چرا موسیقی ملی حامی ندارد؟
کیایی: رسانهها غفلت و کمکاری کردهاند
مسلما عدم آشنایی و شناخت نسل جوان با خدمات فراموشنشدنی هنرمندان نسل گذشته یک ایراد فرهنگی فاحش به شمارمیرود.
کم نیستند هنرمندانی که امروز چه درجایگاه نوازنده، خواننده و آهنگساز از وضعیت موسیقی ایرانی گلهمندند و به این مسئله اشاره دارند که موسیقی اصیل ایرانی در شرایط کنونی دراحتضار به سر میبرد. هرچند هرکدام از این هنرمندان به فراخور دیدگاه خود، دلایل مختلف را باعث بروز چنین مسئلهای میدانند اما اغلب هنرمندان متفقالقول براین باورند که پررنگ شدن موسیقی پاپ و پروبال دادن به این ژانر درسالهای اخیر از سوی بعضی از تهیهکنندگان و کنسرتگذاران مهمترین عامل دراین زمینه بوده است. آنچه در پی میآید دیدگاه یکی از هنرمندان عرصه موسیقی درباره این موضوع است.
میلاد کیایی، نوازنده پیشکسوت سنتور و آهنگساز است که درباره اینکه چرا تعداد کنسرتهای موسیقی اصیل ایرانی درسالهای اخیر نسبت به موسیقی پاپ ۹۵ درصد به ۵ درصد و گاه کمتر ازاین هم شده است گفت: گفتنی دراین زمینه زیاد است و نمیدانم باید ازکجا بگویم. درحالحاضر من در سه چهار دانشکده موسیقی درحال تدریس هستم. وقتی از بعضی دانشجویان سال سوم میپرسم که آیا چهرههایی مثل مجید وفادار، جواد معروفی و هنرمندانی ازاین دست را میشناسند؟ درجواب میگویند: اسم آنها را شنیدهایم! شکی نیست که دانشجوی رشته موسیقی قطعا باید اطلاعاتش دراین زمینه با یک فرد عادی تفاوت داشته باشد ولی تنها به شنیدن نام این هنرمندان جاودانه موسیقی ایرانی بسنده کردهاند. درحالیکه این گروه از هنرمندان نقش زیادی در شکلگیری برنامههایی چون «گلها» ایفا کردند و با ارکستراسیون و ساختهها و تنظیم هایشان، روح تازهای را به کالبد موسیقی این مرزوبوم دمیدند. هرچه هنرمندان دهههای گذشته ساختند جاودانه شده است و اجرای این قطعات به دفعات در کنسرتهای مختلف گواه این ادعاست که هنرمندان قدیمی چقدر در احیاء و نگهداشت این گنجینه ارزشمند یعنی موسیقی سهم به سزایی ایفا کردند.
این هنرمند پیشکسوت افزود: مسلما عدم آشنایی و شناخت نسل جوان با خدمات فراموشنشدنی هنرمندان نسل گذشته یک ایراد فرهنگی فاحش به شمارمیرود. البته باید به این مسئله اشاره کرد که دراین سالها کمتر زمینهای برای معرفی موسیقی اصیل ایرانی فراهم شده است. نمونه این بیتوجهی، غفلت رسانههایی مثل رادیو است که باوجود آن که میتوانستند کارآمدتر عمل کنند ولی درمعرفی این موسیقی به مردم کمکاری کردند و هنوز هم این کمکاری ادامه دارد. درحالیکه رسانهای مثل رادیو میتواند به مثابه یک دانشگاه فرهنگی برای یک جامعه باشد و نقش پررنگی در برقراری پیوند بین مردم و موسقی اصیل ایرانی داشته باشد. ولی امروز وقتی از رادیو فرهنگ اثری پخش میشود، گوینده فقط به ذکر نام خواننده میپردازد. درحالی که آهنگساز و تنظیمکننده نقش کلیدی در خلق یک اثر دارند. بهعنوان مثال، تنظیمکننده وظیفه دکوراسیون یک قطعه موسیقی را بهعهده دارد و فعالیتش در ساخت یک اثر، مثل تزیین یک منزل خالی است. یا همینطور آهنگساز که در زیبایی یک اثر نقشی تعیینکننده دارد. اما متاسفانه دراغلب مواقع، وقتی اثری میخواهد از رادیو پخش شود، به اعلام نام آهنگساز، نوازنده وتنظیمکننده وقعی نهاده نمیشود. هرچند خوانندهمحوری هم دراین سالها یکی از معضلات بزرگ در حوزه موسیقی ما شده است. چندان که اشاره کردم، چنین حرکتهایی به جای فرهنگپروری؛ یک نوع خیانت وجنایت فرهنگی است و باعث میشود تا زحمات هنرمندانی که درکنار خواننده و در تولید یک اثر نقش داشتهاند نادیده گرفته شود.
این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: درچهار دهه گذشته با انبوهی از آثار موسیقی روبهرو بودهایم و اگر حمل بر بیاحترامی نشود، از خیل این آثار، تنها تعداد قابلتوجهی از آنها به لحاظ کیفی خوب بودهاند. ولی سوال اینجاست چرا هنوز در کنسرتهای هنرمندان امروز به بازخوانی قطعات گذشته پرداخته میشود؟! چرا این گروه از هنرمندان آهنگهای زمان ما را اجرا میکنند و آهنگهای زمانه خود را در معرض دید مردم قرار نمیدهند؟ به این خاطر که آثارقدیمی مانند «تو ای پری کجایی»، «کاروان»، «مرغ سحر» با این که هشتاد سال از تولیدشان گذشته به قدری به لحاظ درونمایه و فرم منسجم و زیبا بودهاند که همچنان از این آثار یاد میشود و درگذر زمان رنگ کهنگی به خود نگرفتهاند. دلیل دیگر فقر تولیدات مطلوب در موسیقی امروز به جدی نگرفتن نقش ترانهسرا و شاعر برمیگردد. درگذشته، ترانه سرایان خوبی چون معینی کرمانشاهی، تورج نگهبان، رهی معیری و… به هنگام ساخت یک قطعه با آهنگساز به تبادل نظر می پرداختند. امروز بین شاعر و ترانه سرا و آهنگساز فرسنگها فاصله است. درگذشته اول ترانه سروده میشد و بعد آهنگساز براساس آن به ساخت اثر میپرداخت اما امروز این رویه برعکس شده است. کما این که بارها برای خود من پیش آمده است که خواستهاند تا آهنگی بسازم و وقتی پرسیدهام خواننده آن چه کسی است گفتهاند هنوز مشخص نشده است! درحالی که آهنگساز پیش ازآن که به ساخت یک اثر بپردازد باید بداند منطقه صوتی و ویژگیهای صدای خواننده مورد نظر درچه حد وحدودی است تا بتواند به فراخور این فاکتورها اثر مناسبی بسازد.
میلاد کیایی درپاسخ به این سوال که فضای مجازی با نگاه موشکافانه، دست بعضی از هنرمندان جوان را به هنگام اجرای آثار پلیبک به جای آثار زنده رو میکند و شما چنین حرکتهایی را چطور ارزیابی میکنید نیز اذعان داشت: در ارتباط با سوال شما یادم هست که دوسال پیش در مراسمی که دریکی از هتلها برگزار شده بود دعوت بودیم و خواننده محترمی هم درآن مراسم میخواند، اما وقتی درمیانه اجرا، دستگاه خراب شد متوجه شدیم اوفقط دارد لب میزند. باعث تاسف است که بگویم، مشکلات درحوزه فعلی موسیقی یکی دو تا نیست و اگر بخواهیم به ریشهیابی هرکدام از این مسائل بپردازیم مثنوی هفتادمن میشود. البته به هیچ عنوان قصد بی احترامی به هنرمندی را ندارم و هدفم آسیب شناسی این موضوعات است. آنچه مسلم است این که موسیقی امروز از معنی تهی شده و نمره کارنامه رفوزه است. سوالی که درذهن خودم ایجاد میشود این است که چرا جز درموارد معدودی، حتی یک بیست هم نداشتهایم.
آزاده صالحی
There are no comments yet