روزنامه صبا

روزنامه صبا

البرز آصفی:

نمایش‌، روح‌ تازه‌ای به کالبد زندگی‌ام بخشید


اجراگری و‌ نمایش‌ روح‌ تازه‌ای به کالبد زندگی‌ام بخشیده است. طبعاً هنر ششم‌ (نمایش) مصداق آشکار این سخن است که: چون که صد آمد، نود هم پیش ماست!

چند سالی است اجرای پرفورمنس در آیین گشایش برخی از نمایشگاه‌های تجسمی به یک رسم تبدیل شده که با استقبال خوب مخاطبان هنر همراه بوده است. در اجرای این نمایش‌های کوتاه محیطی، از بازیگران خلاق و مستعد در انجام کارهای فرم استفاده می‌شود. یکی از آنها، البرز آصفی هنرمند جوانی است که گرچه در رشته مدیریت بازرگانی مدرک لیسانس کسب کرده ولی تاکنون سابقه شرکت در نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی متعددی را داشته است. او که دوره آموزشی بازیگری را با «گلاب آدینه» گذرانده، از ۱۷ سال پیش نوازندگی سنتور را نزد استاد یوسفیان و دوره تکمیلی را نزد استاد طریحی آموخته و خودش نیز از سال ۹۷ مشغول آموزش این ساز سنتی است. آصفی در رشته‌های هنری دیگری از جمله حرکات پرفورمنس (باله و رقص معاصر) آموزش دیده. نویسندگی دو کتاب کودک، یک مجموعه ‌داستان کوتاه و دو نمایشنامه منتشرنشده از دیگر سوابق این هنرمند است. با البرز آصفی به بهانه ایفای نقش در پرفورمنس نمایشگاه گروهی تجسمی «عمارت» که به سرپرستی لیلا زمانی در خانه‌موزه تاریخی عین‌الدوله برپا شده،گپ‌وگفتی داشتیم.

شما در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرده‌اید اما به عنوان هنرمند شناخته می‌شوید. چرا از ابتدا در رشته هنر تحصیل نکردید؟

در خانواده من همیشه هنر و به‌ویژه موسیقی ارزشمند بوده و در این بین، نقش آشنایان نزدیک که خودشان هم‌ دستی بر آتش دارند، مرا ‌‌به نوازندگی تشویق کرد. البته از این‌که در دانشگاه رشته‌های هنری را انتخاب نکردم خوشحالم‌! بینش من در هنر، بیش‌تر روی کلاس‌های آزاد است‌ و معتقدم یادگیری ارزش است، نه نمره.

رشته‌های بازیگری، موسیقی، نویسندگی و رقص معاصر از جمله هنرهایی‌ست که شما در آنها تجربه دارید. بین این رشته‌های هنری، به کدام علاقه و تعلق خاطر بیش‌تری دارید؟

همه این چهار رشته، زیرشاخه هنر هستند. نوشتن و نوازندگی سالیان سال است در دل زندگی‌ من جریان دارد. من از راه رقص معاصر، برای حضور در یکی از پرفورمنس‌های خانم‌ لیلا زمانی دعوت شدم و از آن روز تاکنون اجراگری و‌ نمایش‌ روح‌ تازه‌ای به کالبد زندگی‌ام بخشیده. طبعاً هنر ششم‌ ـ نمایش ـ مصداق آشکار این سخن است که: چون که صد آمد، نود هم پیش ماست!

آیا آموزش در رشته‌های مختلف هنر به دلیل تمایل شخصی شما بوده یا این هنرها در خدمت یکدیگرند و به پیشرفت و ارتقای کیفی برنامه‌های‌تان کمک می‌کنند؟

از آن‌جا که تمرکز اصلی‌ام در این دوره از عمر‌ بر تئاتر است، با خشت‌های کاخ نمایش‌ صحبت می‌کنم. از بزرگان این هنر آموخته‌ام بازیگر خوب هم موسیقی را خوب می‌شناسد، هم رقص را. برای نمونه، توانایی خواندن درست  و نه حتما‌ً برخورداری از صدای خوب و شناخت دقیق از بدن و فرم. آشنایی من با تئاتر یک حادثه بود اما در جریان آن از توانمندی‌هایی که قبلاً آموخته بودم، بسیار بهره بردم.

تاکنون در چه نمایش‌هایی بازی داشته‌اید؟ دوست دارید بیش‌تر ایفاگر چه نقش‌هایی در تئاتر باشید؟

اولین آموزگار من در تئاتر، خانم زمانی بودند و شش ‌ماه هم در محضر درس استاد گلاب آدینه حضور داشتم که تلاش کردم در حد توان از تجربه و دانش ایشان بهره ببرم. من تلاشم را ادامه خواهم داد اما تجربه‌های بازیگری بنده، معطوف به نمایش‌های خانم زمانی و تمرین‌های کلاس استاد آدینه است. هرچه نقشی بیش‌تر مغایر با شخصیت خودم باشد، بیش‌تر دوستش دارم، چون چالش‌برانگیز و زیباست!

آیا پیش از ایفای نقش در پرفورمنس نمایشگاه «عمارت»، با خانوم زمانی همکاری داشته‌اید؟

بله، در سه نمایشگاه و نمایش با عناوین «اکسیژن صفر»، «آی هان» و «ساعت ۲۵» با ایشان افتخار همکاری داشتم.

تجربه همکاری تازه با خانم زمانی در نمایشگاه عمارت چطور بود؟

خانم زمانی از آن ‌دست کارگردان‌هایی هستند که به اندیشه و‌ ایده‌های بازیگر احترام می‌گذارند و از آنها استفاده می‌کنند. به نظرم نمایش «عمارت»، بهترین همکاری من با ایشان است. نمایشنامه فوق‌العاده جذاب بود و هم‌‌حسی بین بازیگران و خانم زمانی در مقام کارگردان بیش‌تر از وقت‌های دیگر بود. در نظر بگیرید نویسنده‌ و کارگردانی که خودشان طراح لباس و صحنه هم باشند! چه شود! در این کار، از کاراکترهای فرد لاابالی و رعیت تا خان و استفاده از متل‌ها و ترانه‌های اندرونی شاهان، برخی از ایده‌های ایشان بود. در قسمتی کوتاه از نمایش،‌ شخصیت سیاه (نمایش‌های سیاه‌بازی) وارد شد که ایده خودم بود.

با توجه به اجرا در محیط گالری، آیا کارگردان اجازه استفاده از بداهه در بازی را به شما داده بود؟

برای این اجرا، ما نمایشنامه‌ای به کلک خانم زمانی داشتیم و سه نقش برای من تعریف شده بود: برادر شخصیت اصلی، یعنی زری، اکبر لنگه سر‌نوکر‌ عمارت عین‌الدوله و خود عین‌الدوله. با توجه به ماهیت میدانی ‌بودن این نمایش (مانند نمایش‌های‌‌ خیابانی) استفاده از بداهه ناگزیر و البته زیباست.

بازی در نمایش‌های صحنه‌ای را ترجیح می‌دهید یا ایفای نقش در پرفورمنس و اجراهای محیطی؟

ریسک‌پذیری و آزمودن نمایش‌های گوناگون برایم جذابیت زیادی دارد، زیرا این‌گونه خود و ذائقه نمایشی‌ام‌‌‌ را بیش‌تر می‌شناسم.

گویا کتاب‌هایی برای کودکان و بزرگسالان و تعدادی نمایشنامه نوشته‌اید اما منتشر نشده‌اند! چرا؟

چون مانند بسیاری دیگری از دوستان نویسنده، به ایده‌آل‌گرایی دچارم و نیز مشغله‌های زندگی! داستان‌نویسی برای کودک‌ونوجوان در کشور ما جای پیشرفت بسیاری دارد؛ از کتاب‌های کمیک گرفته تا مجلات در ژانرهای گوناگون آموزشی، حادثه‌ای، تاریخی و روان‌شناسی.

آثار ادبی شما با چه موضوعاتی نوشته شده‌اند؟

من در نویسندگی کتاب کودک، بیش‌تر محتوای اخلاقی و خلاقیتی را دنبال می‌کنم و برای نوجوانان داستان‌های تخیلی، تاریخی (اسطوره‌ای). دو نمایشنامه کوتاه با تم‌‌ فانتزی و دو‌ نمایشنامه بلند هم نوشته‌ام که اولی برداشتی از یک داستان شاهنامه و دیگری روایتی از دربار سلسله‌های تاریخی است. به تازگی در کار اتمام نمایشنامه‌ای با موضوع سرخوردگی‌های دوران کودکی هستم.

مهم‌ترین دغدغه و مشکل شما به عنوان هنرمندی باتجربه در رشته‌های گوناگون چیست؟

این‌که بتوانم پرکار باشم و از اندوخته‌ها و ظرف ذهنی و تجربه‌های زیسته‌ام به بهترین شیوه در کار نمایش استفاده کنم، مهم‌ترین دغدغه‌ام است، ولی خب در این میان، با چالش‌هایی مانند سانسور دست به‌گریبانم.

احمدرضا حجارزاده

There are no comments yet