روزنامه صبا

روزنامه صبا


«مست عشق»؛ عاشقانه‌ای فاخر و مانا در سینمای جهان


این‌که «مست عشق» از حیث سینمایی چه نکات ضعف و قوتی دارد؛ موضوعی است که در مورد آن با چند تن از منتقدان سینما به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

حسن فتحی کارگردانی است که بیشترین آثار تاریخی را در کارنامه‌اش دارد. این نکته به‌اضافه توانمندی او در این زمینه، موجب شد تا از زمان اعلام ساخت آخرین اثر او درخصوص شمس و مولانا، همه منتظر یک شاهکار سینمایی باشیم. درحالی‌که با اکران «مست عشق» عده‌ای معتقدند که او با ساخت آن، بدترین شکست‌ را تجربه کرده، چرا که «مست عشق» را برشی از داستان شمس و مولانا، با حضور کمرنگ خودشان و خالی از اندیشه‎های ناب شمس و تعابیر مولوی می‌دانند. جدا از این‌که نمایش مضامین عرفانی در مدیوم سینما کار بسیارسختی است و علاوه ‌بر پرجسارت بودن برای به تصویر کشیدن رابطه شمس و مولانا، باید پذیرفت که این دو شخصیت بزرگ و رابطه‌شان آن‌قدر عمیق است که در زمان صد دقیقه نگنجد و تماشاگر را سردرگم کند که با توجه به صحبت قریب‌به‌اتفاق منتقدان گویا این اتفاق برای «مست عشق» روی داده است.

این‌که «مست عشق» از حیث سینمایی چه نکات ضعف و قوتی دارد و آیا توانسته قصه شمس و مولانا را چنان که شایسته منزلت‌شان است، به تصویر بکشد؛ موضوعی است که در مورد آن با چند تن از منتقدان سینما به گفت‌وگو نشسته‌ایم و مباحثی که توسط منتقدان در این پرونده مطرح شده الزاما نظر صبا نیست.

عباس یاری: مست عشق، مخاطب را به‌ دنیای شمس و مولانا می‌برد…

عباس یاری روزنامه‌نگار، نویسنده و منتقد پیشکسوت سینما با تاکید بر این ‌که با یک‌بار دیدن فیلمی، نمی‌توان نقد منصفانه و دقیقی از آن ارائه داد؛ درخصوص فیلم سینمایی «مست عشق» گفت: به نظرم کپشن ابتدایی فیلم که به نوعی سیناپس قصه، زمان و جغرافیای آن را توضیح می‌دهد، کمی عجولانه و سریع است و هیچ کمکی به مخاطب درباره آنچه می‌خواهد ببیند نمی‌دهد. ای کاش این روایت با کلامی تاثیرگذار روی این کپشن می‌آمد تا مخاطبانی که بعد تاریخی یا عرفانی این داستان را نمی‌شناسند، بهتر متوجه می‌شدند ماجرا چی به چی است یا در تیتراژ فیلم ذکر می‌شد که بازیگران فیلم ایفاگر کدام نقش‌ها هستند، این توضیح درمورد چهره‌های ترک بیشتر صدق می‌کند.

یاری افزود: البته کارنامه فیلمسازی حسن فتحی نشان می‌دهد که او در به نمایش درآوردن فضاهای تاریخی، فیلمسازی بسیار کارکشته و مسلط است. مثلا در نظر بگیرید او در سریال «مدار صفردرجه» فضای زمان جنگ بین‌الملل را چه قدر ظریف، هنرمندانه و دیدنی به تصویر کشیده است طوری ‌که اگر مخاطبان این سریال آن را بدون تیتراژ ببینند، گمان می‌کنند محصول یک کشور اروپایی است.

درمورد «مست عشق» هم خیلی نمی‌توان راجع به این‌که چه صحنه‌هایی از آن کوتاه شده یا چه لحظه‌هایی در فیلمنامه بوده و گرفته نشده است، به این خاطر درمورد لحظه‌هایی که فیلم چفت و بست محکمی ندارد، نمی‌توان داوری قطعی کرد هرچند وقتی قرار است درمورد یک فیلم صحبت کنیم راجع به آن‌چه که روی پرده می‌بینیم، حرف می‌زنیم. با در نظر گرفتن تمامی این پیش فرض‌ها باید بگویم «مست عشق» فیلم  گرم، خوش‌ریتم، کنجکاو برانگیز و خوش‌ساختی است.

عباس یاری در پایان اشاره کرد: البته فیلم در پاره‌ای از لحظه‌ها در روایت قصه ممکن است باعث سردرگمی مخاطب شود، طوری ‌که او متوجه رابطه‌های بین کارآکترها نشود. از یک زاویه‌ای هم می‌شود گفت که ممکن است این متوجه نشدن، یک بابی را باز کند تا مخاطب برود و در مورد این دو شخصیت عرفانی بیشتر بخواند. یا به عبارتی دیدن «مست عشق» موجب شود تماشاگران کنجکاو شوند و دفعات بیشتری به تماشای آن بنشینند و از دیدن آن بیشتر لذت ببرند.

 

شاهین امین: یک‌بار دیدن «مست عشق»، احساس بدی به مخاطب دست نمی‌دهد

شاهین امین روزنامه نگار و منتقد سینما درخصوص داستان اصلی «مست عشق» بیان کرد: مدت‌هاست که شمس، مولوی که جایگاه رفیعی در ادبیات عرفانی و طرفداران زیادی در جهان دارد، رابطه آن‌ها با یکدیگر و کلا حوزه‌های عرفانی در جهان شناخته‌شده‌تر شده است. نه این‌که قبلاً نبوده، چون برخی تصور می‌کنند که انگار تاره در این ده بیست ساله چند نفر در جهان غرب، متن‌های مولوی را خوانده‌اند و او کشف شده، درصورتی‌که این‌طور نیست و ‌پیش از این هم مطرح بوده و حالا مدتی است که یک مقدار به قولی در بخش عمومی‌تر مردم شناخته شده است. به ‌هرصورت این ماجرا حساسیت زیادی ایجاد می‌کند و ناخوداگاه توقع را بالا می‌برد و کار را برای کارگردان خیلی سخت می‌کند. بالاخره حسن فتحی نیز سابقه کاری بسیار‌خوبی دارد و حتی از یک استانداردی به بالا کار می‌کند.

وی افزود: «مست عشق» از فیلم‌هایی است که زمانی طولانی صرف تولید آن شد، که حواشی بسیاری نیز داشت و من حدس می‌زنم احتمالاً این حواشی به زیان فیلم هم تمام شده است. به‌هرصورت ما با یک اثر تمام شده‌ای مواجه هستیم که حس می‌شود برای تولید آن وقت، هزینه و انرژی نسبتا خوبی گذاشته شده است تا بتواند فضا را به‌لحاظ بصری برای مخاطب قابل‌باور کند که این نکته حائزاهمیتی است. چون اگر مخاطب نتواند آن تصویر را در حد حتی تصویر معمولی که مربوط به روزگاران گذشته است باور کند، تصویری ناموفق بوده است. همان‌طور که در بسیاری از فیلم و سریال‎های ما فارق از بحث روایت و درامی که وجود دارد، اصلا نمی‌توان آن فضایی که در قاب تصویر وجود دارد را باور کرد و پذیرفت. به‌همین دلیل کلا ارتباط مخاطب از همان پلان‌های اولیه، منقطع می‌شود.

او با اشاره به ویژگی‌های «مست عشق» گفت: فضای فیلم به‌لحاظ بصری‌ و حتی کمکی که موسیقی به آن می‌کند؛ برای مخاطب قابل‌باور است و پیداست که به دقت سعی شده تا یک فرازهایی از زندگی مولوی و ارتباطش با شمس انتخاب شود به اضافه داستانک‌هایی که در کنارش بتواند ارتباط بین آن‌ها را معنا داده و قابل‌تصویر کند. البته تبدیل یک موضوع ذهنی به موضوعی عینی در حوزه عرفان و ادبیات، کار بسیار دشواری ‌است که طبیعتا هم فرهاد توحیدی به‌عنوان فیلمنامه‌نویس و هم حسن فتحی موقع اجرا با این دشواری مواجه بوده‌اند.

امین با اشاره به محسنات «مست عشق» ادامه داد: قرار نیست که فیلمساز عین به عین یک دوران و یک روزگاری را بازسازی کند، مهم این است که بتواند آن را به باور تماشاگر برساند. در «مست عشق» هم کاملا پیداست که سعی شده تا قاب فیلمبردار و چیزی که در تصویر آن دیده می‌شود، آبرومند و قابل‌باور باشد که همین‌طور هم بوده، حداقل به ‌لحاظ بصری و قابی که بسته شده و چیزهایی که در آن قاب چیده شده مثل طراحی لباس و دکوری و…

او همچنین اظهار داشت: ولی جدا از محسناتی که فیلم دارد، کمبودهای بسیاری نیز در خط اصلی آن وجود دارد. زیرا موضوع محوری خود حسن فنحی برای ساخت «مست عشق»، تحولی است که مولوی در اثر ملاقات با شمس داشته و از یک عالم مورد وثوق و مورد احترام آن روزگار که دارای موقعیت اجتماعی خیلی خوبی هم بوده به یک عارف شوریده‌حالی که خیلی‌ها درکش نمی‌کنند و حتی مورد سوال قرار گرفته و تهمت‌هایی به او وارد می‌شود و… درواقع خط محوری این فیلم تحول مولوی است در اثر ملاقات با شمس. ولی به‌نظرم اشکال کار کمبودهای مربوط به همین بخش است. مثلا چگونه مولوی فقط در اثر چند ملاقات ساده، یک‌دفعه به این نتیجه می‌رسد که به یک چله‌نشینی احتیاج دارد؟ و بعد در این چله‌نشینی ما فقط یک مباحثه خیلی کوتاه و ساده می‌بینیم. به‌همین دلیل به مخاطبانی که داستان مولوی و شمس را ندانند حق می‌دهم که کمی گیج شوند گرچه بدون دانستن ماجرای اصلی هم می‌شود  فیلم را تا آخر تماشا کرد و احساس وقت تلف شدن نکرد.

وی در ادامه گفت: شاید زمان فیلم جواب نمی‌داده، تصور من این است که این موضوع و جریان بیشتر متناسب یک سریال است. با توجه به از یک موضوع به موضوع دیگر پریدن‌هایی که در یک فیلم سینمایی جواب ندارد و شاید می‌توانست در سریال قوام بیشتری پیدا کند. ولی روایت‌های مختلف بیشتر و داستانک‌های بیشتری باید می‌داشت. نه این‌که کل زندگی مولوی نشان داده می‌شد، فقط بخش مهم استحاله، یعنی درواقع حرکتی که مولوی در اثر ملاقات با شمس، از یک عالم بسیار محبوب به یک عالم شوریده‌حال دارد، باید بیشتر قابل‌لمس و درک می‌بود. ما نباید شوریده‌حالی را فقط در حرف و ظاهر و یا مثلا چند عکس خیلی کوتاه بلکه باید خیلی‌خیلی بیشتر ببینیم. تغییرات و واکنش‌هایی که اطرافیان و خانواده‌اش نسبت به او دارند نیز می‌بایست خیلی سنگین‌تر می‌بود چرا که تغییر او تغییر بسیاربسیار بزرگی بوده است. با وجود این‌که کار بسیار سختی است، اما این مسئله باید قابل‌لمس‌تر و عینی‌تر باشد تا حتی مخاطبی که اندک اطلاعی دارد یا حتی ندارد از تماشای فیلم، دریافت‌های کامل یا حداقل دریافت‌های کم‌سوالی داشته باشد. ولی الان به‌نظرم سوال‌های زیادی وجود دارد. سوال‌هایی درمورد این رابطه، این تحول، ورود و خروج شمس به قونیه، فضا و ماجراهای آن روزگار، چرایی بودن مولوی در قونیه و … درواقع مسیر تحول مولوی در فیلم خیلی ناقص است.

ضعف عمده «مست عشق» این است که خط روایی آن، خط روایی پرقدرتی نیست. نکته دیگر مربوط به بازی‌های فیلم است با وجود این‌که دو بازیگر شاخص در آن بازی می‌کنند که من توقع بیشتری از آن‌ها داشتم به‌خصوص از پارسا پیروزفر که بازیگر بسیار خوب و توانمندی است اما به‌نظرم بازی او در این فیلم خیلی خیلی معمولی بود.

شاهین امین در پایان اظهار داشت: با این همه به‌صورت خلاصه می‌توان گفت که حتی اگر «مست عشق» به مخاطب احساس مقبول بودن ندهد و او را شیفته خود نکند، ولی حداقل این احساس به او دست نمی‌دهد که وقتش تلف شده یا فیلم خیلی بدی بوده یا ضربه‌ای به تصور ذهنی او درمورد مولوی یا شمس زده یا اصلا فاصله خیلی بعیدی با شمس و مولوی داشته است. باز هم تاکید می‌کنم برای یک‌بار دیدن فیلم، احساس بدی به مخاطب دست نمی‌دهد.

محمد قربانی: مولانای فتحی؛ مولانای جِم است

محمد قربانی محقق، نویسنده و منتقد سینما در ابتدا اذعان داشت: سینمای «مست عشق» ول‌معطل است! فیلمنامه دستپاچه و به‌هم‌ریخته، اجرای مبتدی، تدوین مشوش‌کننده، بازی‌های بد و وجود حفره‌های اساسی و مبنایی در فیلم، به‌قدری آزاردهنده‌اند که حتی یک لحظه هم نمی‌توان قصه نداشته فیلم را دنبال کرد و به شخصیت‌هایش نزدیک شد. با این‌حال «مست عشق» می‌فروشد و توسط برخی درحال تبدیل شدن به یک دستاورد سینمایی و فرهنگی است.

وی افزود: پرچم برداشته‌اند و دور افتخار می‌زنند که «مست عشق» گیشه را از چنگ کمدی‌ها درآورده است. درحالی‌که مست عشق و کمدی‌های بی‌ارزش سال‌های اخیر، دو روی یک سکه‌اند. درواقع مولانا و شمسِ حسن فتحی را فرهنگ ولنگار معاصر ما سفارش داده است. مولانای فتحی، مولانای جِم است و برای مخاطب جِم ساخته شده است. مولانایی که نه شیعه است و نه سنی، نه مومن است و نه کافر، نه متشرع است و نه ضد شرع، نه ایرانی است و نه غیرایرانی، خلاصه هیچ خطری ندارد و خوراک طبقه لنگ در هوایی است که مولانا را از اکسپلور اینستاگرام و ایفلوئنسرهای مصرف‌کننده ادبیات شناخته‌اند و با سرعت وحشتناکی به سمت بی‌هویتی محض می‌روند. مولانا و شمس فتحی «شخصیت»های شترگاوپلنگی هستند که می‌توانی یک «برداشت آزاد» تنگشان بزنی و هر بلایی که دلت خواست سرشان بیاوری. می‌توانی جادو را جایگزین عرفان کنی، از عارف دیوید کاپرفیلد بسازی، عارف تارک دنیا را زن‌باره تصویر کنی‌ و…

قربانی معتقد است: «مست عشق» می‌فروشد چون فتحی بازار را می‌شناسد. چون می‌داند چگونه باید مولانا را مصرفی و کالایی کند. اما شریک تُرک فتحی چه چیزی کاسب می‌شود؟!

شمس جایی به کتابخانه مولانا اشاره می‌کند و حکم دور ریختن همه کتاب‌ها را می‌دهد. ماجرا جایی تاسف‌بار می‌شود که تنها کتابی که از کتابخانه مولانا به آن اشاره می‌شود؛ شاهنامه است. در انتها هم یک نظامی ترک، پس از پذیرفتن عرفان مفروض شمس و مولانا، نظم را مستقر می‌کند.

محمد قربانی در پایان گفت: نوع نگاه فتحی در «مست عشق» به زبان فارسی، دین و عرفان – فارغ از خودآگاهی یا عدم خودآگاهی فتحی نسبت به آن – خوراک نظام سکولار ترکیه‌ است که رویای عثمانی را در سر می‌پروراند.

 

جبار آذین: «مست عشق»؛ عاشقانه‌ای فاخر و مانا در سینمای جهان

جبار آذین منتقد و مدرس سینما و تلویزیون در معرفی «مست عشق» گفت: تصویر هنرمندانه، پژوهشگرانه و خردمندانه برشی از زندگی پرشور و سلوک مولانا و شمس تبریزی که جایگاه‌ رفیع و والایشان نزد اهالی خرد، عرفان و هنر ایران و جهان بسیار عیان‌ است؛ در دوران یورش و سلطه مغول‌ها به ایران در سال‌های ششصدوچهل و ششصدوچهل‌وپنج هجری  قمری و نمایش سیر معرفتی‌عرفانی مولانا و تاثیرات شگرف و انقلابی شمس تبریزی بر او، مضمون محوری درام تاریخی و عاشقانه «مست عشق» ساخته ارزشمند حسن فتحی نویسنده و کارگردان باسواد درام، تاریخ، هنر و مخاطب‌شناس سینما و تلویزیون است که کارنامه‌ای درخشان در سیما و سینما دارد. درواقع «مست عشق» حاصل نگاه و برداشت آزاد این هنرمند از زمانه و رخدادهای زندگی مولانا و شمس تبریزی است که با لحاظ تلفیق هوشمندانه نگره‌های عرفانی دیروز و امروز و جایگاه مولانا و شمس و عرفان در تاریخ انسان و عرفان، همچنین نیاز و سلیقه به‌ روز مخاطب به قلم مشترک فرهاد توحیدی و حسن فتحی به فیلمنامه‌ای جذاب تبدیل و توسط فتحی در قالب یک اثرسینمایی ارزنده جلوه‌گر شده است.

وی افزود: «مست عشق» با توجه و تمرکز بر روی موضوع و خمیرمایه سرشت آفرینش و جهان هستی با بازنمایی مقوله عشق‌های مجازی، خدایی، زمینی، آسمانی، انسانی و الهی در پیکره داستان فیلم، راوی عشق و مهر عرفانی مولانا و شمس، عشق علاءالدین پسر مولانا و کیمیاخاتون، دخترخوانده مولوی و عشق اسکندر به مریم، از نقش تعیین‌کننده و بنیادین عشق و محبت در زندگی‌های انسانی و الهی سخن می‌گوید و این مفاهیم و آموزه‌های بزرگ و مهم را به نیکی با پردازش باورپذیر کاراکترها و پیوند ‌تنگاتنگ مضامین عاشقانه با یاری هنرمندان توانا و حرفه‌ای ایرانی وترکیه‌ای در مقابل دوربین به تصویر کشیده است.

او اظهار داشت: درشرایط کنونی که بعضی از زوایای مختلف استنباطی به مسئله عرفان ورود کرده و نگاهی مثبت به مولوی و شمس ندارند و همچنین از آن خود کردن مولانا توسط ترک‌ها و سنت دیرپای زیست و نمایش سماع شیفتگان شمس و مولوی در قونیه به علت خواب عمیق مسئولان مدعی حراست فرهنگ، هنر و تاریخ کشور که از ما بهتران هر روز یک شخصیت و اثر تاریخی ایران را به نام خود می‌کنند! به اضافه لزوم لحاظ نگاه جهان امروز به مقوله عشق و رواج سریال‌های عاشقانه سطحی و تاریخی تحریفی ترکیه‌ای و شهرت برخی عوامل این سریال‌ها درجهان و ایران و… این فیلم نمی‌توانست در داخل ایران تولید شود و به ناچار در شهر قونیه ترکیه ساخته شد و به رغم انواع مشکلات، موانع و اختلاف‌ها توانست راه موفقیت و سربلندی خود را تا اکران تاریخی در سینمای ایران طی کند و با استقبال خوب و بی‎‌نظیر تماشاگران مواجه و با توفیق اجتماعی، رضایت ملی و جهانی را با خود همراه کند.

جبار آذین در پایان بیان کرد: «مست عشق» که فیلمی خوش‌ساخت، بامحتوا و محترم در کارنامه هنری حسن فتحی، شهاب حسینی، پارساپیروزفر و سینمای ایران محسوب می‌شود؛ از نظر فیلمنامه، تدوین، موسیقی، دوبله، کارگردانی و…  نیز در ردیف بهترین‎های سینمای جهان جای دارد.

ندا روزبه

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است