محمدرضا ورزی:
روایت بیوگرافی مفاخر در سینمای ایران خالی است
در واقع این اثر بیشتر به معرفی اشعار، خلقیات و روحیات خانم اعتصامی پرداخته است.
محمدرضا ورزی در جدیدترین فعالیتش پس از سالها حضور در تلویزیون و ساخت آثاری درباره تاریخ معاصر ایران در دوره پهلوی به سراغ ساخت فیلمی درباره زندگی پروین اعتصامی رفته است. محمدرضا شریفینیا که در دهه اخیر از دوستان و همکاران نزدیک ورزی است تهیهکننده این فیلم را که محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است، بر عهده دارد و همچنین بهزاد عبدی هم موسیقی این اثر را ساخته است. خبرنگار صبا به بهانه حضور فیلم «معجزه پروین» در سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فیلم فجر با کارگردان و بازیگر آن به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانید.
محمدرضا ورزی متولد ۱۳۵۲ تهران است. اغلب آثار وی درحوزه تاریخ معاصر ایران است. از مهمترین آثار وی میتوان به قائم مقام فراهانی، صدراعظم، مظفرنامه، معمای شاه، ستارخان و… اشاره کرد.
چه مدت صرف نگارش و تحقیقات فیلمنامه شد؟
سال ۱۳۹۳ اولینبار سیناپس این فیلمنامه به نگارش درآمد و چیزی حدود ۵ ماه وقتم را به آن اختصاص دادم. در این مدت چندینبار ویرایش کردم و هر دو سال، یکبار صرف بازنویسی اثر کردم، البته چندین بار هم تصمیم به ساخت گرفتم اما شرایط جور نشد و از ساخت این فیلم گذشتم. تا اینکه امسال شرایط میسر شد و مجدد تصمیم به ساخت آن گرفتم.
اثر پروین بر اساس واقعیتها به نگارش درآمده یا دخل و تصرفی در آن ایجاد شده است؟
خیر همه چیز بر اساس واقعیتهاست، چراکه این فیلمنامه یک بیوگرافی است و در واقع برشی از زندگینامه شاعر بزرگ خانم پروین اعتصامی به تصویر کشیده شده. خب بخشی از زندگی ایشان بسیار دراماتیک است و من دوست داشتم، آن را فیلمنامه کنم.
این فیلم به کدام قسمت از زندگی پروین اعتصامی اشاره میکند؟
در واقع این اثر بیشتر به معرفی اشعار، خلقیات و روحیات خانم اعتصامی پرداخته است. البته تلاش وکوشش ایشان به عنوان یک خانم باتوجه به شرایط آن مقطع زمانی، بسیار ستودنی است، هرچند در آن زمان، با نظر به جامعه مردانه، برخی از رقبا بودند که سعی داشتند اشعار ایشان به خوبی دیده نشود، البته در این میان عدهای دیگر هم بودند که پشتیبانش بودند و استعداد وی را ستایش میکردند. یکی از آن اشخاص مرحوم ملک الشعرای بهار بود که مقدمه دیوان ایشان را نوشت و بسیار مشوق او بود. به عبارتی این فراز و فرودها همگی برایم جذاب بود، چراکه میتواند برای تمامی بانوان کشور الگو و درسآموز باشد تا بتوانند در هر رشته و مسیری که میخواهند پیشقدم شوند.
ساخت این اثر چه جذابیتهایی داشت؟
ساخت این فیلم یک اتفاق پر زحمتی بود که تمام فرایند تولید آن، به سختی انجام شد. البته در گذشتههای دور نیز خیلی از افراد به دنبال ساخت این اثر بودند اما خدا را شکر که نصیب من شد و تجربه جذاب دیگری را در پیشینهام ثبت کرد.
درباره ژانر فیلم بگویید.
این اثر تاریخی معاصر است. این فیلم یک شاعرانه تصویری را روایت میکند. در واقع در این اثر، سعی کردم که درگیر جامعه نشوم و بیشتر به خط سیر تحول، تفکر این بانو تا لحظه مرگ بپردازم.
دکوپاژ این فیلم قبل از شروع فیلمبرداری بود یا به صورت دکوپاژ سر صحنه عمل کردید؟
خیر من روش کارگردانیام به شکل دکوپاژ قبل از فیلمبرداری نیست. معتقدم که کارگردان باید در فضا و بستر اثر به شکل حضوری قرار گیرد تا بتواند بر آن اساس چیدمان و طراحی دکوپاژ را انجام دهد.
در بحث کارگردانی به فرم یا ساختار خاصی فکر کردید؟
بله. مسلما زمانی که من در آثار قبلی کارهایم همچون ستارخان، امیرکبیر، عباس میرزا و… کار کردم، خب تمام این آثار توجه خودشان را داشت، یعنی دوربین به گونهای دیگر مقابل و همراه این شخصیتها قرار میگرفت تا بتواند خودش را با آنها تطبیق دهد. در سال ۱۳۸۶ فیلمی در غالب بیوگرافی به نام علی اکبر دهخدا کار کردم که خب خیلی نسبت به فیلم ارادات دارم. بنظرم در فضاسازی کمی شبیه به فیلم پروین بود، چرا که حالات شاعرانه زیادی داشت. اما خب سالهای زیادی از فیلم دهخدا گذشته و دیدگاه من اکنون اصلا شبیه به آن مقطع زمانی نیست. به همین خاطر در فیلم پروین تلاش کردم که از تجربیاتم بیشتر استفاده کنم و کوشیدم که نقاط قوت را بیشتر تقویت کنم. به هر حال کارگردانی و فضای دکوپاژ این اثر را بیشتر به سمت قابهای کارت پستالی بردم و سعی کردم چیدمان را طبیعی و واقعی جلوه کنم تا به حال و هوای آن زمان نزدیک باشد.
البته آقای محمدرضا شریفینیا به عنوان تهیهکننده اثر، یک آرتیست واقعی است که به گردن من حق استادی دارد. او در این اثر فراتر از یک تهیهکننده بود، بهتر است بگویم مشاور، همراه، همفکر…. لذا از نظرهای ایشان در پردازش سناریو بسیار استفاده کردم و از همکاری با ایشان خرسندم.
چرا اغلب آثارتان تاریخی است؟
همواره تمایل داشتم که پردهای از زندگی مفاخر را روایت کنم، چراکه بنظرم زندگی و جایگاه مفاخر در سینمای ایران خالی است. اصولا بخش خصوصی نمیتواند سرمایهگذاریهای لازم را در این خصوص انجام بدهد. لذا معتقدم که تمام بخشهای دولتی باید بودجههای لازم را صرف ساخت فیلم با مضمون معرفی مفاخر کشور انجام دهد و حتی فکر بازگشت سرمایه را نیز نداشته باشند. به هرحال همواره گیشه تکلیفش مشخص است، اما اینکه معرفی مفاخر بخاطر عدم فروش گیشه ساخته نشود، ضرر فرهنگی است. بطور مثال سینمای حاضر، اثر کمال الملک به کارگردانی علی حاتمی را دارد که در تاریخ ماندگار و جاوانه شد. بنظرم این اثر از همه نظر بینظیر است از کارگردانی گرفته تا بازی، نور، موسیقی، دوبله و… همه چیز شاهکار است. فیلم تختی نیز یکی دیگر از آثار درخشان تاریخی است که بسیار متاثرم کرد، چراکه لازم بود چنین فیلمی در سینما ساخته شود. حتی زمانی که این فیلم را دیدم با چشمی تر از سالن خارج شدم. قبل از انقلاب نیز علی حاتمی دست به ساخت فیلم ستارخان زد که خب در آن مقطع زمانی، آنچنان توفیق گیشه شاملش نشد اما به نظر من، این اثر بسیار هنری بود و حرفهای بسیار مهمی به مخاطب ارائه داد. اما امروزه فقط تلویزیون یا ارگانهایی مانند بنیاد سینمایی فارابی، موسسه شهیدآوینی، بنیاد شهید و… به معرفی زندگی مفاخر میپردازند در صورتی که در اروپا و سینمای هالیوود، بیوگرافی زندگی مفاخر، بسیار تولید میشود.
تعاملتان با بازیگران کار به چه شکل بود؟
خب چند جلسه دورخوانی با بازیگران به سرپرستی خانم آزیتاحاجیان داشتیم که فکر میکنم حدودا یک ماه طول کشید. خدا را شکر همه چیز خوب و راضیکننده بود. در این دورخوانی همه چیز برای بازیگران واشکافی میشد.
فرایند تولید چند جلسه طول کشید؟ ههچیز طبق برنامهریزی پیش رفت؟
فیلمبرداری ۳۸ جلسه طول کشید. و بله، همه عوامل و بازیگران همراه بودند تا همه چیز با توجه به برنامه جلو برود. جا دارد همینجا از تک تک کسانی که برای پروسه این فیلم زحمت کشدند تشکر و قدرانی کنم.
جذاب ترین سکانس و دیالوگ فیلم؟
در حال حاضر، اگر دراینباره اظهارنظر نکنم بهتر است، بنظرم فیلم را ببینید و خود قضاوت کنید. من همه سکانسها را دوست دارم.
نحوه انتخاب بازیگر چگونه بود؟ نقش پروین اعتصامی به خانم مارال بنیآدم واگذار شده، دلیلتان چه بود؟
از نظر فیزیکی ما یک اصولی داریم که مثلا اگر ظاهر طبیعی خانم بنی آدم را ببینید، بگویید ایشان شباهتی به خانم اعتصامی ندارند اما گریم حرف اول را میزند و همه چیز را باید بعد از گریم قضاوت کرد. در ابتدا از ایشان خواهش کردم که اجازه تست گریم بدهند تا ببینیم ایشان چقدر به تصورات ذهنیمان نزدیک است که خب لطف کردند و موافقت خود را اعلام کردند. طراحیگریم متفاوت توسط شهرام خلج به خوبی به چهره خانم بنیآدم نشست، طوریکه شناسایی چهره واقعی ایشان به شدت سخت بود. بنظرم آقای خلج در این عرصه، آنقدر تواناست که میتوانم بگویم جادوگر است،(میخندد) طوریکه هنر ایشان به جد تمام معادلات را برهم میزند، بودن ایشان در کار افتخار دیگری برایمان رقم زد و من بسیار خوششانس هستم که حضور ایشان را در کنارم همیشه دارم. از طرفی دیگر، خانم بنیآدم به عنوان یک هنرپیشه تئاتر و سینما، بسیار موجه و توانا بودند. همچنین بعد از جلسهای که با وی داشتیم متوجه صدا و بیان بسیار خوب ایشان شدیم که خب بسیار مهم بود. جالبتر از همه اینکه ایشان تبع شعر و قلم خوبی داشتند. همین موضوع بسیار کمک کرد تا ایشان به حال و هوای نقش بسیار مسلط باشند. البته بازی خانم بنیآدم در این فیلم به شدت مهندسی شده بود، او برای خلق تمام جزئیات کوشش کرد و از هیچ موقعیتی، بیتفاوت عبور نکرد. لذا جا دارد بگویم، از ایشان تشکر ویژه دارم و جا دارد دست مریزاد بگویم. به هرحال معتقدم که حضور خانم بنیآدم اتفاق عجیبی را برای این فیلم به ارمغان آورد.
فیلم معجزه پروین در سودای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر چه تاثیری خواهد داشت؟
چیزی نمیتوانم بگویم. راستش قلبا هیچ توقعی ندارم، همینکه وارد فضای جشنواره شود و بتوانم حداکثر رضایت از مخاطب را دریافت کنم برایم بسیار ارزشمند خواهد بود. ممکن است در این جشنواره جوانانی حضور داشته باشند که آنها هزاران برابر بیشتر از اثر من لایق دریافت جایزه باشند. به همینخاطر خودم را خیلی در آن موقعیت قرار نمیدهم (میخندد). مهم این است که بعد از سالها یک فیلم سینمایی کارکردم، زحمتم را کشیدم و تلاشم را به بهترین شکل انجام دادم. لذا از تک تک اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم فجر، بابت حسن نظرشان بسیار تشکر میکنم، همینکه به من و کارم لطف داشتند برایم کافی است.
معصومه دهقان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است