پیام احمدینیا بازیگر فیلم سینمایی «بی بدن»:
تلاش کردم نقشم را رنگ آمیزی کنم
نقشم در «بی بدن» نقش متفاوتی در کارنامه کاریام بود. نقشی که مثبت صرف نبود و تلاش کردم نقش را رنگ آمیزی کنم.
پیام احمدینیا، بازیگر توانا وخوش استیلی است که انواع و اقسام کاراکترها را مثل پیک موتوری، قهوهچی، وکیل، دادستان و حتی لمپن و غیره را درست و به اندازه بازی میکند. او امسال دو حضور متفاوت در دو فیلم بی بدن و شور عاشقی داشت. با احمدی نیا در باره بازیاش در بی بدن گفتوگویی انجام دادهایم.
در سالهای اخیر بازی در فیلم و سریالهایی مثل حمال طلا، سرجوخه و آفتاب پرست نقشهای منفی و خاکستری ایفا کردهاید . ایفای این نوع نقشها در کنار نقشهای مثبت برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
شاید برخی تصور کنند که من در این چند مدت اخیر نقشهای نزدیک به یکدیگر را بازی کردهام که در واقعیت اینگونه نیست و هر کدامشان مختصات و ویژگی های خاص خودشان را دارند و به لحاظ خاستگاه اجتماعی هم با یکدیگر تفاوت دارند . نکته مهم این است که در زندگی عادی هم شاهد آدمهای خاکستری با طیف رفتارهای سفید و سیاه هستیم و امروز کمتر به آدمی با خصلتهای سفید و خوب مطلق و سیاه و بد مطلق روبه رو میشویم و چون این آدم های خاکستری به واقعیت نزدیک هستند برای مخاطب هم دیدنشان در سریال و فیلم دارای جذابیت بیشتری است. عمو صفر قهوچی سریال سرجوخه را به خاطر احمد معظمی و رفاقتی که با او داشتم قبول کردم و قبلا تجربه چنین تحقیقی درباره این نوع آدمها را داشتم و اطلاعات خوبی از قهوه چی بودن و آداب قهوهخانه نشینی داشتم و تلاش کردم نقش را درست و شایسته ایفا کنم. شخصیتی که شروع، وسط وپایین دارد.
امسال دو حضور موفق در فیلمهای «بی بدن» و «شور عاشقی» داشتید و حقتان بود که سیمرغ بازیگری را از جشنواره به دست بیاوری . در این باره چه نظری دارید؟
بله، امسال شرایط فراهم بود. دو سال قبل با توجه به همکارانی که کاندیدا بودند بازیهای مناسبی داشتند و من هم در کنارشان رقابت داشتم. جایزه نبردن توجیه داشت. اما امسال من دو فیلم موفق داشتم و بازیام در «شور عاشقی» بازی متفاوتی بود و نقطه عطف کارنامه کاریام در حوزه نقش منفی بود و امیدوارم بودم که سیمرغ را ببرم.
شاید روحیه آرام و بدور از جنجال و حاشیه شما است که باعث می شود در این نوع رقابتها مورد توجه داوران قرار نگیرید؟
صبح روز اختتامیه برگزار کنندگان جشنواره با من تماس گرفتند و گفتند که برنده سیمرغ هستی و حتما به مراسم اختتامیه بیا. اما مثل اینکه بعد از تماس با من یک سری اتفاقات افتاد و نام برنده تغییر پیدا کرد و این اتفاق در چند رشته دیگر هم رخ داد.
این تغییر برندگان در دقیقه نود در جشنواره فیلم فجر چیز تازهای نیست و بارها اتفاق افتاده است؟
متاسفانه اگر اینگونه باشد استقلال عمل هیات داوران زیر سوال میرود و بهتر است خود برگزار کنندگان برندگان جوایز را انتخاب کنند!
آیا بازی در فیلم «بی بدن» را به خاطر تجربه موفق حضور در ملاقات خصوصی قبول کردید؟
مصطفی احمدی تهیه کننده فیلم برای بازی در «بی بدن» با من تماس گرفت. قبل با او در «هیولا» و «آفتاب پرست» همکاریهای خوبی داشتم و فیلمنامه را کاظم دانشی نوشته بود و با قلمش آشنا بودم. فیلمنامه را خواندم و به واسطه درام قویای که داستان داشت بازی را قبول کردم و نقشم هم نقش متفاوتی در کارنامه کاریام بود. نقشی که مثبت صرف نبود و تلاش کردم نقش را رنگ آمیزی کنم. یک تیم حرفهای هم در جلو و پشت دوربین در این فیلم حضور داشتند.
آیا برای ایفای نقش دادستان تحقیق خاصی هم انجام دادید؟
نه، قرارداد بستم و فردا شبش صحنه اعدام را گرفتیم.
بهر صورت شما تجارب زیادی در بازیگری دارید و احتیاجی به تحقیق و پژوهش خاصی برای ایفای نقش دادستان نداشتید؟
فیلمنامه خوب نوشته شده بود و البته نقش به یک سری آگاهی قضایی نیاز داشت. به طور مثال در سکانس دادگاه که کیفر خواست را میخوانم و یا سکانس مصالحه، دوست داشتم اطلاعاتی در نوع عملکرد روال دادستانها داشته باشم.
در شغل دادستانی، دادستانها و یا قضات ویژگیهای چندان برجسته و کاریزماتیکی ندارند و نیاز فیلم است که نقش این نوع شخصیتها دراماتیزه شود؟
دادستانی شغلی است که نمونه عینی در جامعه دارد و اگر جایی تصویری نادرست از این شخصیت ارائه کنیم مورد انتقاد قرار میگیریم و این چالشزا است و من هم با اتکا به تجربیاتم و چند فیلم که از دادستانها دیدم بازیام را انجام دادم و خوشبتانه فیلم و بازیها مورد رضایت مخاطب قرار گرفت و از همه مهمتر مخاطب نقش دادستان را پذیرفت.
نقشی که شما بازی میکنید با تجربه و با تعامل رفتار میکند و تصمیم میگیرد و نقطه مقابل بازپرس جوان، اکتیو و برونگرا قرار دارد. این تضاد شخصیتی بافت دراماتیکی خوبی در فضای فیلم ایجاد میکند؟
در فیلمنامه به این موقعیت تاکید شده بود و تلاش کردیم لحن را به جایی ببریم که رابطه دوستانه این دو نفر حفظ شود و در سکانس اول فیلم هم شاهد این رابطه دوستانه هستیم. در سکانس عزل بازپرس، دادستان به خاطر دوست داشتن او چنین تصمیمی میگیرد. در هر صورت تلاش کردیم چهره انسانی و دلسوزانه از این قشر نشان داده شود که تا لحظه آخر هم فکر رضایت گرفتن از خانواده مقتول هستند.
بازی استرلیزه و کنترل شده شما هم به باور پذیری دادستان و عملکردش کمک زیادی کرد؟
از اینکه چنین اتفاقی در بازیام رخ داد و نقش قابل باور شد خوشحالم.
دو ویژگی برجسته دادستان یکی منعطف بودن و نگاه عدالت محورش است. چقدر به این مسئله اذعان دارید؟
سعی کردم طوری نقش دادستان را بازی کنم که به لحاظ شغلی هم آدم متعهدی به نظر برسد.
احمد محمداسماعیلی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است