روزنامه صبا

روزنامه صبا

دکترسعید خال:

وجه تمایز بین انسان و کامپیوتر، تولیدمحتوا است


شما همین فردا صبح می‌توانید یک خبرگزاری راه بیاندازید!

دقیق‌ شدن بر جنبه‌های اثرگذار تکنولوژی هوش‎مصنوعی، مدتی‌ست که موجبات دلهره و تردید افراد متفاوت بسیاری را فراهم آورده، ازجمله آن‌ها روزنامه‌نگاران نگرانی هستند که دلواپس ازدست‌دادن شغل خود می‌باشند. این نگرانی‌ها به‌همین‌جا ختم نشده تا جایی‌که صندوق بین‌المللی‌پول پیش‌بینی می‌کند که در آینده‌ای نه‌چندان دور، هوش‌مصنوعی با اثرگذاری بر روی ۴۰ درصد از مشاغل جهان، شکاف اقتصادی را بیشتر خواهد کرد. این پدیده هول‌انگیز از جهاتی شبیه به چاقوی دولبه‌ای است که بستگی دارد چه‌طور و کجا از آن استفاده شود. جالب این‌جاست که حتی برق لبه‌های این چاقوی شگفت‌انگیز نیز در نگاه افراد مختلف، متفاوت است! مانند روزنامه‌نگارانی که تیزی این برق،‌ چشمانشان را به روی همه‌چیز به‌جز تصویر بیکار شدنشان، بسته‌ است و برق لبه دیگرش، چشمان عده دیگر را طوری باز کرده که با قطعیت اعلام می‌کنند که هوش‌مصنوعی هرگز نمی‌تواند جای خلاقیت، قدرت تشخیص ‌رعایت اصول‌اخلاقی و حرفه‌ای انسان را بگیرد. درحقیقت نفوذ هوش‌مصنوعی در رسانه‌ها از نگاه برخی، فرصتی است برای تسهیل خبرنویسی و افزایش سرعت آن و از دید برخی دیگر تهدیدی جدی برای تصاحب شغلشان.  نمایشگاه مطبوعات امسال، بهانه‌ای شد تا در خصوص این «انقلاب غریب هوش‎مصنوعی در رسانه»، با کارشناسان این حوزه به گفت‌وگو بنشینیم. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا را با تعدادی از اساتید و کارشناسان رسانه از نظر می‌گذرانید:

آقای دکتر همان‌طورکه مطلع هستید پدیده هوش‌مصنوعی، مدتی‌است بسیاری از رسانه‌ای‌ها را درگیر خود کرده، تاجایی‌که برخی از افراد رسانه‌های مکتوب مانند روزنامه‌نگاران باوجود این پدیده، شغل خود را رو به انحطاط می‌دانند و  بسیاری از افراد رسانه‌های تصویری از این پدیده به‌عنوان عامل پیشرفت حرفه خود یاد می‌کنند؛ نظر شما چیست؟ باتوجه به‌این‌که شما مدرس ارتباطات و کارشناس‌مدیریت‌رسانه هستید، در چنین شرایطی آینده رسانه‌هایمان را چه‌طور می‌بینید؟

من معتقدم به‎همان میزانی‌که روزنامه‌‌نگاری آنلاین و الکترونیک تاثیر بسیارزیادی بر روی روزنامه‌‌نگاری مکتوب گذاشته، در نسل بعدی نیز هوش‎مصنوعی قطعا این تاثیرها را می‌گذارد. متاسفانه درحال‌حاضر شاهد هستیم که در ایران، روزنامه‌‌ مکتوب تقریبا دارد آخرین نفس‌های خودش را می‌کشد. یعنی به‌جز چند روزنامه‌ای که از بودجه دولتی تامین می‌شود هیچ‌کدام دیگر، اصلا توانایی حیات را هم ندارند، یکی‎دوتا هم که همچنان فعال هستند، به‌نوعی می‌شود گفت با سیلی صورت خودشان را سرخ نگه داشته‌اند. درواقع به‌جز چند رسانه‌مکتوب مشهوری که پشت‌شان به دولت گرم است، تنها یکی دو رسانه مکتوب دیگر وجود دارد که همچنان دوست دارند بمانند و درحقیقت دارند قطره‌چکانی گذران زندگی می‌کنند، ولذا این وضعیت رسانه‌های مکتوب ماست.

دلیل اصلی این معضل را چه‌چیزی می‌دانید؟

درحقیقت این مسئله برمی‌گردد به اقتصاد رسانه. اقتصاد رسانه در تاریخ مطبوعات ایران هیچ‌گاه درست، اصولی و علمی شکل نگرفت. شاید اگر این موضوع شکل می‌گرفت به این روز نمی‌افتادیم.

فکر می‌کنید بعدازگذشت این‎همه‌مدت، راهکاری برای بیرون‌آمدن از چنین وضعیتی وجود داشته باشد؟

همان‌طورکه اشاره کردم هوش‌مصنوعی نیز به‎همان میزان تاثیری ‌که رسانه‌های آنلاین، الکترونیک و دیجیتال بر روی رسانه‌های مکتوب داشته‎اند، تاثیر خواهدگذاشت حتی بر روی رسانه‌های آنلاین. اما به‎نظرمن این مسئله راه‎حل دارد، آن هم انجام دو کار اساسی و زیربنایی است. اول این‎که باید محتوا را کیفی کنیم. یعنی مخاطب بایستی بداند که از خواندن این محتوا یک‌چیزی گیرش می‎آید، الان به‌جای رادیو، تلویزیون، کانال‌ها و ماهواره، یک‎چیزی آمده به نام گوشی. این گوشی درحقیقت وقت مردم را نیمه‌های شب در رختخواب، در زیر دوش حمام، حتی در وسط تماشای یک سریال یا در زمان پخش یک فوتبال‌مستقیم نیز پر می‎کند. یعنی فرد درحین تماشای برنامه‌ای از تلویزیون باز هم  وارد گوشی‌اش می‌شود؛ پس این گوشی به کالای مهمی تبدیل شده، درعین‌حال بازار مکاره‌ای است که داخل آن مطالب کلاسه‎نشده و بی‎محتوای زیادی هم وجود دارد. تنها دو راهکار است ‎که می‎تواند این رسانه‎‌ها را نجات دهد و حیاتشان را تضمین کند، یکی این‌که به‎سمت روزنامه‌نگاری تحقیقی و پژوهشی روی آوریم، روزنامه‌نگاری‌ای که درجای دیگری نمی‌شود پیدا کرد. دوم این‌که واقعا همان‌طور که علم، دانش و تکنولوژی درحال پیشرفت است، بیایند و همه شیوه‎های اقتصاد رسانه را خیلی درست، صحیح و اصولی، کارشناسی کنند و راهکاری تجاری پیدا کنند، به‌طور مثال رسانه‌ها را از زردنویسی دور کنند. به نظر من این دو راهکار می‎تواند در ادامه ماندن این رسانه‎‌ها و در تقابلشان با شرایط کنونی موثر باشد، چون به‎هرحال وجه‎تمایز بین انسان و کامپیوتر، تولیدمحتوا است. کاری که هوش مصنوعی هم انجام می‌دهد اما نه مانند انسان.

متاسفانه در شرایط کنونی، هر دو این راهکارها کمی بعید به نظر می‌رسد…

علتش این است که نسل روزنامه‌نگاران حرفه‌ای هم، دارد کم می‎شود.

درست می‎فرمایید، اما ای‌کاش کارشناسان به‌این‌نکته هم توجه کنند که‌ باوجود بودجه‌های اندک مطبوعات، دستمزد عوامل این حوزه کفاف زندگی روزمره‌شان را هم نمی‌دهد و آن‌هایی که همچنان ادامه می‎دهند، به عشق کارشان مانده‌اند وگرنه خواندن برخی گفت‎وگو و مصاحبه‌ها، برای خود این افراد هم خجالت‌آور است. من به‌شخصه شاهد به‌اصطلاح خبرنگاری بوده‌ام که حتی از نوشتن املای درست کلمات عاجز است! حتی شاهد چاپ عکس و عنوان «منتقد» برای نوجوانی که صرفا برای کارآموزی در آن‌جلسه گفت‌وگو حضور داشته. امیدوارم کارشناسان به‌جای تکرار یادآوری این مشکل، آن را ریشه‌یابی کنند.

بله متاسفانه کاملا همین‌طور است و این مسئله نیازمند بحث مفصلی است.

ان‌شالله در فرصت مناسب. آقای دکتر خال اگر صحبت دیگری درخصوص رسانه و آینده آن دارید، بفرمائید؟

خیر فقط دلم می‌خواهد برای حسن‌ختام صحبت‌های‌مان، باتوجه به‌آن دو ویژگی‌ای که برشمردم، بگویم شما همین فردا صبح می‎‌توانید یک خبرگزاری راه بیاندازید! با ماهی حدود ده میلیون تومان، بدون دفتر و جایگاهی مشخص، با یک کیف و یک لپ‌تاپ، تمام اخبارتان هم خریدنی باشد از این و آن! یعنی فقط بارگذاری خبر کنید. اما آن‌چیزی‎که واقعا متمایز می‌کند، تولید محتواى کاملا تحقیقاتی، پژوهشی و مبتنی بر نیاز روز مخاطب است.

ندا روزبه

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است