سرمقاله رضا منتظری:
تلاش بیشتر برای غنیتر شدن جشنواره فیلم فجر
همه چهرههای معتبر سینمایی حداقل سابقه یک بار حضور در این رویداد را دارند
حالا چهل و دومین برگ از آن در حال ورق خوردن است؛ رویدادی که در سال ۱۳۶۱ و در کوران جنگ تحمیلی پایه گذاری شد تا اینک به عنوان یکی از قدیمیترین و معتبرترین جشنوارههای منطقه شناخته شود. جشنوارهای که هرچند در ابتدا عمده محصولاتش را فیلمهای دفاع مقدسی تشکیل میدادند اما حالا سبدی متنوع از محصولات تصویری را به خود میبیند.
تقریبا همه چهرههای معتبر سینمایی حداقل سابقه یک بار حضور در این رویداد را دارند؛ از زندهیاد داریوش مهرجویی گرفته تا مسعود کیمیایی و اصغر فرهادی. این رویداد حالا با گذشت چهار دهه طیفی از نسلها را در دل خود دارد تا از آن به عنوان پوستاندازی فیلمسازان هم یاد کنند.
هرچند که انتقادات فراوانی بابت ساختار این رویداد، به واسطه تغییر مکرر دبیران، تغییر بخش ها، تغییر سیاست ها و… در همه این سال ها وجود داشته و دارد اما همواره به همت اهالی سینما چراغش روشن نگه داشته شده است.
این جشنواره علاوه بر آنکه فرصت ایده آلی فراهم می سازد تا موجودیتی به نام سینمای ایران تعریف شود، به گونههای مختلف سینمایی و فیلمسازان فرصتی برابر میدهد تا به نمایش درآیند و مخاطبان عام و منتقدان نظرات شان را در خصوصآن ها بازگو کنند.
به علاوه از این مهم نیز نمیتوانیم غافل شویم که این مهمترین رویداد سینمایی کشور؛ در برخی دورهها فیلمسازان صاحبسبک و پیشرویی را به سینما معرفی کرده، فیلمسازانی که به نام فیلم اولی در جشنواره فجر معرفی میشوند و با فیلمهای بعدی شان حتی در دنیا هم میدرخشند و برای سینمای جمهوری اسلامی ایران افتخارآفرینی می کنند.
خوشبختانه با تدبیر و هوشمندی مجتبی امینی دوباره بخش مهم «نگاه نو» به این رویداد سینمایی اضافه شده که جای تقدیر دارد.
از طرفی دیگر این رویداد سینمایی فرصت ایدهآلی فراهم میکند تا به یاری آن موجودیتی به نام سینمای ایران را تعریف کنیم و در مرحله بعدی، از منظر سینمای ایران نگاهی به جامعه معاصر داشته باشیم.
با مرور جشنواره در دورههای مختلف و با در نظر گرفتن متن و حاشیه آنها، میبینیم که چطور همزمان با شرایط روز، دیدگاه و تفکرات جاری در سینمای ایران هم تغییر میکند. مثلا، در سالهای میانی دهه شصت، درست همزمان با سالهای جنگ، جدای از توجه به دفاع مقدس که تازه در سینمای ایران تعریف شده بود و در شرایطی که جامعه هنوز در حال طی کردن یک گذار فرهنگی بود، جریان اصلی سینما از جامعه معاصر فاصله گرفت و در فضای ژانر به دنبال یافتن الگویی تازه بود و حالا ما سالها است که جشنوارهای با تنوع در ژانرهای مختلف داریم و تنوع آثار حال جشنواره را بهتر کرده است.
امسال نیز آنچه در میان این تنوع محسوستر به چشم میخورد حضور تعداد بیشتر فیلمهای کمدی است که گرچه ممکن است در حال و هوای جشنواره و فیلمهای هنری از جنس فیلمهای جشنوارهای نباشند؛ اما همین بها دادن به آنها و دیده شدنشان میتواند چرخه اقتصادی سینما را در گیشه سال آتی پر رونق کند و این تدبیری است که شاید ناخواسته توسط جشنواره به سینمای ایران هدیه داده شده است.
جشنواره فیلم فجر در مسیری ۴۰ ساله، روزگاری پر فراز و نشیب را طی کرده؛ این جشنواره با همه معایب و کاستیهایش یک رویداد ملی است و تعطیل شدن آن قطعا نمیتواند دستاوردی برای سینمای ایران و سینماگرانش داشته باشد، برگزاری این جشنواره یک ضرورت فرهنگی است و معتقدم همه سینماگرانی که دل در گرو این آب و خاک دارند باید برای حفظ این رویداد بکوشند و مسئولان هم دست در دست آنها داده و پایههای این رویداد مهم را هرچه بیشتر قویتر و غنیتر کنند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است