شنبههای چالشی صبا؛
نقش کیوریتوری در هنر معاصر ایران چیست؟
در این گزارش به همراهی بعضی از گالریداران، هنرمندان و کیوریتورهای هنرهای تجسمی به بررسی موضوع ورود کیوریتورها برای برگزاری نمایشگاهها پرداخته ایم.
هرچند پدیده کیوریتوری درجهان از پیشینهای طولانی برخوردار است و ریشه آن به چندین قرن قبل برمیگردد؛ اما این مقوله چند سالی است که در عرصه هنرهای تجسمی کشور ما رواج یافته است. اگر پیش از این، گالریداران نسبت به ورود کیوریتورها برای برگزاری نمایشگاهها موضعگیری میکردند، امروز به خوبی به این امر واقفند که ورود کیوریتورهای حرفهای و متخصص که به مدد دانش و آگاهی در این حوزه فعالیت میکنند به طور قطع میتوانند در ارتقاء سطح کیفی یک نمایشگاه نقشی کلیدی داشته باشند. این گزارش به همراهی بعضی از گالریداران، هنرمندان و کیوریتورهای هنرهای تجسمی به بررسی این پدیده از گذشته تا امروز میپردازد.
معصومه مظفری پیشکسوت نقاشی: برخی کیوریتور درباره مبانی بدیهی هم دانش کافی ندارند
معصومه مظفری؛ هنرمند پیشکسوت نقاش درباره پدیده کیوریتوری گفت: تجربه من در این زمینه این بوده است که بعضی مواقع، افرادی به عنوان کیوریتور مراجعه کرده و از من میخواهند تا یکی از آثارم را برایشان بفرستم، جالب است که حتی خودشان نیامدهاند تا کارهای من را از نزدیک انتخاب کنند و ببینند اصلا اثر من با کارهای دیگر نمایشگاه همخوانی دارد یا نه. به نظرم چنین فردی اصلا نباید عنوان کیویتور را روی خود بگذارد. کیوریتور یک برنامه مشخص برای برگزاری نمایشگاه دارد و برای مجموعه آثار هنرمندان مختلف که در کنار هم قرار میدهد دلایل قانع کنندهای ارائه میکند. از اینها گذشته، کیوریتور حتما باید برای نمایشگاهی که میخواهد برگزار کند یک استیتمنت داشته باشد. اما متاسفانه دراین سالها گاهی افرادی وارد این حوزه شده و نام خود را کیوریتور میگذارند که درباره مبانی بدیهی این حیطه هم دانش کافی ندارند و در واتساپ به هنرمندان مد نظر خود پیام داده و از آنها میخواهند که آثارشان را برای او بفرستند. درعین حال معتقدم که هر هنرمندی الزاما نمیتواند کیوریتور باشد و در مواقعی، اصلا لازم نیست که کیوریتور یک هنرمند باشد. فقط کافی است تا به آنچه دارد انجام میدهد تسلط داشته باشد و ضوابط این حوزه را رعایت کند. نه این که عنوان کیوریتور را روی خود بگذارد و از چند دوست هنرمند خود که میداند به او نه نمیگویند بخواهد تا آثارشان را برای نمایشگاه ارسال کنند.
این هنرمند در پاسخ به این که اساسا تعریف کیوریتور چیست اضافه میکند: هرچند در این زمینه مطالعه چندانی نداشتهام اما بر اساس تجربه فقط میدانم قطعا به این شکل نیست که فردی در منزل خود بنشیند و از راه دور به گردآوری آثار برای برپایی یک نمایشگاه بپردازد. کیوریتور باید حتما برای نمایشگاهی که میخواهد برگزار کند یک دلیل موجه داشته باشد و این که لزوم برگزاری نمایشگاه را بداند و برای خودش و هنرمندانی که میخواهند در این رویداد شرکت کنند مشخص باشد که چرا چنین آثاری را انتخاب کرده است. امروز بعضی از افرادی که عنوان کیوریتور را روی خود میگذارند به برگزاری نمایشگاههایی میپردازند که چنین حرکتهایی بیش از آن که اصولی باشد حالت دورهمیهای دوستانه دارد.
با این هنرمند که چندین دوره ریاست هیات مدیره انجمن هنرمندان نقاش را به عهده داشته است این سوال را مطرح میکنم که اساسا انجمن چقدر میتواند در تشخیص سره از ناسره در زمینه ورود کیوریتورها به نمایشگاههای مختلف نقش داشته باشد، وی اظهار داشت: این مسئله در حوزه وظایف انجمن نیست، ضمن این که نباید فراموش کرد مرتفع شدن چنین مشکلی یک شبه حاصل نمیشود. سالهاست که به وقت برگزاری نمایشگاههای گروهی؛ با افرادی مواجه هستیم که به عنوان کیوریتور به این حیطه ورود میکنند و تخصص چندانی هم در این زمینه ندارند. بهنظرم؛ رسانههای گروهی به خصوص نشریات تخصصی و روزنامهها میتوانند با نوشتن نقد و گفتوگو در این زمینه بیشتر تاثیرگذار باشند.
پریسا پهلوان مدیر گالری ویستا: کیوریتور در بستر هنر معاصر، نقشی تاثیرگذار دارد
پریسا پهلوان مدیر گالری «ویستا» نیز با اشاره به این که بحث کیوریتوری در حال حاضر اهمیت زیادی دارد گفت: واژه کیوریتوری سبقه دراواسط قرن بیستم داشته و در دهههای اخیر بیشتر مطرح شده است. همچنین، پیشتازان این حیطه نظریههای خود را ارائه کرده و کارهای زیادی در این باره انجام دادهاند. آنچه مسلم است این که در بستر هنر معاصر، نقش کیوریتور؛ امری جدی و تاثیرگذار تلقی میشود. اگر چه ممکن است در ایران، فاصلههایی از منظر کارکرد کیوریتور درقیاس با هنر جهان وجود داشته باشد اما همین که چنین حرکتهایی که در هنر کشور ما هم شروع شده به خودی خود اتفاق خوشایندی است. به خصوص این که امروز مبحث کیوریتوری دستخوش تغییرات زیادی شده است و دیگر به این مقوله تنها به چشم وسیلهای برای توسعه هنر نگاه نمیشود، بلکه کیوریتوری توانسته در نگاه فرهنگی جامعه به شکل کلان تاثیربگذارد. ضمن این که کیوریتوری درسطح جهان به مسائل پیچیده زندگی امروز، تاثیر تکنولوژی، کنشگری و… هم ورود کرده و توانسته تلقی جامعه را متحول کند. در سالهای اخیر، گالریداران و نهادهای فرهنگی بیش از پیش به نقش تاثیرگذار کیوریتور در هنر توجه کردهاند.
مدیرگالری «ویستا» افزود: با توجه به مطالعاتی که در این زمینه داشتهام میبینیم که دراین سالها تلاشهای امیدوار کنندهای در این حیطه انجام شده است. هرچند به نظرم هنوز راه زیادی باقی است تا به تعاریف واقعی کیوریتوری دست یابیم که مطمئنا به مدد پژوهش و مطالعات وسیع در این زمینه، قدمهای کیوریتورها نتیجه بخش خواهد شد. گاهی میشنوم که بعضیها، کیوریتوری را به معنی نمایشگاهگردان یا هنرگردان ترجمه کردهاند. در حالی که معتقدم این واژهها، تطابقی با معنای واقعی کلمه کیوریتور ندارد، چون دامنه وظایف کیوریتور وسیعتر از نمایشگاه گردانی است. ازاین رو فکرمیکنم؛ هنوز پدیده کیوریتوری در هنر معاصر ایران جا نیفتاده است. اما نباید فراموش کرد که گالریها برای برگزاری نمایشگاههای خود نیازمند حضور کیوریتور هستند و ضرورت دارد که در بستر هنر امروز از لحن، ایده و تفکرات نوی کیوریتورها بهره گرفته شود. به همین خاطر ضرورت دارد که به کیوریتورهای جوان، فرصت فعالیت داد و با آنها همراهی کرد. از طرفی، کیوریتور هم باید بداند که برای برگزاری یک نمایشگاه وظایف مهمی از چاپ کاتالوگ تا پرزنت آثار و نگارش استیتمنت را به عهده دارد که باید به واسطه مطالعه و پژوهش به انجام چنین اموری بپردازد. به هر حال در این زمینه نا امید نیستم و اطمینان دارم که اتفاقات خوشایندی در راه است و افرادی در حال تلاش هستند تا اتفاقات نوینی را در هنر تجسمی کشور رقم بزنند. ضمن این که گاه، کیوریتور میتواند یک جامعهشناس و انسانشناس باشد و حتما هنرمند هم نباشد تا با داشتن چنین مولفههایی، فضای تازهای را در نمایشگاهها با کمک هنرمندان خلق کند.
پهلوان در پاسخ به این سوال که خود شما به عنوان یک گالریدار، کیوریتورهایی که متقاضی برگزاری نمایشگاه در گالری «ویستا» هستند را براساس چه معیاری انتخاب میکنید اذعان داشت: اگر از آنها شناخت کافی نداشته باشم در خواست میکنم تا حتما پروپوزال خود را ارائه دهند تا ببینم ایدههایشان چقدر به خط مشی گالری نزدیک است. چندین سال است که در کنار گالری داری به برگزاری جایزه بزرگ «ویستا» هم میپردازیم که امیدوارم یکی از دورههای این جایزه با حضور کیوریتورها برگزار شود. البته این پدیده هنوز در کشور ما جوان است، به همین خاطر است که دراغلب مواقع، آنچه اتفاق میافتد بیش از آن که از تعریف صحیح و قاعدهمند کیوریتوری برخوردار باشد، حالت دورهمیهای دوستانه را دارد. درحالی که کیورریتور میبایست برای برگزاری نمایشگاه، یک پرسش در ذهن خود داشته باشد و براساس آن، به تحقیقات میدانی و جمعآوری مستندات و چینش آثار بپردازد. به بیان سادهتر، کیوریت کردن یک نمایشگاه پروسهای زمانبر و نیازمند مطالعات کتابخانهای است که اگر به درستی انجام نشود از مولفههای اصلی خود فاصله میگیرد.
حسین محسنی مدیرگالری آرتیبشن: کیوریتوری در کشور ما به جایگاهی که باید نرسیده است
حسین محسنی مدیرگالری «آرتیبشن» نیز در پاسخ به این سوال که مقوله کیوریتوری که در حال حاضر در عرصه هنرتجسمی ایران شاهد آن هستیم چقدر با رویکردهای جهانی متفاوت است میگوید: کیوریتوری بحثی جدی است که عملا چند سالی است در کشور ما بیشتر به آن توجه و پرداخته میشود. هرچند به طور معمول، در بازارها و فضاهای خارج از ایران به شکل جدیتری به این مقوله نگاه میشود. انتخاب و گردآوری آثار، نوشتن استیتمنت، پژوهش و… از جمله اصلیترین وظایف کیوریتور به شمار میرود. کیوریتور ضمن این که میتواند درجریان برگزاری نمایشگاهها، به شناسایی آثار هنرمندان مختلف بپردازند، به مدد نگارش استیتمنت در افتتاحیه هر نمایشگاه هم میتواند در توضیح رویکردی که آن آثار دارند و همین طور ارتقاء ارزش آثار هنرمند نقش به سزایی داشته باشد.
مدیرگالری «آرتیبیشن» اضافه کرد: کیوریتوری در این سالها مانند دیگر بخشهای هنرهای تجسمی، هنوز در کشور ما به رشد و جایگاهی که باید نرسیده است و در این زمینه فقط به کنار هم گذاشتن مجموعهای از آثار هنرمندان بسنده شده است. در واقع میتوان گفت؛ فضای کیوریتوری خارج از بحث دلالان هنر، امروزه بیشتر به گالریهای بزرگ و موزهها محدود مانده است. ولی با این حال، همین مقدار از شکل و شمایل کیوریتوری مانند انتخاب و چیدمان آثار هم در روند حاضر هنر معاصر ایران تاثیرگذار بوده است و خوشبختانه خط سیر فعالیتها در این حیطه هرروز پر رنگتر از قبل میشود. در دهههای گذشته، هنرمندانی مانند محمود جوادیپور، پرویز تناولی، حسین محجوبی و… به تاسیس گالری پرداخته و مدیریت این گالریها را خودشان به عهده داشتند، اما به تدریج علاوه براین که تعداد گالریها افزایش یافت، افراد دیگری وارد این حوزه شدند و این گروه از هنرمندان ترجیح دادند اداره گالریها به عهده افرادی باشد که به این امر واقف هستند تا خود بتوانند فقط بر روی خلق آثارشان متمرکز شوند. درباره کیوریتوری هم همین طور است و اگر سابق براین، گالریدار خودش به هنگام برپایی یک نمایشگاه، به انتخاب و چینش اثر میپرداخت، امروز این وظیفه را کیوریتور به عهده گرفته است که اگر این مسئله متکی به شیوههای درست ارائه شود، در روند برگزاری یک نمایشگاه تاثیر زیادی خواهد داشت.
یلدا خواجهزاده، پژوهشگر: کیوریتور مولف نمایشگاه است
یلدا خواجهزاده، هنرمند نقاش و پژوهشگر که سابقه کیوریتوری چندین نمایشگاه را نیز به عهده داشته است ضمن بیان پیشینهای درباره مقوله کیوریتوری اظهار داشت: ریشه این کلمه به معنی «مراقبتکردن» است و معنای اصطلاحی آن در طول تاریخ تا امروز همواره متغیر بوده و عملکردهای متفاوتی داشته است. به عنوان مثال، لقب کیوریتور در رم باستان به کسی گفته میشد که نظارت بر امور مهم شهر را برعهده داشت. بعدتر در قرون وسطی، این لقب به کشیشهایی اطلاق شد که از روح انسان مراقبت میکردند و تا قرن نوزده این عنوان برای کسانی که مراقبین موزهها بودند به کار گرفته شد. ولی امروز این اصطلاح در هنرهای تجسمی استفاده و به شخصی گفته میشود که با هدف برگزاری نمایشگاه انفرادی یا گروهی به گردآوری مجموعه آثار هنرمندان میپردازد و در این مسیر برای خود هدف دارد و پژوهش کرده است. به عبارتی، میشود گفت که کیوریتور مولف نمایشگاه است و مثل هرحرفه دیگری، اساس این کار مبتنی بر دانش و اطلاعات است.
خواجهزاده نیز درپاسخ به این سوال که کیوریتوری در کشور ما چقدر با استانداردهای جهانی برابری دارد اضافه کرد: همان قدر که گالریها و موزههایمان از استاندارد درجه کیفی «ج» برخور دارند کیوریتوری هم همین شرایط را دارد. ولی نمیدانم چرا این روزها که کیوریتوری بیشتر در هنرهای تجسمی رواج یافته است، خیلیها به عنوان این حیطه حساسیت پیدا کردهاند. حتی دیدهام که بعضی، برای کیوریتوری معادل فارسی تعیین میکنند و گاه تعاریف نادرستی از این عنوان صورت میگیرد و کیوریتوری معادل دلالی هنر برابر دانسته میشود! در حالی که حوزه کیوریتور جدا از بحث دلالی هنر است. ویژگی کیوریتور با هنرمند مشترک است و شاید به همین خاطر است که بسیاری از هنرمندان میتوانند مولف نمایشگاه خود باشند و کیوریتوری نمایشگاههایشان را به عهده بگیرند. دارا بودن دانش هنری، جامعهشناسی، روانشناسی و از همه مهمتر خلاقیت از ویژگیهای یک کیوریتور به شمار میرود. اما امروز بهخصوص در زمینه چیدمان اثر در نمایشگاهها با کمبود چنین ویژگیهایی مواجه هستیم.
این نقاش ادامه میدهد: درسالهای اخیر، عدهای که عملا دانشی نسبت به این مسئله نداشتهاند وارد این حیطه شدهاند. البته این مسئله در همه جای دنیا هست ولی در کشور ما رایجتر است که افراد به کارهایی میپردازند که درآن اشراف ندارند. درمواقعی دیده شده است که فعالیت فرد به اسم کیوریتور، ریشه سودجویانه دارد و او به اصل کار نمیاندیشد. البته عدهای از کیوریتورها هم با دانش وآگاهی وارد این حیطه شده و میتوانند در پررنگ شدن یک نمایشگاه نقش کلیدی داشته باشند. کیوریتوری در قالبی خاص و قطعی گنجانده نمیشود مانند هنر. این حیطه انواع مختلفی دارد: ما کیوریتورهایی را داریم که براساس پژوهش موضوعی، به انتخاب آثار هنرمندان میپردازند. گاهی هم خود کیوریتور موضوعی را تعیین میکند تا هنرمندان حول محور آن موضوع، اثری را خلق کنند. در واقع، کیوریتور با مداخله فکری، قصد دارد به یک معنای کلی و واحد از آن نمایشگاه برسد که این هم اشکالی ندارد، به شرط آن که به اصول این حرفه وفادار باشد و کار خود را به درستی انجام دهد. بعضی از گالریداران که عمدتا برای برگزاری نمایشگاه به دنبال بار مفهومی چندانی نیستند از کیوریتورهایی کمک میگیرند تا به وسیله آنها، نمایشگاههایشان بیشتر دیده شود و بتوانند به فروش آثارشان بپردازند. ولی در مجموع؛ نمیشود گفت که ما در امر کیوریتوری ضعیف هستیم، چرا که در این سالها در کنار ضعفهایی که در این حیطه داشتهایم، اما قدمهای خوبی هم برداشته شده است. نمونه آن نمایشگاههای موفقی بوده است که به واسطه وجود کیوریتورها خروجی تاثیرگذاری داشتهاند.
داود احمدی مونس، کاریکاتوریست: پل ارتباطی میان کاریکاتوریستها و گالریها شدم
داود احمدی مونس (آروین) هنرمند کاریکاتوریست و کیوریتور از دیگر هنرمندانی است که درباره پدیده کیوریتوری عنوان کرد: ازآنجایی که خود من یک کارتونیست هستم سعی کردهام درحوزه کارتون به کیوریتوری بپردازم و جایگاه کارتون را در بستر نمایشگاهها پر رنگتر کنم. شاید به این خاطر که خاستگاه اصلی کاریکاتور همیشه در مطبوعات بوده و اصولا کاریکاتوریستها با گالریها و بازار هنر بیگانه هستند. به همینخاطر سعی کردهام با برگزاری نمایشگاههای مختلف، پل ارتباطی میان کاریکاتوریستها و گالریها باشم. از سوی دیگر، معتقدم که در سالهای گذشته بسیاری از مجموعهداران آثار بنجل خریداری کردهاند که بعدها مشخص میشود کجا سرمایهگذاری کردهاند. اما تلاش من این بوده است که با برگزاری نمایشگاههای کاریکاتور، آثار کارتون را که در قیاس با دیگر آثار هنری قیمتی هم ندارد را در فضای مناسبتری در معرض دید این گروه از خریداران قرار دهم.
آروین افزود: در نمایشگاهی که در سال ۹۹ متشکل از آثار کاریکاتوریستهای مطرح برگزار کردم، آثار به انتخاب من صورت گرفت یا همینطور در جشن تصویرسال، ده سال کاریکاتور مطبوعات ایران را با همراهی سیفالله صمدیان دبیر این جایزه، رصد و جمع آوری کردم و از هنرمندانی چون زنده یاد استاد کامبیز درمبخش و دیگر دوستان کارتونیست، آثار مختلفی را در نمایشگاه به معرض نمایش گذاشتیم. استراتژیمان در این نمایشگاه این بود که آثار تمام هنرمندانی که در طول این سالها کاریکاتورهایشان در مطبوعات ایران به چاپ رسیده است را در نمایشگاه کنار هم بگذاریم و سعی کردیم عدالت و انصاف در این زمینه رعایت شود. نمونه دیگر آن نمایشگاه «هشتاد و دومیلیون» درسالهای اخیر بوده است که باز هم انتخاب آثار هنرمندان به عهده من بود و حتی از بانوان کاریکاتوریست هم آثاری را برای نمایشگاه انتخاب کردم. درمجموع، آثار ۴۵ کاریکاتوریست از اردشیر محصص و پرویزشاپور گرفته تا کار هنرمندان معاصر را باحمایت گالری «ثالث» روی دیوار بردم و خوشبختانه این نمایشگاه از فروش رضایتبخشی هم برخوردار بود. البته طبعا نوع برخوردها با کاریکاتور در قیاس با آثار مجسمه و نقاشی متفاوت است، اما جای خوشحالی است که امروز گالریهای بیشتری تاسیس شده و هر یک از آنها جریان خاصی را در هنر تجسمی دنبال میکنند. به ویژه این که ما درحال حاضر هنرمندان ارزشمندی داریم که دیده نشدهاند و کیوریتورها میتوانند در شناسایی و معرفی آثار این گروه از هنرمندان نقش زیادی داشته باشند.
آزاده صالحی
There are no comments yet