیگر پیوند داشتهاند. پیوند بین منتقدان و سینماگران باید تقویت شود.
بهناز وفاییوحدت
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است