گفتگو با عوامل «زود عادت میکنیم»:
آیینهای که مخاطب خود را در آن بازیابی میکند
تلاش کردیم با نشان دادن زندگی یک زوج جوان که ممکن است در همسایگی ما باشند آینهای برای مخاطب بسازیم تا بتواند رفتار این زوج را مورد بررسی و قضاوت قرار دهد.
نمایش «خیلی زود عادت میکنیم» به نویسندگی وحید جباری، کارگردانی پرستو کرمی و با حضور آساره هداوند، مسعود خواجهوند، هوشمند هنرکار و آتیه جاوید تا جمعه پانزدهم تیر ساعت ۱۹ در کارگاه نمایش تئاترشهر میزبان علاقهمندان است. اجرای این نمایش بهانهای است تا به گفتوگو با پرستو کرمی، کارگردان و آتیه جاوید، بازیگر باسابقه تئاتر که این روزها با نقش «دریا» در این اثر حضور دارند، بپردازیم.
پرستو کرمی: پرداخت روان به موضوعی فراگیر مخاطب را جذب میکند
درباره داستان این نمایش برایمان بگویید؟ دلیلی که باعث انتخاب این متن شد چه بود؟
«خیلی زود عادت میکنیم» داستان زندگی زوج جوانی است که در آغاز زندگی مشترک با یک بحران روبرو میشوند. بحرانی که ممکن است برای هرکسی پیش بیاید اما نحوه برخورد آنها با بحران، نتیجهای متفاوت را در این نمایش شکل میدهد. مفهوم کلی این نمایشنامه برای عموم مخاطبان حرف مشترکی دارد و شاید بتوان گفت ما تلاش کردیم با نشان دادن زندگی یک زوج جوان که ممکن است در همسایگی ما باشند آینهای برای مخاطب بسازیم تا بتواند رفتار این زوج را مورد بررسی و قضاوت قرار دهد.
«خیلی زود عادت میکنیم»، تا چه میزان در بیان دغدغههای جامعه امروز موفق عمل کرده است؟
با توجه به بیان ساده، روان و پرداختن به موضوعی عمومی و فراگیر خوشبختانه ارتباط مخاطب با موضوع آسان و روان است و به مسائلی پرداخته شده که ممکن است در خانه من و شما پیش آمده یا پیش بیاید. در این اثر به اینکه حضور آگاهانه ما چقدر در آینده زندگی فردی و توسعه جامعه میتواند موثر باشد میپردازیم.
بلایی که عادت کردن بر سر رفتار، باور و انگیزههای بشر امروز میآورد را در چه سطحی میبینید؟
عادت به معنی تکرار یک رفتار است و به بیان سادهتر عادت مثل یک پاسخ خودکار و اتوماتیکوار به موقعیتهای خاصی است که با حداقل زحمت و انرژی در اثر تکرار و یادگیری ایجاد میشود. این عادت میتواند افکار ما را هم در بر بگیرد. شاید بتوان گفت عادت اصطلاحی برای طرز برخوردها، رفتارها و روشهاست. همه ما در زندگی روزمره عادتهای مختلفی را از خود نشان میدهیم. عادتهایی که مثل ورزش کردن و منظم بودن، میتوانند خوب باشند یا مثل اعتیاد، دروغگویی و فریب دادن جالب نباشند. به طور کلی میتوان عادت را از دو جنبه روانشناختی و فیزیولوژیک توضیح داد. فیزیولوژیکی وقتی است که یک عمل بارها در ساختار عصبی ما تکرار میشود و به شکلگیری یک مسیر میانجامد و این مسیر باعث میشود انتقال انرژی از اعصاب حسی به حرکتی راحتتر اتفاق بیفتد. وقتی در مقابل یک محرک رفتاری یک واکنش تکراری انجام میدهیم یعنی یک کار را به عادت انجام میدهیم. از نظر روانشناختی عادتها به انواع تمایلاتی که برای به دست آوردن به آن توجه داریم، گفته میشود. تکرار فرآیندها باعث تثبیت جای خود شده و این موضوع باعث میشود تا در این فرآیند و تجارب به احاطه و تسلط دست پیدا کنیم و در نتیجه کم کم آنها را به عنوان عادات خوب بپذیریم. این عادتها از یک رفتار ناخودآگاه به واسطه یک محرک بیرونی شکل میگیرند و لازم بود تا به این موضوع بپردازیم که چقدر از رفتارهای ما آگاهانه، و چقدر غیرآگاهانه و ناخودآگاه و ناشی از عادت است.
فکر میکنید مخاطبان از چه زوایایی میتوانند با این کار ارتباط برقرار کنند؟
این نمایش از زندگی ساده و روزمره ما وام گرفته شده است و به زبان ساده مخاطب، زندگی این زوج را تماشا میکند و در عین اینکه ممکن است با این زوج همذاتپنداری کند و برای او آشنا باشد شاهد رویدادی خواهد بود که او را ملزم به تفکر درباره آنچه دیده است، میکند.
آتیه جاوید: نقش باید بتواند من را از خودم جدا کند
شما جزو هنرمندان گزیده کاری هستید که اکثرا روی صحنه نقشهای متفاوتی را به نمایش گذاشتهاید. ویژگی و شاخصهای که در انتخاب نقش به ویژه روی صحنه به آن توجه دارید، چیست؟
متفاوت بودن یک نقش نسبت به دیگر نقشهایی که تاکنون بازی کردهام، بزرگترین دلیلی است که باعث میشود در یک پروژه حضور داشته باشم. یک نقش باید بتواند من را از خودم جدا کند و ویژگیهایی داشته باشد که به واسطه آن بتوانم به خلق شخصیت و کاراکتری بپردازم.
نقشتان در این نمایش تا چه میزان با شاخصه و معیارهایتان برای انتخاب و حضور در یک پروژه تئاتر منطبق است؟
زمانی که برای ایفای نقش «دریا» در نمایش «خیلی زود عادت میکنیم» دعوت شدم از کارگردان خواستم تا جلسهای با نویسنده نمایشنامه داشته باشیم چون به نظرم این نقش به طور کلی برایم کافی و کامل نبود. در طی جلساتی که با نویسنده داشتیم، نمایشنامه تغییراتی پیدا کرد و کم کم فضای ذهنی من با نقشی که قرار بود به ایفای آن بپردازم نزدیکتر شد. دریا، نقشهکش ساختمان است که همراه همسرش کار میکند. او بسیار نکتهسنج، باهوش و مهربان است. البته شوهرش ناصر به شدت از او میترسد. زمانی که نمایشنامه را برای اولین بار مطالعه میکنم و بعد از پذیرفتن نقش، به قالبهای بیرونی و درونی نقش توجه کرده و سعی میکنم تا از شخصیت تحلیل درستی داشته باشم. همچنین از تجربههای گذشته برای بهتر شدن روند شخصیتپردازی و ایفای نقش استفاده میکنم. البته این استفاده از تجربه گذشته به معنای تکرار نقشها نیست بلکه همواره نقشی متفاوت را به نمایش میگذارم. به نظر من اگر فضای نمایشنامه و نگاه بازیگر برای تحلیل و اجرای نقش درست باشد تماشاگران همواره با اثر نمایشی ارتباط برقرار کرده و از تماشای اثر لذت میبرند.
تئاتر امروز ما برای رسیدن به جایگاه طلایی خود از نظر کمی و کیفی به کدام شاخصهها نیازمند است؟
متاسفانه تئاتر به عنوان یک شغل و حرفه محسوب نمیشود و هیچ حمایتی از هنرمندان فعال در این عرصه نیست. برای اینکه تئاتر به جایگاه طلایی خود برسد باید بودجه سالیانهای برای تولید آثار داشت و امیدوارم این اتفاق در برنامه مدیران فرهنگی و هنری کشور قرار بگیرد.
مریم عظیمی
There are no comments yet