روزنامه صبا

روزنامه صبا

حسین قاسمی‌هنر:

کانسپت کلی «خونِ» در مورد جنگ است


کانسپت کلی آن در مورد جنگ است. از هفتم اکتبر به‌ بعد که اتفاقات غزه شروع شد و ما شاهد یک جنگ به تمام‌ معنا در سرتاسر جهان بودیم، به ذهنم رسید دغدغه‌مندی‌ام به سمت جنگ برود.

یکی از نمایش‌های جذاب و دغدغه‌مندی که در اسفندماه امسال، در سالن اصلی تالار مولوی اجرا شد، نمایشی بود به نام «خونِ» با کارگردانی «حسین قاسمی‌هنر» که حتی به دلیل استقبال تماشاگران، یک هفته تمدید شد. خالق این نمایش، دانشجوی رشته کارشناسی ارشد رشته نمایش از دانشگاه هنر تهران است و کارشناسی‌اش را در رشته نمایش عروسکی گرفته است. او از چند سال پیش در حوزه کارگردانی فعالیت دارد اما هم‌زمان با ورودش به دانشگاه، کارگردانی برایش جدی‌تر شد. از جمله نمایش‌های او که بیشتر دیده و تحسین شده‌اند، می‌توان به «سایکوسیس» اشاره کرد که در آخرین دوره تئاتر دانشگاهی، تندیس بهترین نمایش را دریافت کرد. نمایش «خود» با کارگردانی او نیز در چهلمین جشنواره تئاتر فجر حضور داشت. «آخرین ایستادن من»، «هملت»، «آتلانتیس» و نمایش عروسکی «دوازده دقیقه» که در جشنواره تهران ـ مبارک چند جایزه گرفت، برخی دیگر از آثار حسین قاسمی‌هنر هستند. خبرنگار صبا به بهانه اجرای موفقیت‌آمیز نمایش «خونِ» با وی گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

ایده اولیه نمایش «خونِ» از کجا آمد؟ آیا این نمایش هم به صورت عروسکی اجرا می‌شود؟

نه، نمایش «خونِ» عروسکی نیست. با حضور بازیگر زنده اجرا می‌شود و تلفیقی از تئاتر و گالری است. کانسپت کلی آن در مورد جنگ است. از هفتم اکتبر به‌ بعد که اتفاقات غزه شروع شد و ما شاهد یک جنگ به تمام‌ معنا در سرتاسر جهان بودیم، به ذهنم رسید دغدغه‌مندی‌ام به سمت جنگ برود. نمایش قبلی من با نام «دوازده دقیقه» درباره محیط‌زیست بود. من روان‌شناسی کودک کار کرده بودم اما آن نمایش را با یک فضای ضد ساختار کار کردیم. در مورد نمایش «خونِ» نیز همین‌طور بود. فکر کردیم چگونه به مقوله جنگ نگاه جدیدی داشته باشیم. بنابراین تئاتر و گالری را تلفیق کردیم. نمایش ما یک اثر مستند است، یعنی همه سوژه‌های کار ما بر اساس واقعیت هستند. از جنگ جهانی دوم شروع کردیم تا آخرین جنگ، یعنی جنگ غزه. در نمایش‌مان تقریباً به تمام جنگ‌های مهم پرداخته‌ایم.

درباره نام نمایش توضیح بیش‌تری بدهید. منظورتان از نگارش کلمه «خونِ» به این شکل چیست؟

نام نمایش به نوعی دو پهلو است، یعنی اشاره به خون‌هایی که ریخته شد. باید بگویم که ما به غیرنظامی‌هایی که در جنگ کشته شده‌اند، پرداخته‌ایم؛ از بچه سه‌ ساله تا پیرمرد هفتاد ساله‌ای که نباید درگیر جنگ می‌شدند. سوژه‌های ما از کشور لهستان، اوکراین، بوسنی، یمن، عراق، ایران و در نهایت به جنگ اخیر فلسطین می‌رسد.

در نمایش‌تان چند بازیگر دارید؟

نمایش ما یک بازیگر دارد که پسربچه‌ای هشت‌ساله است و نقش کیوریتور نمایشگاه را بر عهده دارد! او در واقع راهنمای مخاطبان است و آثار را برایشان پرزنت می‌کند. در این نمایش، سیصد نقاشی از بچه‌های کار داریم که در طول اجرا به نمایش گذاشته می‌شوند و تماشاگران می‌توانند نقاشی بچه‌ها را با مبلغ دل‌خواه بخرند که آن مبلغ، به جیب همان بچه‌ای می‌رود که نقاشی را کشیده است. می‌خواستیم با یک تیر دو نشان بزنیم و هم‌زمان یک کار خیر هم انجام داده باشیم.

در پروسه تولید نمایش «خونِ» با چه مشکلاتی روبه‌رو بودید؟

ایده این نمایش بعد از اتفاقات غزه به ذهنم رسید. اگر می‌خواستیم برای جشنواره فجر کار کنیم، خیلی فرصت نداشتیم. بسیاری از گروه‌ها چندین ماه در حال تمرین بودند و ما وقتی شروع به تمرین کردیم، یک هفته مانده بود به پایان مهلت ارسال اثر به جشنواره! بنابراین خیلی سریع با یک گروه هفت‌نفره شروع کردیم که همه دانشجو و دغدغه‌مند بودند و در حیطه جنگ کار کردیم. با یکدیگر به صورت اپیزودیک متن نمایش را نوشتیم تا وارد پروسه تمرین شدیم اما من به خاطر جام ملت‌های آسیا در قطر مجبور شدم به یک سفر کاری بروم و دو هفته سر پروژه نبودم! جا دارد همین‌جا از همه عوامل نمایش تشکر کنم، چون بازیگر ما بچه بود و تا حالا سابقه بازی نداشت.کارکردن با بچه خیلی سخت است. همه تیم بسیج شدند تا این بازیگر را به جشنواره برسانند. من یک شب قبل از اجرای جشنواره به تهران آمدم. اعضای گروه در همه زمینه‌ها خیلی زحمت کشیدند، در بخش صحنه و لباس و… و بالاخره هر طور شده کار را آماده کردند.

اگر نکته ناگفته‌ای درباره نمایش‌تان مانده، بفرمایید.

به نظرم مدت‌هاست نسبت به آثاری که در حیطه جنگ تولید می‌شود،کم‌ لطفی می‌شود، چون همه نگاهی کلاسیک و سنتی به مقوله جنگ دارند، ولی به نظرم این‌گونه نیست. با این‌که الآن فرم کار دانشجویی به اشتباه در حال تغییر است، ولی کار دانشجویی باید دو ویژگی داشته باشد؛ اول این‌که از نظر فرم، کار جدیدی باشد و دوم این‌که برگرفته از دغدغه کارگردان و گروه باشد. به نظرم کاری که بخواهد فقط بخنداند،کار خوبی نیست اما کاری که درباره یک موضوع با دغدغه بخنداند، آن اثری مقبول و درست است. کارهای کمی با توجه به این دو معیار تولید می‌شوند. ما سعی کرده‌ایم در نمایش‌مان این دو معیار را داشته باشیم. هم از لحاظ فرم اجرایی و هم از نظر چیدمان مخاطب، یعنی تماشاگر در نمایش ما آزاد است هر کجا دوست دارد بنشیند یا در میانه اجرا بلند بشود و محیط گالری را بگردد. ما از سالن تئاتر به معنای مرسوم آن استفاده نکردیم، بلکه یک چیدمان تازه به آن دادیم. فکر می‌کنم بهتر است از این‌گونه کارها که کمی جدیدند، حمایت بشود. ما برخی جاها با کم‌ لطفی‌هایی مواجه بودیم. نمایش‌های قبلی من همیشه از بیست روز زودتر ظرفیت تماشاگر تکمیل می‌شد اما برای نمایش «خونِ» متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد. با این‌حال باز هم از اعضای گروهم تشکر می‌کنم، چون اغلب زحمات را آنها کشیدند.

احمدرضا حجارزاده

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است