عوامل «اتفاقات عجیب 16 سالگی»:
تئاتر نوجوان مورد غفلت واقع شده است
به بهانه اجرای نمایش «اتفاقات عجیب 16 سالگی» که به دغدغههای نواجوانان امروز جامعه میپردازد، با عوامل سازنده این نمایش گپ و گفتی داشته ایم.
در روزهایی که گذشت داود زارع و نرگس اصغری به طور مشترک به عنوان نویسنده و کارگردان به همراه گروهی از هنرجویان نوجوان کارگاه نمایش خود تئاتری به نام «اتفاقات عجیب ۱۶ سالگی» را روی صحنه بردند. نمایشی که داستان آن درباره دختری است که در جشن تولد ۱۶ سالگی خود متوجه می شود افراد حاضر در میهمانیاش با وجود ظاهر خوشحال و راضی با مشکلات بسیاری در زندگی دست و پنجه نرم می کنند. این موضوع باعث ایجاد همدلی بیشتر در بین آنان می شود. خبرنگار صبا به بهانه این اجرای متفاوت که به دغدغههای نواجوانان امروز جامعه میپردازد با عوامل سازنده این نمایش گپ و گفتی داشته که در ادامه میخوانید.
ایده و انتخاب موضوعاتی که در طول نمایش میبینیم چگونه شکل گرفتند؟
داود زارع، نویسنده و کارگردان: حدود دو سال پیش موضوع این کار به ذهنم آمد و در یکی از کارگاههای تولید تئاتر با نوجوانان کار را آغاز کردیم. کار در ابتدا بسیار خام بود در این مسیر پوست اندازی کرد و شکل جدیدی به خود گرفت. بعد در جشنواره بیست وهشتم کودک و نوجوان اجرا کردیم و دوباره دچار تغییر و تحولاتی شد و نرگس اصغری در بخش متن و در مرحله نهایی نیز در زمینه کارگردانی به گروه اضافه شد. از دو سال پیش که کار شروع شد تغییراتی روی آن اعمال کردیم برخی موضوعات حذف، بعضی اضافه شدند و داستانها را نیز از خود هنرجویان گرفتیم. یعنی در طول هفته که برای کلاسها میآمدند از آنها میخواستیم تا موضوعاتشان را برای ما بیاورند و بر اساس موضوعات اتودهای نمایشی انجام میدادیم و تلاش کردیم برای اینکه تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد موضوعات واقعی و برگرفته از تجربیات خود نوجوانان باشد.
این موضوعات بیشتر از تجارب شخصی بچهها بود یا از آنچه بر اطرافیانشان گذشته بود؟
نرگس اصغری، نویسنده و کارگردان: با توجه به اینکه جو صمیمانه و دوستانه گروه بچهها بیشتر موضوعات و داستانهایی را که از اطراف خود وام گرفته بودند مطرح میکردند. یعنی المانهایی از اتفاقی که برای یک همکلاسی یا یک هم سرویسی در راه مدرسه رخ داده بود را برای ما تعریف میکردند و ما هم برایش قصه میساختیم و آن را تبدیل به مونولوگ و داستانکهایی کردیم که در طول نمایش دیدید. در طول تمرینات این وقایع مورد پردازش قرار گرفت و خیلی تغییر کرد.
با توجه به اینکه این نمایش را با مشارکت هنرجویان کارگاههای تئاتر نوجوان خودتان انجام دادهاید آیا پیش از این هم چنین تجربهای داشتید؟
نرگس اصغری: ما تاکنون به شکلهای مختلف کار کردهایم. مثلاً سال گذشته کاری در تالار هنر بر اساس یک متن مکتوب داشتیم که با همراهی دو بازیگر حرفهای اما بر پایه و اساس گروه هنرجویان اجرا شد اما این نمایش به صورت کارگاهی شکل گرفته است.
داوود زارع: قطعاً همه هنرجویان این توانایی را ندارند که روی صحنه بیایند در واقع ما در این کار ریسک کرده و صحنه را به دست ۱۲ بازیگر آماتور نوجوان سپرده و به آنها اعتماد کردیم. اما این اعتماد را هنرجویان در ما ایجاد کردند و ما توانستیم یک کاری که شاخصههای حرفهای داشته باشد را روی صحنه ببریم. این کار در کارگاه تولید شد و ما کم کم در قالب اتودها به شکل نهایی رسیدیم. در حال حاضر نیز نمایشی در دست تولید داریم که در سه مرحله تولید خواهد شد و اگر شاخصههای لازم را داشته باشد به اجرای حرفهای میرسد. بنابراین ما در موسسه خودمان نیز فیلترهایی داریم تا افرادی روی صحنه بیایند که تواناییاش را دارند. من و خانم اصغری سالیان زیادی با افراد حرفهای و برای کودکان کار کردیم اما امروز برای ما خیلی اهمیت دارد که با نابازیگر کار یا کسانی که برای بار اول روی صحنه میآیند کار کنیم هرچند که برخی بازیگران این نمایش برای بار چندم است که همراه ما بازی روی صحنه حرفهای را تجربه میکنند. ما صحنه را به دست بچههای آماتور میسپاریم و به آنها اعتماد میکنیم و این چیزی است که برای ما بسیار ارزشمند است اما مهمتر از آن، این است که تاثیرگذاری کار نوجوان با حضور خود بچههای نوجوان بیشتر خواهد بود. ما نمیتوانیم موضوعی را وسط بگذاریم و بگوییم میخواهیم در مورد نوجوان صحبت کنیم بنابراین زمانی که خود نوجوان روی صحنه است و از طریق خودش در مورد مسائلش صحبت میکنیم میتوانیم تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطب داشته باشیم.
از نظر شما تئاتر نوجوان در چه وضعیتی قرار دارد؟
نرگس اصغری: در زمینه تئاتر، قشر نوجوان بسیار مورد غفلت واقع شده است. یعنی بچههای نوجوان نه جایی برای آموزش درست دارند نه جایی که بتوانند تعامل با یکدیگر و کار گروهی را تمرین و تجربه کنند. از آن مهمتر جایی را ندارند که بروند و تئاتر ببینند، تئاتری که مختص سن آنها باشد. خب تئاتر کودک دیگر برای آنها جذابیتی ندارد چرا که دغدغه آنها نیست و تئاتر بزرگسال نیز از نظر موضوعی گاهی حتی مناسب سن نوجوانان نیست اما گزینهای دیگری موجود نیست. بنابراین ما در این کار دو جنبه را در نظر داریم یکی اینکه با هنرجویان خودمان که نوجوان هستند یک نمایش نوجوان تولید کنیم که هم روی خود این هنرجویان تاثیر بگذارد و مهارتهای بازیگری، کارگردانی و کار گروهی را تجربه کنند و هم اثری که تولید میشود مناسب مخاطب نوجوان باشد. در طول روزهای اجرا حداقل نیمی از سالن توسط نوجوانان پر شد، برای ما بسیار خوشایند بود که بچههای ۱۴ تا ۱۸ ساله با هم قرار بگذارند، بیایند و تئاتری که مختص دغدغههای خود آنهاست را ببینند.
یکی از شاخصههای اصلی نسل نوجوان امروز ما این است که به شدت جهانی و شبیه هم نسلان خودشان در کشورهای دیگر هستند از تاثیر این ویژگی بر روند کار بگویید.
نرگس اصغری: دقیقاً همان گونه که شما میفرمایید بچههای ما امروز بسیار جهانی شدهاند و فراتر از مرزها فکر میکنند و ما تلاش میکنیم به این بلندپروازیهایشان و افکاری که دارند بها بدهیم. گاهی در حین کار بچهها نقدها و نظراتی در مورد متن، کارگردانی، تبلیغات و غیره دارند و تقریبا در همه موارد همواره صاحب نظر هستند. ما سعی میکنیم در گروهی که داریم راه را باز کنیم و اجازه بدهیم که این نواجوانان بخشی از کار را بر اساس تواناییهایشان بر عهده بگیرند و محیط را باز کنیم تا بچهها بتوانند فرا مرزی فکر کنند و کارهایی که فکر میکنند در توانشان هست حتی به شکل مختصر انجام دهند.
آیا میتوانیم بگوییم که این نسل چهارچوبهای خشک استاد و شاگردی در تئاتر را میشکنند؟
نرگس اصغری: بله دقیقاً همینطور است. این کار را میکنند و ما هم به آنها برای انجامش میدان میدهیم. البته در ابتدای امر بر اساس اینکه نمیدانند چه واکنشی خواهند گرفت با تردید این کار را انجام میدهند اما وقتی محیط را صمیمانه میبینند و میدانند که ما به حرفشان گوش میدهیم این ارتباط شکل دیگری به خود میگیرد و حقیقتاً هم اگر ما این انعطاف را نداشته باشیم نمیتوانیم با نوجوانان کار و تعامل کنیم و این مسئله، خود به باز بودن فضای تئاتر و فضای گفتوگو در تئاتر باز میگردد. بنابراین ما در ابتدا با این بچهها دوست و بعد وارد فضای تعامل و کار تئاتر میشویم.
مسلماً یکی از بزرگترین ویژگیهای تئاتر این است که روی مخاطبش از طریق هم ذاتپنداری و کاتارسیس تاثیر میگذارد اما بخشی از این مسئله و تاثیر روی خود بازیگر و اجرا کنندگان تئاتر است. آیا در طول این مدت شاهد تاثیرات تئاتر روی هنرجوهای خود نیز بودهاید؟
نرگس اصغری: بله به نکته بسیار خوبی اشاره کردید ما در همین گروه نوجوانانی داشتیم که مشاوره دریافت میکردند به جهت اینکه تعامل برقرار نمیکردند، حرف نمیزدن و نمیتوانستند ارتباط خوبی بگیرند و این خیلی برای ما خوشایند است که میبینیم به مرور این دیوار شکسته میشود و روی صحنه خیلی راحت با دوستانشان تعامل میکنند و خدا را شکر این پروسهای که میگویید درست مثل یک پروسه درمانی عمل کرده است.
در زمینه سالن و امکانات اجرایی برای نوجوان در چه وضعی هستیم؟
داود زارع: ما چیزی به عنوان سالن تخصصی تئاتر نوجوان نداریم، چون تئاتر نوجوان نداریم. نوجوان در مملکت ما قشر رها شده است و انگار چیزی به نام نوجوانی نداریم و صرفاً از مرحله کودکی به بزرگسالی پرتاب میشویم. در حالی که سن نوجوانی و به خصوص ۱۶ سالگی که ما در این اثر هم به آن اشاره ویژهای داشتیم سنی است که بچهها کم کم آماده میشوند تا وارد سن جوانی شوند و میخواهند خودشان را پیدا کنند، انتخاب رشته کرده و به دانشگاه بروند و برای آیندهشان تصمیم بگیرند. ما برای تئاتر نوجوان نیاز به متنهای متناسب داریم و اگر سالنی مختص به تئاتر نوجوان نداریم میتوانیم حداقل یک سانس مختص تئاتر نوجوان در سالنهای مختلف داشته باشیم. یک نوجوان دوست ندارد که کنار یک بچه ۵ ساله بنشیند و تئاتر ببیند بلکه دوست دارد در کنار هم سن و سال خودش و چه بسا بزرگسالان به تماشای تئاتر بنشیند. من خیلی خوشحالم که از اجرای سوم-چهارم این نمایش شاهد حضور نوجوانان روی صندلیهای سالن بودیم که در کنار خانوادههایشان برای دیدن نمایش آمده بودند. ما در این نمایش به دغدغههای مختلفی که نوجوانان امروز در ذهن دارند پرداختهایم و چه جایی بهتر از تئاتر که نوجوانان ببینند به دغدغههایشان پرداخته میشود. با توجه به اینکه تئاتر به صورت غیر مستقیم تاثیر خوبی روی مخاطبش میگذارد خانوادههایی که به دیدن تئاتر میآیند نیز از این دغدغهها آگاه میشوند. حتی بسیاری از خانوادهها بودند به ما موضوعات و دغدغههایی که نیاز است در موردش صحبت شود را پیشنهاد کردند موضوعاتی مثل نظام وظیفه، عشقهای نوجوانی، اعتیادی که امروز در بین نوجوانان شایع است. اما این چیزیست که باید با دوام باشد و به صورت پیوسته انجام شود و چیزی که دوام و پیوستگی نداشته باشد تاثیری هم ندارد مانند این است که بذری کاشته و رفتهاید.
بنابراین باید جریانسازی شود!
داود زارع: بله دقیقاً در تئاتر نوجوان باید جریانسازی شود. چیزی که متاسفانه نیست و هر سال هم سمینارها و یا تحقیقاتی در این زمینه مطرح میشود اما در حد حرف باقی میماند. حال علاوه بر حمایت کنندکان در دستگاههای اجرایی این کارگردانان و کسانی که از بطن جامعه هنری هستند که باید این تداوم را حفظ کنند. علاوه بر این ما باید سراغ آموزش نسل پس از خود برویم تا آنها نیز در آینده برای نسل خودشان تئاتر کار کنند و یا مخاطب تئاتر شوند و این بحث مهمی است.
نرگس اصغری: شاید بسیاری از این نوجوانان در سالهای آینده دیگر تئاتر کار نکنند به جهت اینکه وارد رشتههای دیگر میشوند و بحث دانشگاه و شغل پیش میآید ولی هدف ما این است که تئاتر آنقدر در ذهن آنها بماند و در جریان زندگی آنها موثر باشد که اثراتش به عنوان یادگاری در زندگی و روند رشدی که طی میکنند بماند.
نوجوانان یک گروه سنی بسیار حساس هستند که اغلب تعاملاتشان محدود به گروه سنی خودشان است شما با پرورش چه ویژگیهایی در خودتان به این تعامل دست پیدا کردهاید؟
نرگس اصغری: من همیشه تلاش کردهام که کودک درونم را زنده نگه دارم. از طرفی ما یک دختر نوجوان داریم و تلاش میکنیم همپای دخترمان وارد فضاهایی که برای نوجوانان دوست داشتنی است شویم. مثلا من اولین بار چندین سال پیش از طریق دخترم با اتاق فرار و کافه مافیا آشنا شدم، توجه به اینکه چه فیلمهایی را دوست دارد چه موسیقی گوش میدهد و همین همراهی با فرزند خودم باعث شده تا بتوانم با نوجوانان نیز همراه شوم و نوجوانان نیز آرام آرام شما را در فضای خودشان میپذیرند و زمانی که خیلی دوستانه نه از موضع یک مربی و یا با نگاه از بالا به آنها نزدیک شوید هم با شما درد دل میکنند و هم حرفتان را گوش میکنند.
داود زارع: تولید تئاتر نوجوان بسیار سخت است. کار با بچههای نوجوان نیازمند این است که شما یک پس زمینهای داشته باشید تا آنها به شما اعتماد کنند. تئاتر میتواند به اینکه بحرانها را پشت سر بگذاریم و حال بهتری داشته باشیم بسیار کمک کند و ابزار بسیار خوبی باشد تا ما با آسیب کمتری به یک ساحل امن برسیم. بنابراین تئاتر برای این سن بسیار خوب است. منتها ما نیاز داریم که پیش از آن با بچهها ارتباط داشته باشیم تا ما را بپذیرند و قبول کنند و آن زمان است که شما میتوانید با همراهی آنها چیزی را شکل بدهید که بتواند تاثیرگذار باشد. ما روزهایی را داشتیم که مخاطبانمان و حتی پدران و مادران با دیدن نمایش اشک ریختند چون خودشان این موضوعات را تجربه کرده بودند و زمانی که میفهمیدند این موضوعات نمایش را، خود بازیگران و هنرجویان در اختیار ما گذاشتند متعجب میشدند. در واقع همه اینها به خاطر آن اعتمادیست که فقط به خاطر رفاقت شکل گرفته است. برای انجام دادن کار تاثیرگذار برای مخاطب نوجوان اول باید مخاطب و موضوع را بشناسیم و بعد هم ابزار داشته باشیم و ابزار آن خود نوجوانان هستند به این ترتیب میتوانیم در دل تماشاگران و مخاطب هدفمان نفوذ کنیم و اگر میخواهیم برای نوجوان کار کنیم در ابتدا باید با او رفیق شویم و بعد روی موضوعات و دغدغههای امروز کار کنیم.
در زمینه جشنوارههایی که به نمایش نوجوان میپردازند با چه چالشهایی روبرو هستید؟
نرگس اصغری: متاسفانه نه تنها در بخش کودک و نوجوان بلکه در تمام بخشها ارزیابی درستی از کارها انجام نمیشود. آنچه به عنوان کار بخش نوجوان در جشنوارهها میبینیم این سوال را پیش میآورد که اساساً با چه تعریفی این اثر به عنوان کار نوجوان قلمداد شده است. اینکه صرفاً یک اثر مناسب کودک نباشد به این معنی نیست که اثر نوجوان است در صورتی که هیچ ربطی به دغدغه نوجوانی ندارد، هیچ نوجوانی در آن شرکت نکرده و چشم اندازی برای یک نوجوان در آن دیده نمیشود.
داود زارع: اینکه ما بخش جداگانهای به عنوان بخش نوجوان در جشنواره داریم خیلی خوب است چرا که ما در این امر در حقیقت نوپا هستیم اما اینکه آثار بر اساس یک سری شاخصههای تکراری ارزیابی شود مسائلی به دنبال دارد.
ما در تئاتر کودکان و نوجوانان، تئاتر با بچهها، تئاتر برای بچهها و تئاتر درباره بچهها داریم. نمایش «اتفاقات عجیب ۱۶سالگی» تئاتری با، برای و درباره نوجوانان بود. من فکر میکنم که باید شاخصهها و تقسیم بندیهای امتیاز دادن به تئاتر نوجوان را تفکیک کنیم و داوری برای این نمایشها متفاوت باشد. حتی برای این کار داوران نوجوان داشته باشیم. مثلاً میتوان از نوجوانانی که در انجمنهای مختلف هنری فعالیت میکنند استفاده کرد چون ما برای خود این گروه سنی کار میکنیم. البته خوب است که داوران متخصص هم باشند اما باید از یک دیدگاه دیگر نیز آثار سنجیده شوند و همان شاخصههای تکراری که در همه جشنواره حاکم است روی این آثار حاکم نباشد. اما در این زمینه عنصر مهم دیگر تمجید و تشویق است. وقتی که میبینیم چند نوجوان با هم یک اثر هنری را شکل دادهاند باید مورد تشویق قرار بگیرند. اینجا تشویق کردن صرفاً جایزه دادن نیست و اگر شعار ما این است که برای رشد و اعتلای نسل آینده تئاتر کار میکنیم باید بدانیم که یکی از شاخصههای رشد نیز تشویق است. متاسفانه جشنوارهها به داوری آثار یک سری آدم بزرگ که کار حرفهای میکنند اختصاص پیدا کرده است.
نرگس اصغری: این بچهها در سنی هستند که میخواهند دیده شوند و زمانی که چنین گروهی در جشنواره اجرا میکند باید توجه ویژهای به آن صورت گیرد. اینجا ما به عنوان نویسنده و کارگردان مهم نیستیم بلکه نوجوانان اهمیت دارند و خوب است به جهت اینکه یک سال مداوم تمرین تئاتر کردهاند و یک اثر حرفهای و یا نیمه حرفهای را روی صحنه آوردند در حد یک شاخه گل و یک تقدیرنامه مورد تشویق قرار بگیرند ولی متاسفانه همین کوچکترین کار نیز از این نوجوانان دریغ میشود.
سخن پایانی
نرگس اصغری: من نوجوانان را تشویق میکنم که نه صرفاً در مرکز ما بلکه هر جایی که خودشان احساس خوبی دارند آموزش تئاتر ببینند و فعالیت کنند. چرا که تئاتر میتواند خیلی به آنها کمک کند و تجربیاتی را که شاید در زندگی نتوانند به دست بیاورند اینجا در تئاتر به دست خواهند آورد و برای بسیاری از نیازهایشان در تئاتر با خواندن، نوشتن و تعامل با همسالانشان پاسخی خواهند یافت. اینها چیزهای مثبتی است که نوجوانان ما به آن نیاز دارند. ما از معدود گروههایی هستیم که داریم با نوجوانان و برای نوجوانان کار میکنیم بنابراین از مخاطبانمان میخواهم همراهمان باشند، کار دیگری در دست تولید داریم که با همین هنرجویان روی صحنه خواهد رفت که از منظر و به شکل دیگری و با یک متن مکتوب کار خواهد شد. و امیدوارم مخاطبان همچنان این گروه تئاتری را دنبال کنند و بدانند که ما با عشق برایشان کار میکنیم.
داود زارع: ما و کسانی که در عرصه تئاتر فعالیت میکنیم هیچ موقع نباید بنشینیم و منتظر بمانیم که کسی بیاید و ما را حمایت کند و یا اینکه همه چیز نرمال و درست باشد تا ما کار کنیم بلکه این ما هستیم که باید چهارچوب بسازیم و کار خودمان را بکنیم. در واقع نباید منتظر بمانیم تا سالنی، سانس یا بخشی به کار نوجوان اختصاص دهد.
مریم عظیمی
There are no comments yet