مطالبات اهالی هنر از وزیرارشاد
به هنر انقلاب بیش از پیش توجه شود
انتصاب سیدعباس صالحی در روزهای اخیر درجایگاه وزیر فرهنگ، زمینهای را فراهم کرده تا هنرمندان دیدگاهها و انتظاراتشان را درشاخههای مختلف هنری بیان کنند.
حوزه فرهنگ و هنر به همان میزان که از گستردگی برخوردار است، با چالشها و فرازونشیبهای متعددی هم در این سالها روبهرو بوده است. انتصاب سیدعباس صالحی اما در روزهای اخیر درجایگاه وزیر فرهنگ، باردیگر نظرها درعرصه فرهنگ را به خود جلب کرده و زمینهای را فراهم کرده است تا دیدگاهها و انتظاراتشان را درشاخههای مختلف تئاتر، سینما، ادبیات، موسیقی و هنرهای تجسمی بیان کنند.
داود فتحعلیبیگی هنرمند پیشکسوت: مدیران از بدنه خود وزارت فرهنگ تعیین شوند
داود فتحعلیبیگی هنرمند پیشکسوت هنرهای آیینی سنتی درباره چشماندازهای فرهنگی در دوره جدید گفت: سیدعباس صالحی سالها در وزارتخانه فرهنگ کارکرده و به جزییات امور فرهنگی واقف است. مهمترین اقدامی که میتواند به کار بگیرد این است که معاونان و مدیران بخشهای مربوطه را از بدنه خود وزارتخانه تعیین کند. شاید به این خاطر که تجربه نشان داده است اهالی هنر به آن شکلی که باید نمیتوانند در کارهای مدیریتی موفق باشند. امروز شخصیتهایی در این وزراتخانه هستند که از منظر تحصیلات و تخصص در درجه طراز اول قرار دارند و به خوبی میتوانند اداره امور و بخشهای مختلف حوزه فرهنگ را به عهده بگیرند و امیدوارم از ظرفیت و توانمندی چنین افرادی در دوره وزارت سیدعباس صالحی بهره گرفته شود. قادرآشنا یکی از این مدیران است که میتواند در جایگاه معاونت هنری وزیر عملکرد تاثیرگذاری داشته باشد. چرا که ایشان علاوه بر این که شخصیت سالم و صادقی دارد، مدیری کاردان و کاربلد است و از همه مهمتر میداند که با اقشار مختلف هنری چطور باید برخوررد کند.
این هنرمند اضافه کرد: مبحث چگونگی برگزاری جشنوارهها هم یکی دیگر از مقولههایی است که دردوره وزارت جدید میتوان به بهبود شکل و محتوای آنها امیدوار بود. اما به طور کلی، توجه وزیر فرهنگ در این دوره باید به سمت هنرهای ایرانی در قلمرو نمایش، هنرهای تجسمی و تئاتر باشد و به این هنرها از ابعاد آموزشی، پژوهشی و آفرینش توجه بیشتری صورت بگیرد. به عنوان مثال؛ ضرورت دارد که بودجه مطلوبی برای هنرهای آیینیسنتی درنظرگرفته شود. سالهاست هنرمندان این حیطه نسبت به کمبودها و نواقصی که در این زمینه وجود دارد اشاره میکنند و حالا با روی کارآمدن وزیر جدید شاید بتوان باری از روی دوش این مشکلات بردارد. به نظرم جا دارد که وزیر فرهنگ به مقوله نشر که در سالهای اخیر با بحرانهای جدی روبهرو بوده توجه ویژهای داشته باشد. کما این که رسیدن تیراژ کتاب به ۳۰۰ و ۵۰۰ در شرایط فعلی اسفبار است. درست است که بعضی از اهالی قلم تلاش کردهاند با پیوستن به فضای مجازی، آثارشان را در معرض دید قراردهند، اما واقعیت این است که هیچ رسانه دیگری جای کتاب را نمیگیرد. در سالهای گذشته، مسئله خرید کتاب از ناشران تا حدود زیادی عملی شده و به صنعت نشر و نویسندگان کمک میکرد، اما در چند سال اخیر، خرید کتاب از ناشران و نویسندگان مهجور قرارگرفته است و بهرغم این که بسیاری از کتابهای تالیفی که حرفی برای گفتن دارند روی زمین ماندهاند، کتابهایی مورد حمایت و خرید واقع میشوند که تاثیر چندانی بر روی مخاطب نداشته باشند. این موانع در صورتی برطرف میشود که مدیران فرهنگی از بدنه خود وزارت فرهنگ انتخاب شوند چون از اشراف و تسلط بیشتری برخوردارند.
فتحعلیبیگی درباره تجهیز سالنهای تئاتر دردوره وزیر فرهنگ جدید هم گفت: در دوره قبل وعدههایی مبنی بر تخصیص ساختمان جنب «سنگلج» و اضافه شدن آن به این سالن تئاتر پرقدمت مطرح شد و قرار بود شهرداری این ساختمان را به سنگلج اضافه کند، اما نه تنها این اتفاق نیفتاد که آن ساختمان به وسیله شهرداری تخریب شد، به طوری که حالا باقی ماندههای آن، تالار سنگلج را درمعرض خطر ریزش قرارداده است. اقداماتی از این دست در دورههای گذشته نه تنها موجب اعتلا و پیشرفت در تئاتر نشده که تبعات زیانآوری هم در این حیطه به همراه داشته است. با این حال امیدوارم در دوره وزیر جدید به این امور رسیدگی و توجه بیشتری شود.
پیروز ارجمند هنرمند عرصه موسیقی: وزارت فرهنگ نیازمند بازنگری در سیاستهای خود است
پیروز ارجمند هنرمند عرصه موسیقی از دیگر اهالی فرهنگ گفت: اصولا درحال حاضر در هر نظام تولید، مصرف محصولات هنری با تغییرات جدی در ایران و جهان همراه بوده است و دستگاههای دولتی هم باید خود را با این وضعیت وفق دهند. آنچه مسلم است این که وزارت فرهنگ نیازمند بازنگری درسیاستهای خود در برخورد با عرصه فرهنگ و هنر است. همان طور که در انجام یک عمل جراحی، در درجه اول، تشخیص و بعد درمان تخصصی نقش زیادی دارد، سیدعباس صالحی هم به دلیل داشتن سابقه کار در وزارت فرهنگ، میتواند این جراحی را به دست بگیرد. شاید یک کارخانه با وجود مهندس صنایع بتواند از حالت رکود و سکون خارج شود و به حرکت در بیاید، اما حوزه فرهنگ باید حتما به دست یک متخصص سپرده شود و از این نظر سیدعباس صالحی که سالها تجربه و پیشینه فعالیت درعرصه فرهنگ را دارد گزینه مناسبی است.
مدیرکل دفترموسیقی پیشین در وزارت فرهنگ با اشاره به این که امروز به تغییرات بنیادینی در حیطه فرهنگ نیاز داریم تصریح کرد: شکی نیست که نمیتوان در سبد کالاهای فرهنگی مردم مداخله کرد، اما به نظرم تجمیع دستگاههایی مثل وزارت فرهنگ و صداوسیما میتوانند در ارتقاء ذائقه مخاطبان تاثیر زیادی داشته باشند. در غیر این صورت، نابسامانیها به خصوص در زمینه موسیقی ادامه خواهد داشت. کشورهایی مثل ژاپن، کره و… امروز صدها میلیارد دلار از هزینه کشور خود را به صادرات فرهنگی اختصاص میدهند درحالی که ما در این زمینه با خلاءهای جدی رو به رو هستیم و با وجود پتانسیل گستردهای که به مراتب از این کشورها هم بیشتراست؛ نتوانستهایم تولیدات فرهنگی مناسبی برای مردم خودمان داشته باشیم. ناگفته نماند که درآمدهای فرهنگی گاه میتوانند از درآمدهای نفتی یک کشور هم بیشتر باشند. نکته دیگر به کارگیری مدیرانی است که همیشه در صحنهاند و با تغییرات کلی در وزارتخانهها، از این دستگاه به دستگاه دیگری میروند. از این منظر فکر میکنم، باید به مدیران جوان و خلاق میدان کار داده شود تا آنها بتوانند تجربیات خود را در حیطههایی که به آنها سپرده میشود ارائه دهند. اگر نیازمند زایش و پویایی درعرصه فرهنگ هستیم باید در درجه اول به جراحی بنیادین بپردازیم و امیدوارم سیدعباس صالحی با انتخاب مدیران جوان و خوشفکر، قدرت این جراحی فرهنگی را داشته باشد تا رونق و شکوفایی به شاخههای مختلف از جمله موسیقی بازگردد. این سکان، ناخدای خلاق و دنیا دیده میخواهد که با شناختی که از ایشان دارم، اطمینان دارم، اتفاقات خوبی دراین دوره خواهد افتاد.
حسین علیشاپور خواننده: دستاوردهای حوزه فرهنگ کم از اقتصاد ندارد
حسین علیشاپور خواننده موسیقی اصیل ایرانی با اشاره به این که موسیقی ملی درسالهای اخیر عملا در درجه چندم قرارگرفته است، گفت: امروز عمده توجهها به مسئله اقتصاد و رونق اقتصادی معطوف شده است، درست است که اقتصاد نقش زیادی در یک جامعه دارد، اما باید به این مسئله توجه کرد که دستاوردهای حوزه فرهنگ کم از اقتصاد ندارد. هرچند در زمینه وعدههای فرهنگی، بارها امیدهایمان به نا امیدی بدل شده است. بهطوری که هنرمندانی مثل من که امروز به مرز ۵۰ سالگی رسیدهاند دیگر امیدی به بهبود وضعیت موسیقی کشور ندارند.
او اضافه کرد: هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی سالهاست که در مسیر توسعه فرهنگی از جان گذشتگی کرده و کوشیدهاند تا این هنر را زنده و سر پا نگاه دارند، اما وقتی بودجه موسیقی ایرانی از قیمت یک آپارتمان ۵۰ متری در بالای شهر هم کمتر است دیگر چه انتظاری میتوان داشت؟ من بهعنوان یک موسیقیدان چقدر باید کار کنم و برداشتی نداشته باشم تا ثابت کنم که من به فرهنگ کشورم علاقهمندم؟ تا امروز خوانندگی ۳۳ آلبوم را به عهده داشتهام که به جز تعداد معدودی از آنها، اغلب این آلبومها با هزینه شخصی من و آهنگسازان دلسوز منتشر شده است. اگر نام این کار عشق به فرهنگ کشور نیست چه عنوانی میشود برایش گذاشت؟ و اصلا در برابر چنین فداکاری و فعالیتهایی، چه پاسخی دریافت کردهایم؟ در حالی که سیاستگزاران فرهنگی میتوانند تمهیدی بیندیشند تا نسبت به تولیدات هنری، حمایت بیشتری شود. بنابراین به نظرمیرسد کلید راه برای توسعه فرهنگ مشخص است، فقط کافی است که نسبت به برداشتن قدمهایی دراین مسیر، عزم جدیتری به کار گرفته شود. چون فرهنگ دراین سالها به قدری زمین خورده و پایمال شده است که تن رنجور هنرمندان اهالی موسیقی ایرانی دیگر توانی برای ادامه دراین مسیر ندارد.
شکرخدا گودرزی مدرس، کارگردان و بازیگر سینما و تئاتر: به هدفگذاری درلایههای مختلف فرهنگ و هنر بپردازید
شکرخدا گودرزی که دراین سالها نمایشهای مختلفی را با بهرهگیری از ظرفیت ادبیات کلاسیک ایران به روی صحنه برده است گفت: آقای صالحی در دوره تصدی قبلی خود در وزارت فرهنگ نشان داد که اهل تساهل و تعامل است. اما مسیر تئاتر در این کشور به سمتی رفته که بازگرداندن آب به این جوی خیلی سخت است و مسیری طراحی شده است که فرهنگ و تئاتر ملی با نشانهها و مولفههای منحصر به فردی که دارد کمتر در جامعه مورد معرفی و شناخت قرار گرفته است. حالا باید آب هرز رفته را دوباره به مسیر اصلی خود برگرداند که این کار بسیار سختی است. همراهی ایشان با هنرمندان و برگزاری شوراهای مشورتی میتواند تا حدود زیادی در این زمینه کارساز باشد. بسیاری از اهالی تئاتر به دلیل این که درسالهای اخیر، نقدهایشان مورد توجه واقع نشده، دیگر تمایلی به ابراز نظر ندارند، شاید به این خاطر که همیشه، در روزهای اول جلساتی با حضور هنرمندان برگزار شده ولی به مرور زمان، گفتهها در این جلسات به فراموشی سپرده شده است. با توجه به شناختی که از سیدعباس صالحی میرود میتوان امید داشت که او دردلهای هنرمندان را بشنود و به هدفگذاری درلایههای مختلف فرهنگ و هنر بپردازد.
محمد گلریز خواننده: توجه به هنرانقلابی بیشتر شود
محمد گلریز خواننده موسیقی ملی و سنتی گفت: از گذشته تا امروز نسبت به هنر انقلابی در حوزه فرهنگ ما کمتر پرداخته شده است. سیدعباس صالحی وزیری است که پیشتر هم در وزارت فرهنگ دارای سمت بوده و لذا آشنایی زیادی با مسائل فرهنگی دارد. حتی خاطرم هست یک بار در سالهای اخیر در برنامه «ارکسترهای خاکی» با ایشان از نزدیک دیدار داشته و درباره نقاط مختلف فرهنگ ازجمله توجه به موضوعات انقلابی و حماسی گفتوگو کردم. به هرحال، به شخصه همیشه نسبت به هنر انقلاب متعهد و پیگیر بوده و میدانم که توانمندی و ظرفیت موسیقی ما در این زمینه بسیار است. امیدوارم دردوره تصدی ایشان، از چنین ظرفیتهایی بهره بیشتری گرفته و به هنر انقلاب بیش از پیش توجه شود. کما این که دیگر چندسالی است که در جشنواره موسیقی فجر موسیقی انقلاب کمرنگ مانده است. باید دید که ایشان چه معاونینی را انتخاب میکنند و چه افرادی را میگمارند. امیدوارم افرادی انتخاب شوند که دلسوز فرهنگ کشورمان باشند و به مسائل فرهنگ انقلاب توجه ویژهای کنند.
مرتضی رازفر هنرمند پیشکسوت نقاش: مشکلات حوزه هنرهای تجسمی مربوط به امروز و دیروز نیست
مرتضی رازفر هنرمند پیشکسوت نقاش هم با طرح مسائل مختلفی در حوزه هنرهای تجسمی اشاره کرده و گفت: بعضی از مسائل در هنر ما امروز و دیروز شکل نگرفته و سالهاست که با آن دست به گریبان هستیم. نمونه آن، حضور مافیاگونه بعضی از هنرمندان است که در تمام رویدادهای هنری در صدر مجلس هستند، درحالی که به هنرمندان دیگر میدان داده نمیشود. یکی از کمبودهای جدی درحوزه هنرهای تجسمی، نبود منتقد متخصص است و همین مسئله باعث شده تا در مواقعی سره از ناسره تشخیص داده نشود و افرادی به قیمتگذاری درباره آثار هنرمندان بپردازند که صلاحیتی در این زمینه ندارند. هنرمند برای خلق یک اثر، مدتهای طولانی از جسم و روح خود مایه میگذارد و قطعا خودش بهتر میداند که اثرش دارای چه جایگاه و منزلتی است. نکته دیگر که همیشه برای خودم سوال برانگیز بوده مسئله حراجهاست. حراج تهران یکی از رویدادهایی است که اگر چه برپایی آن به خودی خود خوب است اما هر سال فقط نام تعداد محدودی از هنرمندان در این حراج مطرح میشود و باقی آثار هنرمندان دیگر در انزوا قرار میگیرد. اینها نکاتی است که اگر چه به شکل سرفصلوار اشاره کردم، اما هرکدامشان میتوانند در دوره مدیریت وزیر جدید مورد واکاوی بیشتری قرار بگیرند تا راهکاری برای آنها درنظر گرفته شود.
رحمت امینی نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر: در دوره وزیرفرهنگ جدید باید به گسترش تئاتر توجه شود
رحمت امینی از جمله نمایشنامهنویسان و کارگردان تئاتر نیز براین باور است که: مسلما در دوره فعلی، مدیری باید برای برطرف کردن معضلات فعلی تئاتر قدم بردارد که نسبت به وضعیت فعلی تئاتر شناخت داشته باشد. درسالهای گذشته، مرکزهنرهای نمایشی که امروز اداره کل شده است، بودجههایی را که به قرارداد تیپ معروف است تخصیص میداد و از طریق این بودجه، هزینههایی صرف دکور، لباس و سایر ملزمات یک اثر نمایشی میشد ولی این بودجهها به تدریج حذف شدند. از آن طرف، فعالیت سالنهای تئاتر خصوصی امروز به گونهای است که گویا هم وغم تئاتر تنها باید برروی گیشه متمرکز باشد. تئاتر اساسا با انواع نمایشهای تصویری فرق دارد؛ هنرهای تصویری دیگر از تزریق بودجههایی از سوی ارگان های دولتی حتی خود وزارت فرهنگ برخوردار هستند ولی تئاتر دراین سالها بدون حمایت و پشتوانه مالی مانده است. من از مهرماه سال گذشته در نوبت اجرا در تماشاخانه ایرانشهر هستم اما هنوز نتوانستهام تئاتر خود را در این سالن اجرا ببرم، چرا که سالنداران انتظار دارند هرشب ظرفیت ۲۵۰ نفری ایرانشهر را پرکنم و اگر نمایش طی ۱۰شب فروش خوبی نداشته باشد آن را پایین میآورند. این یعنی من برای اجرای تئاتر خود باید از حضور بازیگران چهره و اصطلاحا سلبریتی استفاده کنم و به هر قیمتی در گیشه کار خود را بفروشم. مسلما چنین حرکتهایی ضربات جبران ناپذیری برای تئاتر امروز به شمار میرود و در دوره مدیریت فرهنگی جدید باید نسبت به چنین معضلاتی، چارهاندیشی جدی شود.
این هنرمند اضافه کرد: در کشورهای دیگر که صاحب تئاتر و فرهنگ هستند، کمپانیها و از همه مهمتر، شهرداریها نقش پررنگی در حمایت از تئاتر دارند و اصلا یکی از وظایف شهرداریها حمایت از این هنر است. اما در کشور ما شهرداریها به آن شکلی که باید در این مسیر فعالیتی ندارند. تعطیل شدن جشنوارههایی که میتوانستند در احیاء تئاتر ما سازنده باشند هم مزید برعلت شده که از این میان میتوان به تعطیلی جشنواره تئاتر «ماه» اشاره کرد و یا همینطور؛ حوزه هنری و شهرداری که مدتهاست بخش تئاتر آن به حالت تعطیل درآمدهاند. نکته دیگر این است که بعد از کرونا، بسیاری از هنرمندان و گروههای خوب تئاتری به دلایل مختلف از این عرصه کنار رفتند که امروز جای خالیشان بیش از گذشته احساس میشود. امیدوارم در دوره وزارت سیدعباس صالحی این گروهها بتوانند فعالیت خود را از سر بگیرند، چرا که حضورشان در تئاتر به طور قطع، مفید و تاثیرگذار است.
امینی ادامه داد: اشاعه و گسترش تئاتر در سراسر ایران یکی دیگر از مهمترین مسائلی است که به نظرم باید در دوره وزیرفرهنگ جدید به آن توجه شود. زمانی بود که استانهایی چون فارس، گیلان، اصفهان، خوزستان، خراسان و… خود صاحب تئاتر بودند ولی امروز رونق تئاتر در این شهرها رخت بسته و قبله آمال تئاتریها در این استانها این است که بتوانند به تهران بیایند تا دیده شوند. حالا بماند که ارتباط صداوسیما هم در این سالها با تئاتر قطع بوده و صداوسیما نه تنها قدمی برای کمک به تئاتر بر نمیدارد که در این مسیر ممانعتهایی را هم به وجود میآورد. امیدوارم وزارت فرهنگ در این دوره بتواند به مرتفع کردن معضلات تئاتر بپردازد و جشنوارههای دانشجویی و دانشآموزی تئاتر با تعامل ارگانهای مربوطه مثل وزارت علوم دوباره از سر گرفته شود.
آزاده صالحی
There are no comments yet