روزنامه صبا

روزنامه صبا

نقدی بر فیلم «آپاراتچی» ساخته قربانعلی طاهرفر

فیلمی ساده و رندانه


مزه‌های فیلم با چاشنی لحن و لهجه ترکی خوب و به اندازه است و افسار فیلم را نرسیده به لودگی می‌کشد.

«جلیل نقاش ساختمان بی‌سواد عاشق سینماست. او بر خلاف خواسته پدر پیرش تلاش دارد سینماگر شود. ساختن فیلمی در مورد قاضی شهید شهرش شروع ماجراست. او برای نقش اول، ناصر شاپالاق را انتخاب می‌کند که نوچه‌لات و چاقوکش محله است و همین سبب مخالفت و بوجود آمدن مساله با دیگران می‌شود اما جلیل با تمام مشکلات قصد رسیدن به آرزویش را دارد… .

آپاراتچی بیش از هرچیز مدیون نویسنده داستانش، دکتر روح‌الله رشیدی است. شروع این فیلم اقتباسی با بازسازی تظاهرات زمان شاه و سپس دستگیری فیلمساز و شروع ماجرا از سرعت خوبی برخوردار است و به درستی سبب همراهی تماشاگر با فیلم می‌شود. این نشان می‌دهد فیلمنامه‌نویس با شناخت درست از فضای قصه و آدم‌هایش روایت را ساده و بی‌حاشیه پردازش کرده و دایره توانایی خودش را در خلق ماجرا و پیچش‌های دراماتیک روایت و خلق تیپ‌ها و رنگ‌آمیزی شخصیت‌ها می‌شناسد و به درستی عمل کرده است. انتخاب یک شهر کوچک با مردم محلی ترک زبان بعنوان بستر اتفاقات هم جذابیت لازم را به کار بخشیده است. سادگی طراحی صحنه و لباس و راحتی بازی‌ها و میزانسن‌های در خدمت کار سبب شده تا فیلم را بعنوان یک اثر متوسط اما منسجم بپذیری و با لذت حالا ولو اندک به تماشای فیلمی دلنشین بنشینی. فیلمنامه متمرکز بر روایت، شخصیت‌پردازی درست، طراحی گریم و لباس در خدمت کار و فیلمبرداری نامرئی کار از جمله نکات دلپذیر فیلم است. نکته منفی و توی چشم آن استفاده از بازیگر الکن و بدبیان در نقش کارمند اداره ارشاد است.

فیلم با یک موقعیت دراماتیک (زندان افتادن جلیل و احتمال اعدامش) و سپس با تمرکز بر معرفی شخصیت اول و آرزویش شروع می‌شود و سپس طرح و توطئه نحوه اقدام و اعمال شخصیت و آدم‌های پیرامون در جهت تولید فیلم و مسایل درگیر کننده بعدی می‌شود.

البته مخالفت بی‌دلیل پدر با فیلمسازی و راپرت‌ها و کارشکنی‌هایش در جهت جلوگیری از ساخت فیلم و شکست کار پسرش چندان توجیهی ندارد. چه به لحاظ اعتقاد شخصی و چه از این نظر که می‌خواهد جلیل به کار جدی‌تری بپردازد، هیچکدام توجیه کننده عملکردش نیست. با اینحال در لابلای ماجرا به مرور و با اغماض پذیرفته می‌شود. همچنین آن چند پلان جستجوی هنرپیشه و گفت‌وگو با آن‌ها و عدم قبول بازی به نظر اضافه و بی‌کارکرد می‌آید و حذفشان به فیلم ریتم بهتری می‌دهد. البته بعد از انتخاب و ورود ناصر شاپالاق و شروع ساخت فیلم توسط جلیل، جذابیت و کشش و طنز فیلم اندکی بیشتر می‌شود و این کمک می‌کند تا پرده دوم فیلم تماشاگر را در ادامه با خود همراه نگهدارد. اما آن شوخی ارجاع مکرر به اختتامیه جشنواره در تخیلات جلیل که همچون موتیف برای فیلم عمل می‌کند، کارکرد درستی دارد. طنز و جدیت فیلم هردو به یک اندازه است و فیلمساز گویی مدام اشاره دارد که شما در حال تماشای یک فیلم هستید و بخصوص با همین ارجاع به اختتامیه تخیلی که شکلی از فاصله‌گذاری است همین موضوع را موکد می‌کند.

مزه‌های فیلم با چاشنی لحن و لهجه ترکی خوب و به اندازه است و افسار فیلم را نرسیده به لودگی می‌کشد. در نهایت؛ آپاراتچی یک فیلم ساده و رندانه اما بی‌ادعاست که به نظر می‌رسد قصدش مزاح و سرگرمی و خوش‌آیندی تماشاگر از وقتی‌ست که گذاشته است و اگر با همین مقدار انتظار به تماشایش بنشینید، راضی از سالن خارج می‌شوید.

رضا خسروزاد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است