روزنامه صبا

روزنامه صبا

جایگاه گرافیک در ایران؛

فرزاد ادیبی: کار به کاردان سپرده نشده است


زمانی می‌توانیم تاثیرات گرافیک را درجامعه ببینیم که کار به کاردان سپرده شود که متاسفانه دراین سال‌ها کمتر شاهد این مسئله بوده‌ایم.

 «هفته گرافیک» هرسال روز هفتم اردیبهشت ماه به ‌همت انجمن صنفی طراحان گرافیک برگزار می‌شود و به مدت یک هفته ادامه دارد. امسال هم به تبع سال‌های گذشته، این مناسبت روز گذشته(هفتم اردیبهشت ماه) باحضور جمعی از پیشکسوتان و فعالان حوزه گرافیک در خانه‌ هنرمندان ایران افتتاح شد و در کنار برپایی این رویداد، امسال بخش  ویژه‌ای باعنوان «بزرگداشت کامران کاتوزیان» طراح برجسته و پیشرو در عرصه طراحی گرافیک در ایران هم گنجانده شده است. فرا رسیدن هفته گرافیک ما را برآن داشت تا در چالش این هفته روزنامه صبا با جمعی ازهنرمندان این حیطه درباره جایگاه فعلی گرافیک و چالش‌هایی که ممکن است پیش روی این هنر وجود داشته باشد به گفت‌وگو بنشینیم.

فرزاد ادیبی دیگر هنرمند گرافیست صاحب‌نام است که درپاسخ به این سوال که گرافیک در حال‌ حاضر چه جایگاهی در جامعه دارد گفت: اوضاع اقتصادی امروز، وضع مطلوبی را برای طراحان گرافیک رقم نزده است. گرافیک از گذشته تا امروز همواره درارتباط مستقیم با فرهنگ واقتصاد داشته است و امروز تورم و مشکلات اقتصادی برروی این حوزه تاثیرات زیادی گذاشته است. به‌طوری که درسال‌های اخیر، کتاب کمتر چاپ شده یا اگر هم شده، قیمت آن به نسبت سال‌های گذشته افزایش داشته است. درنتیجه، ناشران برای کم کردن هزینه‌های چاپ و نشر، ترجیح می‌دهند از گرافیک تجاری بیشتر استفاده کنند.

ادیبی ادامه داد: بسیاری از مردم منشاء حرکت‌های فرهنگی هنری در جامعه را نمی‌دانند، مثل این می‌ماند که همه فقط درخت را می‌بینند و کسی درباره ریشه اطلاعاتی ندارد، درحالی‌که ای بسا ریشه، به‌ مراتب قطورتر از خود تنه درخت بوده است. محصولات گرافیکی هم همین ‌طور هستند و امروز بیشتر از آنکه جنبه‌های هنری‌شان نزد مردم شناخته شود شکل مصرفی به خود گرفته‌اند. به‌ عنوان مثال، شاید خیلی از مردم ندانند که کتاب‌ها حاصل خدمات کدام طراح گرافیک است یا بسیاری از تولیدکنندگان کتاب‌ها، مجلات و مطبوعات از این نکته غافلند که گرافیک چقدر در این حیطه‌ها نقش داشته است. این است که برگزاری روز «جهانی گرافیک» که هرسال به همت انجمن برگزار می‌شود، این نکته را یادآوری می‌کند که گرافیک چقدر در زندگی روزمره اجتماعی نقش دارد.

این هنرمند گرافیست و مدرس دانشگاه اظهار داشت: زمانی می‌توانیم تاثیرات گرافیک را درجامعه ببینیم که کار به کاردان سپرده شود که متاسفانه دراین سال‌ها کمتر شاهد این مسئله بوده‌ایم. بخشی ازاین مسئله هم یا به ناآگاهی برمی‌گردد یا این‌ که بعضی از مدیران فرهنگی به دلیل کمبود بودجه، ترجیح می‌دهند به جای بهره‌گیری از یک طراح گرافیک زبده، از یک دانشجوی رشته گرافیک که شاید تجربه چندانی دراین زمینه نداشته باشد و حق‌الزحمه زیادی هم طلب نمی‌کند استفاده کنند و کار را به او بسپارند. به همین علت است که جایگاه گرافیک آن‌ طور که باید در جامعه مشهود نیست. نمونه گرافیک نازل هم در فرم‌هایی که در بانک‌ها پر می‌کنیم، اپلیکیشن‌هایی که از طریق مراکز، نهادها و موسسات مالی ارسال می‌شود و ما مخاطبشان قرار می‌گیریم به خوبی قابل مشاهده است. در بخش تجاری هم درصد بسیاری از محصولات گرافیکی تولید شده، حاصل زیرپله‌های خیابان ظهیرالاسلام است که به دست طراحان تجربی شکل می‌گیرند. در حالی‌ که فارغ‌التحصیلان این رشته بیکارند! همه این مسائل باعث می‌شود تا شرایط برای ارتقاء گرافیک درسطح شهر و جامعه مهیا نباشد و به همان نسبت سطح سواد بصری جامعه دستخوش تغییر نشود.

این هنرمند باسابقه در پاسخ به این سوال که نسل امروز چقدر توانسته ادامه ‌دهنده حرکت‌های نوجویانه زنده‌یاد مرتضی ممیز که از او به ‌عنوان پدرگرافیک ایران نام برده می‌شود، باشد اذعان داشت: شکی نیست که استاد ممیز و هنرمندان همدوره او تاثیرات به سزایی بر گرافیک نوین ایران گذاشته‌اند. ولی آنچنان که باید نسل‌های پس از او این مسیر را درست ادامه ندادند یا شاید بهتر بگویم، بستر مناسبی ازاین جهت فراهم نشده است. اگرچه ناگفته نماند که تحولات بسیاری بعداز استاد ممیز و به‌طورکلی؛ نسل دوم گرافیک که او هم متعلق به آن نسل بود رخ داده است و امروز تحولات زیادی را در حیطه فناوری و گرافیک در انواع چاپ‌ها، عرضه محصولات فرهنگی به کمک اپلیکشن‌ها، گوشی‌های همراه و پیام‌رسان‌های تصویری به وجود آورده است.

او اضافه کرد: گرافیک شاخه‌های بسیاری دارد، ولی امروز بسیاری ازاین شاخه‌ها به دلایل مختلف در سایه قرارگرفته‌اند. نمونه آن پوستر است که با گذشت زمان، کمتر شاهد تولید آن هستیم. درواقع، اگر قبلا پوستر به مثابه یک اعلان برای اطلاع رسانی در خیابان‌ها نصب می‌شد، امروز پوستر از روی دیوارها به داخل  گوشی‌های همراه کوچ کرده است. به همین خاطر، به ‌لحاظ کمی و کیفی شاهد تغییراتی دراین زمینه هستیم. همان‌طورکه پوستر این مسیر را طی کرده، سیر فعالیت مطبوعات هم متفاوت شده است، به‌عنوان مثال، امروز مطبوعات دیگر کمتر به شکل کاغذی منتشر می‌شوند و اکثرا به سمت چاپ الکترونیکی رفته‌اند. درباره کتاب هم همین‌طوراست، اگر  قبلا کتاب‌ها شکل فیزیکی داشتند امروز به صورت شنیداری و الکترونیکی درآمده‌اند.  به‌ جز این مثال‌ها، خیلی از موارد دیگر متناسب با رشد تکنولوژی و حرکت جوامع  دچار  تحول شد‌ه‌اند. کما این که قبلا، مخاطب  محصول را می‌دید و آن را خریداری می‌کرد، امروز مخاطب می‌تواند با یک جستجوی ساده در تلفن همراه خود، محصول را سفارش دهد و با ارائه کد موردنظر، محصول خود را در منزل دریافت کند.

ادیبی درپایان به گسستی که در حال‌ حاضر بین هنرهای مختلف ایجاد شده است اشاره کرد و گفت: چند روز پیش وقتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران با یکی از استادان پیشکسوت صحبت می‌کردم به این نکته اشاره داشت که درسال‌های گذشته، درهای دانشکده‌های هنری و آتلیه‌ها به شکل شبانه‌روزی باز بود و دانشجویان رشته‌های مختلف می‌توانستند با یکدیگر تعامل داشته باشند، از یکدیگر بیاموزند و سلایق خود را ارتقاء دهند. به‌طوری که مثلا موسیقیدان دهه پنجاه و حتی اوایل انقلاب، علاوه برآن‌ که در رشته خود متخصص بود نسبت به هنرهای دیگری چون تئاتر، تجسمی و… هم تاحدودی اشراف داشت. می‌خواهم بگویم، درگذشته، تعامل هنرها با یکدیگر منجر به مسیرهای ارتباطی برای هنرمندان می‌شد و این مسیرها شاهراه‌هایی را برای هنرمندان به‌وجود می‌آوردند و به گستردگی افق و دیدگاه آنها منجر می‌شدند. اما امروز هنرمندان هرشاخه در جزایر تنهایی خودشان هستند و از هنرهای دیگر غافلند. درواقع، هرهنرمندی فکرمی‌کند که باید در حیطه تخصص خود سرآمد باشد، درحالی‌که خیلی از هنرها امروز بینارشته‌ای شده‌اند و باید پلی باشند بین رشته خودشان و هنرهای دیگر. اما عملا این اتفاق که نیفتاده هیچ، به دوری هنرها از یکدیگر هم انجامیده است. فکرمی‌کنم بخشی از ریشه این مسئله را باید در شرایط اقتصادی و اجتماعی زمانه‌مان جستجو کنیم. البته این کار در تخصص من نیست و طبعا باید جامعه‌شناسان به آسیب‌شناسی جدی درباره این گسست‌های فرهنگی بپردازند.

 

آزاده صالحی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است