گفت و گوی صبا با عوامل نمایش «اسب قاتلین»
کابوسی از یک جنون هولناک
پس از موفقیت نمایش «اسب قاتلین» در جشنواره فجر به بهانه اجرای عمومی این اثر گپ و گفتی با عوامل این نمایش داشته ایم.
تماشاخانه ایرانشهر این روزها میزبان نمایشی به نام «اسب قاتلین» از شیراز است. کارگردانی این نمایش بر عهده سید محمدهادی هاشمزاده است که مخاطبان تهرانی او را با نمایش استرالیا به خاطر دارند. پس از موفقیت و برگزیده شدن این نمایش در جشنواره فجر به بهانه اجرای عموم این اثر خبرنگار صبا گپ و گفتی با عوامل این نمایش داشته که در ادامه میخوانید.
سید محمدهادی هاشم زاده: میخواهم به یک زبان مشترک و جهانی در تئاتر برسم
در مورد متن و دراماتورژی که روی آن انجام شده بگویید.
متن «اسب قاتلین» نوشته رضا گشتاسب که تحصیلات این رشته را دارد و نمایشنامه نویسی است که در فضاهای سورئال و اکسپرسیونیستی کار میکند نوشته شده و «اسب قاتلین» هم در همین فضا شکل میگیرد و روایتهای غیر خطی دارد. روایتهایی که شما دیگر قصه را با فضا و منطق واقعگرایانه نمیتوانید پیش ببرید ایشان قلم و شیوه نوشتاری خود را دارند و در بیشتر آثار ایشان مرگ و زمان نقش مهمی ایفا میکنند. فضای وهمآلود ترس و وحشت و اکسپرسیونیستی یا همان ذهن آشفته در هم پیچیده یک شخص که ما به تماشای این ذهن مینشینیم. در نمایشنامه «اسب قاتلین» با اجازه خود نویسنده در قسمتهایی از متن و برای انتقال بهتر مفهوم و اینکه نشانههای بهتر داشته باشیم با کمک آقای اصغر زیبایی نژاد کار دراماتورژی انجام شد. البته در بخشهای کوچکی نیاز به دراماتوری بود مثلا چند شخصیت در نمایشنامه اسب قاتلین رضا گشتاسب بود که ما به وسیله همان فضای دراماتولوژی و نقد و تحلیل به این نتیجه رسیدیم که این چند نقش میتواند حذف شود و برای شناخت و درک بهتر برای تماشاگر فضاهایی را به وجود آوردیم.
به نظر میرسید که امکانات نوری که شما برای ارائه این اثر نیاز داشتید فراتر از استانداردهای فعلی سالنهای تئاتر ایران بوده و شما به سمت خلق نور حرکت کردید لطفاً در این مورد بگویید.
ما برای اینکه امکانات نوری در شیراز و بعداً در تهران آنگونه که میخواستیم در اختیار نداشتیم مجبور بودیم که نور خلق کنیم. ما نیاز به نورهایی داشتیم که چراغ قوه نباشد، بزرگتر و پرنورتر باشد. به همین دلیل یک سری لوله پولیکا تهیه کردیم و در داخل آن آینه و پس از آن لامپ تعبیه کردیم تا مثل نورهای اسپات بتواند دایره نور را بزرگتر یا کوچکتر کند، همینطور ما به نور سفید نیاز داشتیم تا به فضای مرگ و ترس نزدیکتر شود. ما یک سری نورهایی را به دست بازیگران دادهایم و خود بازیگرها تامین کننده نور خودشان هستند یعنی هم بازیگرند و هم نورپرداز و این کار بسیار سختی است چرا که هم باید تمرکز داشته باشید که خطایی در نوری که باید از آن استفاده کنید ایجاد نشود و زوایای نوری رعایت شود و هم بتوانید حس، انرژی و دیالوگ را برسانید. در آثاری که من تاکنون کار کردهام نور نقش بسیار مهمی دارد به نوعی نور مثل یک بازیگر در صحنه است و صرفاً برای زیبایی یا روشن کردن صحنه کاربرد ندارد. زمانی که نور وارد تئاتر شد یک اتفاق شگرف در تئاتر به وجود آمد و من به سادگی از این موضوع نگذشتم. کات شدن متوالی نورها به نوعی راشهایی را به وجود میآورد که گویی یک تدوین موازی به شکل سینمایی بر صحنه نمایش و اجراست. در واقع من همان کاری را که یک تدوینگر پشت میز تدوین انجام میدهد را روی صحنه تئاتر آوردم. یعنی تماشاگر همزمان تصاویری به شکل یک نمای بسته یک نمای واید، یک لحظه دور و یک لحظه نزدیک را با سرعت و یکی پس از دیگری میبیند و این گونه تصویرهای ما روی صحنه شکل میگیرند و نور در این اثر برای من این امکان را به وجود آورد. بعد از جنگ جهانی دوم در آلمان به دلیل آشفتگی ترس و وحشت مردم در معماری و نقاشی شاهد ظهور اکسپرسیونیسم هستیم و با توجه به این نقاشیهای اکسپرسیونیستی شاهد کشیدگی سایهها که پر از وحشت و ترس است خواهیم بود و ما هم از این نقاشیها الهام گرفتیم و آن کشیدگیها و سایهها را به وسیله نور به وجود آوردیم.
از برنامههای آتی خودتان و گروهتان بگویید.
میخواهم تئاتر کنم. من بیش از ۲۰ سال است که تئاتر کار میکنم و اینگونه نبوده که به واسطه یک اتفاق به جشنواره برسم و مقام کسب کنم. زحمت زیادی کشیدهام و رنج زیادی بردهام و تمام تجربه ۲۰ ساله خودم را در «اسب قاتلین» پیاده کردم. با اینکه اعتقاد دارم این اثر همانند هر اثر دیگری مسلماً ایراداتی دارد همان گونه که پر از اتفاقات خوب است. همه ما در دوران تجربه کردن هستیم، چرا که من به دنبال یک زبان بین المللی از طریق تصاویر هستم اینکه مفاهیمی را به وجود بیاوریم و به یادگار بگذاریم. مانند آثار رومئو کاستلوچی که وقتی آثار این هنرمند بزرگ در ایتالیا و یا کشورهای دیگر اکران میشد آن مفاهیم تصویری و معنایی شکل میگرفت. من یک هدف دارم که بتوانم با استفاده از تلفیق مفاهیم، نمایشنامهها، قصه ها و متون کهن با فضای مدرنیته به یک زبان مشترک و جهانی در تئاتر برسم و تلفیقی را به وجود بیاورم که ماندگار باشد. پس از اجرایی که در جشنواره کشور تونس داشتیم برای اجرای عموم در این کشور دعوت شدهایم و در حال پیگیری این مسئله هستیم. پیشنهاداتی برای حضور در تهران دارم و اگر شرایطش مهیا شود به دنبال این پروژه نیز هستم چرا که احساس میکنم پس از این باید بر اساس هجرت تجربه را بالاتر برد و فضا و دنیاهای جدیدی را به وجود آورد. در پایان میخواهم از خواسته و آرزویم برای تئاتر استانها بگویم. من صرفاً نماینده شیراز نیستم بلکه نماینده ۳۱ استان کشور هستم و به نمایندگی از تئاتر شهرستانها صحبت میکنم. تئاتر شهرستانها باید حمایت شود و این حمایت صرفاً گفتاری و اینکه صرفاً معضلات را بیان کنیم نیست. من پیشنهاد طرحی را دارم که اگر ممکن است یک ماه از سال را به عنوان همایش اجرای عموم تئاتر استانها در تهران تعیین کنیم و سالنهای دولتی را در اختیار گروههای استانی قرار دهیم و بهترین اثر مثلاً یک سال گذشته آن استان ۱۰ الی ۱۵ روز به اجرای عموم در تهران برسد این مسئله هم باعث دیده شدن تئاتر استانها میشود و همین که ما در سال یک ماه را به عنوان تئاتر استانها خواهیم شناخت و از همه مهمتر باعث دلگرمی، پویایی و تلاش در هنرمندان شهرستانها خواهد شد. وقتی که من بدانم از ۵۰ گروه تئاتری در شیراز قرار است یکی به اجرای عموم در تهران برسد که صادقانه یکی از رویاهای هنرمندان تئاتر شهرستانهاست که بتوانند در تهران اجرا کنند و چهرهها و هنرمندان بزرگ آثار آنها را ببینند و با این حرکت میتوان این رویاها را بزرگتر کرد و یک رقابت سازنده میان گروهها شکل خواهد گرفت که به تولید آثار هنری بهتر و قویتر ختم خواهد شد. در حال حاضر این مسئله محدود به نمایشهایی است که میتوانند به جشنواره فجر راه پیدا کنند. من همین جا از آقای سالاری، جناب دکتر نظری محترم همینطور تمام مسئولین مربوطه خواهش میکنم که یک ماه از سال را به عنوان همایش اجرای عمومی تئاتر استانها تعیین کنند و عمیقاً فکر میکنم این مسئله باعث دلگرمی و تلاش بیشتر خواهد شد. روزی من رویای این را داشتم که در تهران اجرای عموم بروم و امروز آن رویا را زندگی میکنم و امیدوارم که بسیاری از دوستان تئاتریام که دلشان میخواهد در تهران اجرای عموم بروند به رویایشان دست پیدا کنند. شاید اینها رویاهای بسیار بزرگی نباشند ولی همین رویاهای کوچک و قشنگ انسان را سرپا نگه میدارد.
مریم شکری: تا پای جان پای این کار ایستادهایم
سالهاست که با آقای هاشمزاده در تئاتر همکاری میکنید. کمی از مسیری که در این همکاری طی شده و تفاوت و چالشی که این اثر با آثار قبلی داشت بگویید.
بله من سالهاست که با آقای هاشمزاده همکاری میکنم و تقریباً میتوانم بگویم که بازیگر ثابت کارهای ایشان هستم. البته در تجربههای قبلی فقط به عنوان بازیگر و طراح لباس در تیم ایشان بودم. چند سال پیش گروه تئاتر اردیبهشت شیراز را تاسیس کردم و آقای هاشمزاده افتخار دادند و پذیرفتند که جزو هیئت مدیره این گروه باشند. در نمایش «اسب قاتلین» سمتهایی که بر عهده داشتم بیشتر شدند و ایشان به من اعتماد کردند و بازیگردانی کار را نیز بر عهده من گذاشتند علاوه بر اینکه وظیفه دستیاری کارگردان هم بر عهده من بود و در بخش گریم هم باید مشاوره میدادم چرا که با یک طراح گریم بسیار جوان همکاری کردیم. ما با آقای هاشمزاده از همان ابتدا تصمیم گرفتیم که برای عوامل این نمایش به سراغ هنرمندان جوان برویم و افراد جدیدی را وارد هنر تئاتر کنیم بنابراین برای گروه فرم و عوامل پشت صحنه از هنرمندان جوان استفاده کردیم. ما در شیراز واقعاً با کمبود بازیگر مواجه هستیم. همینطور با نبود آموزشهای درست، عده زیادی میآیند، آموزش میبینند ولی با سرخوردگی تئاتر را رها میکنند چرا که تعهدی در نهایت نسبت به این هنرآموزان وجود ندارد. ما ترجیح دادیم در حینی که این هنرمندان جوان را آموزش میدهیم در کار نیز از آنها استفاده کنیم. البته ما هیچ هزینهای بابت آموزش از آنها دریافت نکردیم. متاسفانه ما در دوره پر تلاطمی که کشور از سر میگذراند با واکنشهای تند و نامناسبی روبرو شدیم اما اعتقاد داشتیم که باید حرفمان را با نمایشمان بزنیم و کارمان را تعطیل نکردیم و درخشش «اسب قاتلین» در جشنوارههای مختلف نشان از تمرینات سخت و زیادی است که برای اجرای این اثر انجام دادیم. من و آقای هاشمزاده تا پای جان پای این کار ایستادهایم و سختیهای زیادی را تحمل کردیم. مخصوصاً برای شرکت در جشنواره تونس که از ما خواستند گروه فرم را حذف کنیم و ما مجبور شدیم کار را به نوعی بکوبیم و از نو بسازیم اما دبیر جشنواره تونس پس از دیدن کار ما و واکنشهای مثبتی که در جلسات نقد و بررسی نسبت به «اسب قاتلین» بود از ما برای اجرای عموم در تونس دعوت کردند منتها کمی هزینههای رفت و برگشت سنگین است و باید رایزنیهایی انجام شود و خود وزارتخانه وارد عمل شود تا ببینیم رفتنمان به تونس به چه شکل خواهد بود. ما دعوتنامه رسمی از کشور تونس برای اجرای عموم داریم و همینطور دعوتنامه رسمی از کشور عراق برای جشنواره بغداد که در مهر ماه برگزار میشود هم دریافت کردهایم.
در مورد چالشی که نقش لورا برایتان داشت بگویید.
نقش لورا از تمام نقش هایی که تاکنون بازی کردهام متفاوتتر بود حالا نه تنها کارهای آقای هاشمزاده بلکه تمام آثار نمایشی که تا این لحظه کار کردهام. این نقش برای من از لحاظ تکنیکی چون مدام در حال تغییر شخصیت بودم پیشرفت زیادی به همراه داشت و یک دفعه احساس کردم که ۱۰۰ پله مرا از لحاظ تکنیکی بالاتر برد. من باید یک فرد را با دو شخصیت متفاوت بازی میکردم به همین دلیل نقشم را پارت بندی کردم. پارت اول مربوط به لورایی بود که مدام از طرف ارباب، زن ارباب، همینطور شوهرش تحقیر میشد و من باید مظلوم نمایی و معصومیت این زن را برسانم و پارت دوم در واقع شخصیتی بین این دو نیمه بود و هیچکس نمیتوانست بگوید که این زن کاملاً خوب یا کاملا بد است. تلاش کردم به این شکل در این نقش نوعی تناقض ایجاد کنم و خوشبختانه تا این لحظه از مخاطبان بازخوردهای مثبتی در این رابطه داشتهام که به همین تناقض اشاره میکردند و من دقیقاً همین را میخواستم که تماشاگر در ذهنش در مورد این کاراکتر داوری و قضاوت کند و در تصمیم گیری نسبت به کاراکتر لورا به چالش کشیده شود و فکر میکنم در این زمینه موفق عمل کردهام. در نقشهای دیگرم به نوعی من در یک جاده یک طرفه پیش میرفتم اما در لورا، ناگهان به میدانی میرسیدم که چند شخصیت داشت. لورا مثل یک منشور چند وجهی بود و چند وجهی بودن این شخصیت برایم بسیار جالب بود.
ایمان زارع: اجرای آثار خوب سطح توقع مخاطب را بالا میبرد
از بزرگترین چالشی که در مورد این نقش و این سبک اجرایی داشتید برای ما بگویید.
نقش و شخصیت کش به نوعی یک شخصیت مظلوم است که در طول اثر به موجودی یاغی که جنون قدرت او را در بر گرفته تبدیل میشود. به همین علت نشان دادن سیر تکاملی این شخصیت از آن نحیف بودن به چنین شخصیتی که بدون هیچ دلیلی آدم میکشد ظرف یک ساعت و ۲۰ دقیقه کمی سخت بود. از لحاظ بدنی از آنجایی که بیشتر طول اجرا روی صحنه حضور داشتم و باید در یک صدم ثانیه در تاریکی خودم را از نقطهای در جلوی صحنه به نقطه در انتهای صحنه یا هر نقطه دیگری میرساندم و این هماهنگی در آن تاریکی با حجم وسایلی که روی صحنه در حرکت بودند چالش برانگیز بود و یک مقدار هم باید از نظر جسمی و بدنی به شخصیت نزدیک میشدم به همین علت مجبور بودم تا کمی وزن کم کنم تا بتوانم تحرک بیشتری داشته باشم و سریع به میزانسنی که کارگردان داده است برسم.
بر اساس شیوه اجرایی در ابتدا چند پارگی در صحنه و روایت وجود دارد و سپس این تکهها به صورت پازل وار در کنار هم چیده میشوند و نمای کلی داستان و اثر دیده میشود. بازیگر در این شیوه اجرایی برای تداوم حس خود با چه چالشی روبروست؟
در نمایش «اسب قاتلین» ما در تخیلات ذهن شخصیت کش هستیم در طول تمرینات وقتی متن را میخواندیم و به همراه کارگردان تحلیل میکردیم در مییافتیم که کدام صحنه در امتداد کدام صحنه است. البته این بسیار سخت است که بخواهیم بفهمیم کدام صحنه راکورد کدام صحنه را دارد و برای این مسئله ما نیاز به یک تمرکز بسیار بالا داریم مخصوصاً در داستانها و نمایشهای اکسپرسیونیستی اینگونه است که باید به نکات ریز و خط و ربطهایی که نویسنده در نمایشنامه گنجانده دقت کرد. از طرفی کارگردان در این زمینه میتواند خیلی به کمک بازیگر بیاید. خدا را شکر آقای هاشمزاده آنقدر ذهن خلاق و پویایی دارند که در این زمینه چندان درگیر مشکل نبودیم و تنها چالش این بود که به عنوان بازیگر بتوانیم آن راکوردها را به صحنههای دیگری که به آنها ربط داشت منتقل و مرتبط کنیم.
مخاطب تهران را چگونه دیدید؟
مخاطبان هنر به خصوص هنر تئاتر مخاطبانی فرهیخته هستند و چندان تفاوتی میان مخاطبان تئاتر در تهران و جاهای دیگر نیست جز اینکه مخاطبان تئاتر تهران حرفهایتر هستند. طبیعتا چون بیشتر تئاتر میبینند و تئاتر برای آنها صرفا جنبه تفریحی ندارد و اگر بازیگری را بپسندند یا سبک کاری کارگردانی مورد توجهشان قرار بگیرد پیگیر هستند که آثار دیگر آنها را نیز ببینند و مخاطب ویژه او میشوند و اینکه در تهران آثار خوبی رو صحنه میرود مسلما روی مخاطب تاثیر میگذارد و باعث میشود توقع مخاطب از سطح کار بالا برود.
سخن پایانی
مدتی است که هنر آن تب و تاب گذشته را ندارد و اگر بشود که مانند قبل مخاطبان بیشتر بیایند و کارهای تئاتری را ببینند برای هنرمندان تئاتر بسیار مهم و تاثیرگذار است. چرا که هنرمند تئاتر امرار معاشش از طریق هنرش است و فکر میکنم باید از هنر حمایت کنیم چرا که هنر هیچگاه درآمد چندانی نداشته است. ما به عنوان تیم «اسب قاتلین» بسیار خوشحال میشویم که تشریف بیاورند و کار ما را ببینند و نکتههایشان را با ما در میان بگذارند.
مریم عظیمی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است