گفتگو با عوامل برنامه «آفتاب مهتاب»؛
سرزمینی پویا و پرتحرک برای خردسالان
بزرگترین ویژگی «آفتاب مهتاب» تحرک، ایجاد انگیزه برای تحرک و شیوه متفاوت مسابقات آن است.
برنامه تلویزیونی «آفتاب مهتاب» اولین مسابقه ویژهخردسالان است که با هدف تشویق آنها به تحرک و بازیهای جمعی تولید شده و از زمستان ۱۴۰۲ تا به الان از شبکهپویا درحال پخش است. «آفتاب مهتاب» برنامهایست با محوریت مسابقه و بازی که در آن خردسالان با گروههای چندنفره در فضایی شاد و جذاب با هم به رقابت میپردازند. رقابتی که هدف اصلی آن شادی، پویایی، تلاش برای مشارکت و درنهایت رسیدن به یک موفقیت جمعی است. کارگردان برنامه زهرا حقجویی از چهرههای فعال این عرصه است که از سال ۱۳۸۷ تاکنون برنامههای متعددی را برای کودکان و نوجوانان تولید کرده است. تهیهکننده آن نیز احسان نیلی از برنامهسازان قدیمی رسانه است که بعد از سالها با تهیه «آفتاب مهتاب» دوباره به حوزه کودک برگشته است. مهیار مجیب و امیرحسین انصافی که هر دو از چهرههای محبوب کودکان هستند بهعنوان مجری بازیگر این برنامه را اجرا میکنند. باوجود اینکه برنامهسازی برای کودکان در سالهای اخیر فراز و نشیبهای فراوانی داشته و کمتر شاهد بازخورد قابل توجه برنامهای در این حوزه بودهایم، «آفتاب مهتاب» برنامهایست که از شروع پخش تا به الان با استقبال کمسابقهای روبرو شده است. در ادامه پیرو بازخورد بیسابقه مخاطبان بهویژه کودکان از این برنامه، گفتوگوی خبرنگار صبا با سازندگان «آفتاب مهتاب» را از نظر میگذرانید:
زهرا حقجویی کارگردان: کشف جهان کودکانه، کشف زندگی در لحظه است
سالیان سال است که اغلب کارگردانان به دلایل مختلف برای تولید برنامهها و فیلمهایشان به سمت حوزه کودکونوجوان نمیروند، تا جاییکه میتوان گفت سیما و سینمای کودکونوجوان مدتهاست مظلوم واقع شده؛ با این وجود شما مدتهاست که در این حیطه فعالیت دارید. در چنین شرایطی شما چهطور با فراغ بال به سمت حوزه کودکونوجوان میروید؟
واقعیت این است که برای ساخت برنامههای کودک باید آنها را شناخت و با منطق آنها فکر کرد. کشف جهان کودکانه، کشف زندگی در لحظه است و من برای شفا در این جهان پیچیده، کار کودک میسازم. من در سال ۱۳۷۹ فعالیتم را با برنامههای بزرگسال آغاز کردم، اما از همان زمان همیشه احساسم این بود که جهان کودکان همان جایی است که ما هنرمندان باید به آن پناه ببریم. به همین دلیل از ۱۳۸۷، یعنی از زمانی که کار در حوزه کودک را شروع کردهام؛ احساس میکنم آدم خوشبختتری هستم و درطول این سالها هیچگاه برای ساخت برنامههای کودک، انگیزه مالی نداشتهام، اگر هدفم کسب درآمد بود شاید حتی یک برنامه کودک هم نمیساختم چون معمولا درآمد یک برنامه کودک کمتر ار هزینه فرصتی که صرف ساخت آن میشود. از همین جهت صراحتا میگویم که انگیزه اصلی برنامهسازان این حوزه برای ادامه این راه، عشق و تعهدشان به کودکان و آینده آنهاست.
پس همانطورکه سینماگران ما با مشکل نبود سرمایه و سرمایهگذار در حوزه کودکونوجوان مواجهاند، برنامهسازان تلویزیون هم با چنین مسئلهای روبرو هستند؟
بله متاسفانه. در واقع یکی از مشکلات اصلی برنامههای کودکونوجوان، پایین بودن برآورد بودجه آنها در مقایسه با برنامههای بزرگسال است. این کمبود بودجه نهت نها کیفیت برنامهها را تحتتاثیر قرار میدهد، بلکه انگیزه برنامهسازان را هم کاهش میدهد. درحالی که مخاطب کودک، مخاطب بسیارخاصی است و تاثیرگذاری بر او به مراتب بیشتر و عمیقتر از تاثیرگذاری بر بزرگسالان است و نیاز به توجه و سرمایهگذاری بیشتری دارد. بهنظرم یکی از دلایل اصلی این مسئله و عدمتوجه کافی، نگرش نادرستی است که به برنامههای کودکونوجوان و اهمیتشان وجود دارد. برخی از مدیران و تصمیمگیرندگان معتقدند که برنامههای کودک نیازی به سرمایهگذاری بالا ندارند و آن را در اولویتهای پایینتری نسبت به برنامههای دیگر قرار میدهند. هرچند برنامهسازان زیادی هستند که همچنان با عشق، تعهد و انرژی برای کودکان کار میکنند و تلاششان بر این است که با خلاقیت و نوآوری، بهترین محتوای ممکن را برای کودکونوجوان تولید کنند. برای مثال احسان نیلی تهیهکننده برنامه «آفتاب مهتاب» با سابقه درخشانی که از گذشته دارد، میتوانست یک سریال بزرگسال بسازد، اما انرژی و وقتش را صرف کودکان میکند یا محمدصادق باطنی مدیرشبکهپویا حتی وقت صبحانهاش را دریغ نمیکند و با جلسات متعدد، ریزبهریز برنامهها را همراهی میکند. میخواهم بگویم با تمام کملطفیهایی که به این حوزه میشود، من و بسیاری از همکارانم همچنان با عشق این مسیر را ادامه میدهیم، چرا که باور داریم تاثیرگذاری بر کودکان، تاثیرگذاری بر آینده جامعه است.
با این تفاسیر تنها دلیل عدم ورود دیگر سینماگران و برنامهسازان به حوزه کودکونوجوان، مسئله اقتصادی است؟
نه. به نظر من با این که معمولا در شرایط اقتصادی سخت برنامههای بزرگسال بهدلیل جذب درآمد بیشتر در اولویت قرار میگیرند؛ اما عوامل دیگری هم در این مسئله دخیلاند مانند کمبود آموزش و تخصص در بخش کودک. فاصله نسلها در عصر امروز خیلی بیشتر از گذشته است. شناخت نیازها و خواستههای نسل جدید پیچیدهتر شده و طبیعتا برنامهسازی برای کودکونوجوان نیازمند تحقیقات عمیقتر و درک بیشتری از روانشناسی کودکان و دانش تکنیکهای مناسب برای جلب توجه و انگیزه آنهاست. بسیاری از برنامهسازان از این چالشها هراس دارند و کمتر به سمت این بخش میروند.
از چالشهای کار با کودکونوجوان برایمان بگویید.
کار با این گروه سنی اگرچه بسیار لذتبخش و پربار است اما چالشهای خاص خودش را هم دارد. بچهها به سرعت توجه خود را از دست میدهند، جذب و نگهداشتن توجه آنها تا انتهای یک برنامه نیازمند خلاقیت و نوآوری مداوم است و باید از روشها و تکنیکهای مختلفی استفاده کرد که لازمهاش شناخت دقیق نیازها، علایق و مراحل رشد روانشناختی آنهاست. به طور کلی ارتباط موثر با کودکان نیازمند تواناییهای خاصی است. برای تشویق بچهها به مشارکت فعال در برنامه، باید با زبان و سبک ارتباطی مناسب با سن و مرحله رشدشان، با آنها رفتار و صحبت کرد. ازطرفی یک برنامه کودک زمانی موفق است که بتواند بین سرگرمی و آموزش تعادل را حفظ کند و بهگونهای طراحی شود که در کنار سرگرمکننده بودن، محتوای آموزشی و پرورشی مناسبی نیز داشته باشد. چگونگی محیطتولید برنامه نیز بسیار حائز اهمیت است، چرا که کودکان بسیاری از اوقات بهسرعت خسته میشوند. این محیط باید طوری فراهم شود که جدا از ایمن و مناسب بودن برای بچهها، جذابیت لازم را هم داشته باشد. تمام این موارد به اضافه محدودیتهای بودجه و منابع که به آن اشاره شد، چالشها و مسائلی است که برای کار در این حیطه با آن مواجه هستیم که امیدوارم با بهبود شرایط، بتوانیم برنامههای بهتری برای کودکان و نوجوانان ساخته و به رشد و توسعه آنها کمک کنیم.
از تجربه کارگردانی برنامه «آفتاب مهتاب» بگویید و اینکه چه شد که تصمیم به ساخت این برنامه گرفتید؟
«آفتاب مهتاب» تجربه بسیار ارزشمند و چالش برانگیزی بود. در این برنامه بچهها بهطور نمادین بهعنوان مسافران سرزمین آفتابمهتاب وارد دکور میشوند و میبایست برای سفینهای که در دکور قرارداشت، ستاره جمعمیکردند. مسابقهها رقابتی بودند اما بازی پایانی یک بازی دستهجمعی بود و این بازیها طوری طراحی شده بود که کودکان بتوانند آنها را با وسایلی ساده در خانه اجرا کنند. اهداف اصلی تیم تولید در این برنامه جلبتوجه و دقت بچهها به جهان پیرامون، همکاری، همدلی و ترغیب آنها به فعالیتهای جسمانی و خلاقانه همچنین افزایش ظرفیتهای شناختی و مهارتآموزی آنها بود تا کودکان بتوانند در کنار سرگرمی، مهارتهای جدیدی را یاد بگیرند و توانمندیهای خود را تقویت کنند. البته «آفتاب مهتاب» ابتدا بهعنوان یک برنامه ترکیبی و با هدف ترغیب کودکان به فعالیتهای جسمانی طراحی شده بود. به مرور زمان و با جلسات متعدد با تیم اتاقفکر برنامه به این نتیجه رسیدیم که با الهام از طبیعت، میتوان بعد جدیدی را به برنامه اضافه کرد و از آن پس، هر قسمت از برنامه با الهام از یک موجود یا عنصر از طبیعت مثل دریا، درخت، باد، یا اسب آغاز شد. ما برای آیتمهای نمایشی برنامه نیاز به لباسها و وسایل متعددی داشتیم ولی از آن جایی که «آفتاب مهتاب» هم مانند دیگر برنامههای کودک با کمبود بودجه و محدودیتهای مالی مواجه بود، تصمیم گرفتیم همهچیز را در قالب تخیل و قراردادهای خیالی ارائه دهیم. برای مثال ابتدای یک آیتم با بچهها قرارداد میکردیم که خیال کنیم اینجا یک نانوایی است، آنوقت دیگر نیاز نبود تا حتماً لباس نانوا بپوشیم. بهنظرم این راهکار هم باعث تقویت تخیل بچهها میشد و هم برنامه را بانمکتر و جذابتر کرد. تجربه ساخت «آفتاب مهتاب» نشان داد که با خلاقیت و نوآوری میتوان برنامههای ارزشمند و تاثیرگذاری برای کودکان تولید کرد. بهنظرم همکاری تیمی و استفاده از تخیل در برنامهسازی، از نکات کلیدی موفقیت برنامه «آفتاب مهتاب» بود.
احسان نیلی تهیهکننده: نگاه به حوزه کودک؛ نیاز به بازنگری جدی دارد
اغلب آثار شما در سالهای اخیر مربوط به حوزههای دیگری است، چه شد که به سمت این بخش رفتید و تهیهکنندگی «آفتاب مهتاب» را پذیرفتید؟
شروع فعالیت من در سازمان با حوزه برنامهسازی برای کودکونوجوان بود و در دوران تولید برنامه «نیمرخ» شکل جدیتری به خود گرفت. اما از زمانیکه ساختار شبکهها تغییر کرد و گروه کودک از شبکه یک حذف شد، حوزه کاری من هم در شبکه یک به سمت فیلم و سریال و برنامههای اجتماعی رفت و یک مدت بین برنامهسازیام در حوزه کودکونوجوان فاصله افتاد. البته مدتی در یکی از شبکهها مدیرگروه کودک بودم. در تمام این سالها میل باطنیام بازگشت به فضای کار کودک بود که با دعوت دوستان شبکه کودک این اتفاق دست داد و تجربه بسیار جذاب «آفتاب مهتاب» ترغیبم کرد تا دوباره به فضایی که مدتی از آن دور شده بودم برگردم و دوباره به کار در این حوزه جدیتر فکر کنم و این بازگشت را برای خودم به فال نیک میگیرم.
پس باز هم در این بخش تهیهکنندگی خواهید کرد؟
قطعا من در حوزه کودک و خردسال مسیرم را ادامه خواهم داد. واقعا به علاقه و اشتیاق فراوانی که برای کار در حوزه کودکونوجوان دارم، اعتراف میکنم.
از این جهت این سوال را پرسیدم که برنامهسازان حوزه کودکونوجوان تلویزیون مانند سینماگرانمان در این بخش با مشکل نبود سرمایه و سرمایهگذار مواجهاند.
خب بله در تمام ادوار برنامهسازها و گروههای کودکونوجوان ما در سازمان نسبت به حوزههای دیگر مظلومتر بودهاند. از قدیم یک نگاه سنتی وجود داشته که کار کودک را کودکانه میدیدند و بودجههای کمتری را برایش پیشبینی میکردند. حتی در مورد بودجه گروهها و شبکههای کودکونوجوان هم معمولا نسبت به شبکههای دیگر کملطفی میشود. در تمام دنیا برنامهسازان و کمپانیهایی که در بخش کودکونوجوان فعالیت دارند با سرمایهگذاریهای بسیار وسیعتری نسبت به حوزه بزرگسال کار میکنند. نگاهی که از گذشته در سینما و تلویزیون ما به این بخش مرسوم است؛ واقعا نیاز به یک بازنگری جدی دارد. باید ازطرف دولتها و نهادها برای برنامهسازان و افرادی که در این حوزه قدم برمیدارند یک حمایت مالی باشد چرا که سرمایهگذاری در حوزه کودکونوجوان، سرمایهگذاری معنوی است و همانند نهالی که بیستسال بعد از کاشت و حتی بعضا در دهههای بعد جواب میدهد؛ این حوزه نیز بسترسازی ذهنی میکند. پس اگرکه واقعا میخواهند یک نسل بیمسالهتر و مطلوبتری را در سالهای بعد داشته باشند، باید دغدغه مادی فیلمسازان و برنامهسازان را رفع کنند تا آنها هم بتوانند هنر و تخصصشان را بدون درنظرگرفتن مسائل مالی پیش ببرند. وقتیکه سرمایهگذار یا برنامهساز در این حوزه خودش را تنها ببیند و احساس کند که هیچ حمایتی نیست، طبیعتا انگیزهها کم میشود و در سالهای بعد شما میبینید که اصلا دیگر کسی برای فعالیت در این حوزه نمانده است.
ویژگی خاص «آفتاب مهتاب» از نظر خودتان چیست؟
بزرگترین ویژگی «آفتاب مهتاب» تحرک، ایجاد انگیزه برای تحرک و شیوه متفاوت مسابقات آن است. برنده در این برنامه، بهمعنای بردن یک جایزه برای یک گروه خاص نیست. از آن جا که معرفی یک برنده برای سنین خردسال آسیبذهنی ایجاد میکند، آن را طوری طراحی کردیم که درانتها کل شرکتکنندهها بهعنوان برنده اعلام شوند و با مشارکت یکدیگر امتیازهایشان جمع شود که خود بچهها در پایان متوجه این موضوع میشوند. یعنی بچهها درعینحال که برنده نداشتند، رقابت میکردند و در انتهای مسابقه هر دوگروه احساس برنده بودن دارند. درواقع تلاش برنامه براین بود که یک اتفاقی را برای پیشرفت و حس همکاری و همدلی بین بچهها رقم بزند
چه پیشنهادی برای برنامهسازان این حوزه در جهت موفقتر و تاثیرگذارتر بودن این برنامهها دارید؟
من دو پیشنهاد دارم، اول اینکه هر فردی که در حیطه خردسال یا نوجوان کار میکند باید واقعا عاشق این بچهها باشد. متاسفانه گاهی از زبان برخی از افرادی که در حال حاضر در این بخش فعالیت دارند، میشنوم که حوصله بچهها و سروکلهزدن با آنها را ندارند! این اصطلاح بدترین حالت ممکن برای کسی است که در این حوزه مشغول است در حالی که تکتک عوامل این بخش باید ذاتا عاشق بچهها باشند و به اصطلاح خودمان دلشان برای بچهها ضعف برود و حوصله سروکله زدن با آنها را داشته باشند. هر یک نفری که در تیم نسبت به این قضیه واکنش داشته باشد و صرفا بخواهد از جنبه شغلی به آن نگاه کند که حالا یک درآمدی در آن پروژه کسب کند؛ واقعا به گروه و برنامه آسیب میزند.
دوم بعد از اینکه احساس کرد این عشق را دارد، مطالعه و دقتنظر و فهم برنامهسازی کودک را مثلا با استفاده از مشاورین خوب و باتجربه کامل کند و با تحقیق، علم، آگاهی و با علاقه بیانتها نسبت به این حوزه وارد شود.
مهیار مجیب مجری: جای چنین برنامهای در تلویزیونی خالی بود
از تجربه «افتاب مهتاب» و تفاوتش با دیگر برنامههای کودکونوجوان بگویید و چه شد که اجرای این برنامه را پذیرفتید؟
از سالها پیش دورادور خدمت احسان نیلی تهیهکننده این برنامه ارادت داشتم، با خانم حقجویی کارگردان برنامه نیز تجربه یک همکاری خیلیخوب و موفق داشتم. چند سال پیش در شبکه پنج لابهلای برنامه رنگینکمان، تهیهکننده برنامهای به نام «من بگم» بودم که خانم حقجویی کارگردان آن بود. وقتی «افتاب مهتاب» به من پیشنهاد شد و داستان پروژه را خواندم، احساس کردم که واقعا جای چنین برنامهای سالیان سال در شبکههای تلویزیونی ما خالی بود. سالها پیش در دورانی که نوجوان بودم، برنامه بسیارجذابی به نام «حالا بشین، پاشو، بخند» از شبکه یک تلویزیون پخش میشد. علیرضا خمسه مجری آن بود که در طول برنامه بچهها را به تحرک وادار میکرد. بعد از آن دیگر هیچ برنامهای مشابه آن ندیدم تا «آفتاب مهتاب». بههمین دلیل با کمال میل پذیرفتم که در خدمت احسان نیلی و خانم حقجویی که هر دو دغدغه کودک دارند و افراد فرهیختهای هستند؛ باشم. مخصوصا خانم حقجویی که درطول این کار از او بسیار آموختم. همچنین در کنار امیرحسین انصافی که انصافا بازیگر بزرگی است و از آن خانواده هنرمند چنین فرزندی، دور از انتظار نبود و من از کنارش خیلی چیزها یادگرفتم. در کل من با «آفتاب مهتاب» یک تجربه ناب به دست آوردم و فکر میکنم که خیلی به دانشم در این زمینه افزوده شد.
البته که یکی از نکاتقوت این برنامه اجرای خوب شماست.
این که لطف شماست ولی من واقعا بدوناغراق میگویم چون دیگر سن و سالم طوری نیست که بخواهم از خودم تعریف کنم، بیشتر باید سعی کنم یاد بگیرم چون هنوز در این عرصه چیزی نیستم و دارم میآموزم، این را بدون تعارف میگویم.
بازخورد «آفتاب مهتاب» از شروع پخش آن تا به الان چگونه بوده؟
بهنظر من که بازخورد خیلی خوبی داشته است. زمانیکه برنامه پخش شد، دوستانم از جای جای ایران تماس میگرفتند و جدا از این که از برنامه تعریف میکردند، درخواست داشتند که بچههایشان در برنامه شرکت کنند. متاسفانه نمیتوانستیم پذیرای آن بچهها باشیم چون ضبط برنامه تمام شده بود. گاهی افرادی تماس میگرفتند که من از این که آنها پای برنامه نشستهاند، تعجب میکردم. درحقیقت «آفتاب مهتاب» با اقبال بسیار زیادی روبرو شده بود و من واقعا میتوانم بگویم که غافلگیر شدم. فکر میکردم که «آفتاب مهتاب» موفق شود، اما اینقدر فکر نمیکردم!
بعد از «آفتاب مهتاب» و تجربه چنین بازخورد موفقی، برنامهای برای ساخت اثر دیگر اینچنینی و با این سطح کیفی دارید؟
من طرحهای زیادی به شبکههای متعدد دادهام اما خب احتمالا به دلیل این که ضعیف بودهاند پذیرفته نشدند! الان در فکر برنامهای با محوریت قصهگویی برای خردسال هستم و درحال طراحی برنامهای که بتوانم توجه بچهها را به کتاب و کتابخوانی جلب کنم و آنها را به سمت قصه و قصهگویی سوق دهم. بهنظرم هرچهقدر در زمینه خردسال فعالیت کنیم و بچههای دانا و باهوشی داشته باشیم، خیال آسودهتری برای آینده آنها خواهیم داشت از این جهت که بچههای ما مسیر درست را پیدا کردهاند. حالا این درست بودن شاید از نظر من مثلا کتاب و کتابخوانی باشد، ازنظر فردی دیگر خوب دیدن باشد. فعلا در حال طراحی آن هستم، در کنارش مطالعه هم میکنم تا ببینم که میتوانم موفق شوم یک برنامه بسازم یا نه؟!
ندا روزبه
There are no comments yet