محمد خزاعی:
بزرگترین دیکتاتوری رسانه را تجربه کردم!
من بزرگترین دیکتاتوری رسانه را در آن زمان تجربه کردم و اگر یک هنرمند از جشنواره فجر حمایت میکرد آن فرد را ترور شخصیتی میکردند.
قسمت هجدهم از سری جدید برنامه سینمایی «هفت»، جمعه ۲۳ شهریورماه با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی روی آنتن شبکه نمایش رفت. پرونده ویژه این هفته برنامه «هفت»، با حضور محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی به بررسی عملکرد سازمان سینمایی در دولت سیزدهم اختصاص داشت. محمد خزاعی در ابتدای این برنامه روز ملی سینما و آغاز امامت امام زمان را تبریک گفت. او در ادامه درباره احتمال ماندن خود در سازمان سینمایی گفت: گاهی فکر میکنم که ما مانند میوههای رسیده درخت هستیم که اگر به موقع چیده نشویم زیر دست و پا له میشویم. من معتقدم آقای وزیر خودشان باید درباره معاونانشان تصمیم بگیرند. من دلم برای عرصه فیلمسازی و تهیهکنندگی تنگ شده است و به عقیده من هرکسی هرکجا هر وظیفهای دارد باید به خوبی آن را انجام دهد. من کارمند وزارت فرهنگ هستم و طبیعتا در یک گوشهای از این وزارتخانه مشغول خدمت خواهم شد.
خزاعی درباره دبیری فجر عنوان کرد: من نیامده بودم که دبیر جشنواره فجر باشم اما در سال پایانی با آقای اسماعیلی به این نتیجه رسیدیم که دبیر دوره آخر جشنواره فجر در دولت سیزدهم من باشم. طبیعتا اگر من رئیس سازمان سینمایی نباشم باید دبیری جشنواره فجر را هم به رئیس بعدی واگذار کنم تا آنها نیز برنامهریزی خودشان را داشته باشند.
افخمی بیان کرد: سه سال گذشته چطور پیشنهاد ریاست سازمان سینمایی را قبول کردید و چه برنامهای داشتید؟
محمد خزاعی گفت: سه سال پیش از دفتر آقای اسماعیلی با من تماس گرفتند. ایشان گفتند که از ابتدا شما برای این پست مدنظر من بودید. من گفتم که باید کمی فکر کنم. گفتم که من ۲۵ سال در سینما هستم و کاملا میدانم که چه اتفاقی برای مدیران سینمایی رخ میدهد. معمولا در ابتدا با تیترهای خوب شروع میکنیم و در انتها بسیار تیترهای تندی میزنند. من استخاره گرفتم و استخاره بسیار خوب آمد. من از آقای اسماعیلی تشکر میکنم زیرا بسیار از ما حمایت کردند.
با مشکلات عدیدهای در این دوره مواجه شدیم
رییس سازمان سینمایی افزود: در ابتدا غیر از بحث کرونا من فکر میکردم مشکل دیگری نداشته باشیم و درباره دغدغههای دیگر فکر میکردم اما فکر نمیکردم که با مشکلات عدیدهای مواجه شویم. روز ششم و هفتم مدیریت من این تیتر که ۵۰ فیلم توقیف است، فضا را بههم ریخت. در ابتدا مشکل فیلم «گشت ارشاد» را حل کردیم و بعد فیلم «چپ راست» و… بیکاری سینماگران و سینماهای تعطیل مشکلات بعدی ما بودند. به جشنواره بینالمللی فیلم فجر رسیدیم و تقریبا هنوز با کرونا درگیر بودیم و با مسئولیت وزارت فرهنگ ما توانستیم ظرفیت بیشتری ایجاد کنیم. پس از آن با مشکل خانم نوشین معراجی مواجه شدیم و جریان عجیبی ایجاد شد. پس از آن با اکران نوروزی فیلم آقای مهرجویی برخورد کردیم. من احساس کردم که این فیلم در اکران نوروزی دیده نمیشود و میخواستیم که این فیلم پس از نوروز بهتر دیده شود. من خودم با آقای مهرجویی تماس گرفتم و گفتم که نگران چیزی نباشید. ما فهمیدیم که فیلم آقای سعید روستایی در جشنواره کن پذیرفته شده است. فیلم را تماشا کردیم و اصلاحات را گفتیم و ایشان با اصلاح فیلم در جشنواره شرکت کردند. همزمان با آن ما جریان «تفنگت را زمین بگذار» را داشتیم. عدهای از فیلمسازان به چشم یک بیانیه صنفی به آن نگاه کرده بودند و ما بسیار تلاش کردیم تا مشکل فیلمسازان را حل کنیم. مساله بعدی جریان سال ۱۴۰۱ بود و یک مقداری افراد حوزه فرهنگ و هنر در این جریان نقش کلیدی داشتند. عدهای جشنوارههای فجر را در آن زمان تحریم کردند. من بزرگترین دیکتاتوری رسانه را در آن زمان تجربه کردم و اگر یک هنرمند از جشنواره فجر حمایت میکرد آن فرد را ترور شخصیتی میکردند.
خزاعی بیان کرد: جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز پس از این التهابات برگزار شد و بسیار سخت بود. ما تا مهر ماه سال ۱۴۰۲ درگیر جریانهای امنیتی هنرمندان و مشکلات مختلف سینما بودیم. مهر ۱۴۰۲ تازه توانستیم با یک آرامشی افق و چشماندازهای خودمان را بررسی کنیم که متاسفانه با شهادت آقای رئیسی مواجه شدیم.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر به اهداف خودش نرسید
افخمی بیان کرد: دلیل ادغام جشنواره بینالمللی فیلم فجر و جشنواره ملی فجر را توضیح دهید.
خزاعی گفت: ابتدا من از آقای میرکریمی تشکر میکنم. ما پیش از این جشنواره بینالمللی فیلم فجر داشتیم که آثار ایرانی و خارجی کنار هم قرار میگرفتند و این جشنواره در دهه فجر در ایران برگزار میشد. جداسازی این دو جشنواره به بهانه اینکه یک جشنواره معتبر در حوزه بینالمللی برگزار کنیم پس از چند سال موفقیت آمیز نبود؛ زیرا تماشای آثار خارجی در اولویت مردم ما نبود. وقتی شما کارنامه دو جشنواره را بررسی میکنید، میبینید که به اهداف خودشان نرسیدند به این دلیل که مخصوصا در جشنواره بینالمللی به هرحال ما در فیلمهایمان ممیزی داریم و این مساله تاثیرگذار بود. این تصمیم را من به صورت شخصی نگرفتم و با گروههای مختلفی این موضوع را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که جشنواره فیلم فجر با همان روند گذشته برگزار شود.
رئیس سازمان سینمایی درباره جریان «می تو» گفت: پس از جشنواره فیلم فجر جنبش «می تو» آغاز شد. تهمتهایی زده شد و این تهمتهایی که برخی از آنها اصلا اثبات نشد، آبروی سینمای ما را بردند. اتفاقات این ۲ سال و نیم در مدیریت فرهنگی کشور در ۴۰ سال اخیر بسیار کمسابقه بود.
وی درباره بیانیه هنرمندان مربوط به متروپل گفت: بیانیهای برای حمایت از اتفاق ساختمان متروپل صادر شد و برخی از فیلمسازان متوجه عبارت «تفنگت را زمین بگذار» نبودند. برخی افراد در رسانه در این چند سال صبح که بیدار میشدند به فکر این بودند که چگونه دولت را تخریب کنند؟ همه دولتها نقاط قوت و ضعفی دارند و این بستگی به این دارد که ما با چه عینکی به موضوع نگاه کنیم. من که در اختتامیه جشنواره فیلم فجر دعای تحویل سال را اشتباه خواندم، عدهای حاشیه سازی و کاملا مساله را سیاسی کردند. همه این افراد باید در قیامت پاسخگو باشند و هیچکدام را نمیبخشم.
آقای حجاریان سفیدشویی نکنید
خزاعی بیان کرد: ما ۳۰۰ نفر ممنوع الکار در سینما نداریم و این خبر را اشتباه اعلام کردند. ممنوع الکاریهای دولت در حوزه سینما ۳۰ نفر هم نمیشوند. از آقای سعید حجاریان میخواهم که سفیدشویی نکنند. نگذارید بگویم که خود آقای حجاریان در آن دوره چه کردند با هنرمندانی مانند بهرام بیضایی و… .
آقای حجاریان، تاریخ هیچگاه آنچه شما و جریان همسوی شما با بسیاری از بزرگان سینما کرد را فراموش نمیکند شما فردی سیاسی و اثر گذار بر یک جریان سیاسی خاص هستید و کمترین اطلاعاتی پیرامون آنچه در سینما میگذرد ندارید. خواهش میکنم مطالعاتتان را بیشتر کنید.
برخی هنرمندان پروندهشان کاملا امنیتی شده بود
وی افزود: زمانی که وارد سینما شدم حدود ۴۰۰ و خردهای نفر ممنوعالکار بودند. ممنوعالکاری هیچ ارتباطی با وزارت فرهنگ در هیچ دورهای از دولت ندارد و باید یک جای قضایی حکمی صادر کند تا براساس آن یک هنرمند ممنوعالکار شود و این یک تصمیم شخصی نیست. ما سعی کردیم تا جایی که میتوانیم اجازه ندهیم دستگاههای امنیتی وارد فضای سینما شوند و ما خودمان با هنرمندان وارد گفتوگو شویم. ما خودمان با نزدیک به ۲ هزار نفر از هنرمندان وارد گفتوگو شدیم تا مشکلشان حل شود اما برخی هنرمندان پروندهشان کاملا امنیتی شده بود و از عهده ما خارج بود. در آن شرایط هم خود آقای اسماعیلی بارها جلسات متعددی برگزار کردند تا مشکلات هنرمندان مرتفع شود و با دستگاههای مختلف رایزنی میکردند. یک عدهای از این ۳۰ نفر ممنوع الکار مربوط به هنرمندانی است که کشف حجاب کردند. برخی از این هنرمندان در خارج از کشور هستند و دائما علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند. به طور مثال در کشور ما حجاب یک قانونی دارد و ما نمیتوانیم وعده الکی بدهیم تا شخصیت خوبی از خودمان بسازیم. ما بارها اعلام کردیم اگر برخی هنرمندان خانم حجاب را رعایت کنند کاملا فضای کار برایشان فراهم است اما عدهای قبول نمیکنند. ما هم نمیتوانیم فیلم بدون حجاب روی پرده سینما ببریم. آقای امیر جدیدی ممنوعالکار نیستند و همین الان برای کار جدیدشان قرارداد بستند.
وی افزود: معمولا دولتهای انقلابی و اصولگرا شجاعتر هستند زیرا تکلیفشان با خودشان مشخص است زیرا یک اعتقاد و باوری دارند و براساس همان تا پایان کار پیش میروند. من همین الان هم باورم این است که تا من پای کار باشم، اجازه نمیدهم فیلم بیحجابی روی پرده سینما برود مگر اینکه قوانین کشور عوض شود که در آن صورت من دیگر رییس سازمان سینمایی نیستم.
در سینمای ایران رانتی وجود ندارد
خزاعی بیان کرد: من پیشتر در یک مصاحبهای اعلام کردم که سینمای ایران دست حدود ۳۰ نفر است که خودشان را کدخدای سینما میدانند. من همانجا اعلام کردم که این شرایط را عوض میکنم زیرا همه هنرمندان باید شرایط و امتیازات یکسانی داشته باشند. من ثابت میکنم که اکنون این عدالت فرهنگی را ایجاد کردهام و هیچکس در شوراهای مختلف ذینفع نیست. اینگونه نیست که اکرانهای نوروز در اختیار یک شرکت پخش باشد. من اکنون به جرات به شما میگویم که در سینمای ایران هیچ رانتی وجود ندارد.
آیا کسی درخواست کرده که به او پروانه ساخت نداده باشیم؟!
رئیس سازمان سینمایی درباره سیطره فیلمهای کمدی در سینمای ایران گفت: وقتی شرایط سینما ایده آل میشود ما فراموش میکنیم که در چه شرایطی بودیم. ما تا به امروز به ۲۵۵ فیلم پروانه ساخت دادیم. در این میان مجموعه فیلمهای کمدی ما ۲۶ اثر بود که پروانه ساخت گرفتند یعنی ۱۰ درصد. ۵۰ پروانه ساخت برای فیلم اجتماعی صادر شد و ۴۵ فیلم خانوادگی پروانه ساخت گرفتند و ژانرهای تاریخی، ورزشی و… هم داشتیم. ما از همان ابتدا توجه به مساله تنوع ژانر را در دستور کار داشتیم. اینکه ما سایر ژانرها را نمیبینیم به این دلیل است که فیلمهای کمدی در فروش بهتر عمل میکنند. ما دورهای هم داشتیم که فیلم کمدی ساخته میشد اما مردم استقبال نمیکردند. ما با یک پدیده اجتماعی به نام کرونا مواجه بودیم که مردم را با مشکلات روحی و روانی مواجه کرد. یک مدیر آگاه حتما این خلاء را با فیلمهای کمدی پر میکند تا حال مردم خوب شود. مساله دیگر اینکه در این چند سال آیا کسی درخواست کرده است که ما به او پروانه ساخت نداده باشیم؟! درواقع کسی از بزرگان سینمای ایران و فیلمسازان اجتماعی ما نیامد که درخواست پروانه ساخت بدهد. این کمکاری فیلمسازان است و من از هنرمندان درخواست میکنم که بیایند و فیلم خوب بسازند. اگر وضعیت سینما اکنون اینگونه شده است به ریلگذاریها در یک زمانی برمیگردد. یک زمانی دوستان قهرمان را از سینمای ما گرفتند و به مضامین سیاه و فیلمهای جشنوارهای روی آوردند. این دوستان اکنون باید پاسخگو باشند. یک زمانی من تهیهکنندگان را صدا میکردم و به آنها تضمین می دادم که اگر کف قیمت را نفروشند من خسارت آنها را پرداخت میکنم. درواقع من اینگونه سینما را سرپا نگه داشتم. سرمایهگذارها از سینما فرار کردند زیرا سینما راکد شده بود و خیلی از فیلمسازان ما به سمت پلتفرمها رفتند.
رئیس سازمان سینمایی گفت: در حوزه مسکن ما سعی کردیم که برای هنرمندانی که مسکن ندارند یک منزل تهیه کنیم تا اینکه به شهادت آقای رئیسی برخورد کردیم. من در مراسم افطاری هم اعلام کردم که مشکل بیمه بازنشستگی سینماگران را حل کردهایم. شما همه وظایف را از دولت نخواهید بلکه صنوف هم یک نقشی دارند. باید این مساله را درک کنیم که مخاطب، دولت و صنوف هرکدام یک حق و حقوقی دارند. برخی افراد در سینما یک حب و بغضی نسبت به دولت دارند و آماده یک جرقه برای براندازی نظام هستند. صنوف باید در زمینه بیمه بیکاری هنرمندان وظایفی را برعهده بگیرند و مدام از دولت توقع نداشته باشند.
افخمی گفت: بنیاد ملی پویانمایی قرار بود در دولت شما تاسیس شود و اینکه زیرنظر کدام نهاد مدیریت شود؟
رئیس سازمان سینمایی در این باره توضیح داد: پیشنهاد تاسیس بنیاد ملی پویانمایی در سازمان سینمایی مطرح شد و در شورای هنر تاسیس شد. در آنجا اعلام کردند که میخواهند این شورا زیرنظر وزیر فرهنگ مدیریت شود، اما درخواست ما این بود که تحت نظر سازمان سینمایی باشد. متاسفانه طی اقدامی بنیاد ملی پویانمایی مستقل شد. بعدها این اختلاف وجود داشت که مدیر بنیاد ملی پویانمایی قبول نمیکردند که تحت نظر سازمان سینمایی اداره شود. همانطور که من مخالف جدایی پلتفرمها از سازمان سینمایی بودم. قرار بود طبق پیگیریهای وزیر فرهنگ در دولت قبل بنیاد ملی پویانمایی زیرمجموعه سازمان سینمایی باشد که متاسفانه به تغییر دولت برخوردیم. با اکران فیلم خارجی در دولت سیزدهم موافقت شد اما متاسفانه فیلمی درخواست اکران نداد که کپی رایت داشته باشد. سند ملی سینما در دولت سیزدهم تصویب شد که بحثهایی دارد و قرار است که مشکلاتش مرتفع شود.
او افزود: در برنامه توسعه چهار سال دوم حداقل ۲ هزار سالن سینما باید افتتاح میکردیم. بدین صورت که رئیس جمهور در هر سفر استانی خود به استانهای فاقد سالن سینما بودجهای را برای این کار اختصاص میدادند.
افخمی گفت: یکی از جالبترین اتفاقات این چند سال اخیر از نظر من رشد تماشاگران شهرستانی است. درباره سینماگران بگویید و اینکه چقدر می تواند تماشاگر واقعی را به سینما آورد؟
خزاعی عنوان کرد: وقتی ما میگفتیم که زیرساخت ما مشکل دارد یعنی اینکه محصولات فرهنگی ما اصلا به برخی شهرستانها نمیرفتند. روز اول که به سازمان سینمایی آمدم مشکلات را بررسی کردیم و در شهرستانها شورای عالی سینماها را احیا کردیم. ازجمله کارهای ما در ۴ سال اول این بود که از فضای فیبر نوری برای انتقال فیلمها استفاده کنیم و هارد حذف شد. من باید از آقای انتظامی برای ایجاد سامانه سمفا تشکر کنم. آقای زینالعابدین در بنیاد سینمایی فارابی روی ساخت اولین فیلم با هوش مصنوعی کار میکردند. در ۴ سال دوم ما باید ۲ هزار سالن افتتاح میکردیم. آوردن حداقل ۸۰ میلیون مخاطب به سینماها هدف ما بود که این مهم از طریق سینماکارت اتفاق میافتاد. یک مساله دیگر این بود که یک درصدی از ورود کالاهای خارجی به ایران را به بازنشستگان اختصاص دهند تا مشکل معیشت هنرمندان حل شود. شعار ما این بود که سینمای ایران فقط مخصوص ایران نیست. ما قوانین را تسهیل کردیم و به عنوان مثال ما اکنون تهیهکننده استانی داریم. در جشنواره فیلم فجر پارسال ۴ کارگردان استانی داشتیم. برای اولینبار مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و بنیاد فارابی امور مربوط به استانها دارند و در مرکز گسترش ۴۰ درصد بودجه را به استانها اختصاص دادند. ما آموزش آنلاین رایگان در استانها داشتیم. تا جایی که توانستیم و امکانات داشتیم تلاش کردیم. اگر آقای اسماعیلی توجه ویژهای به سینما نداشتند و ما از جاهای دیگر بودجه تامین نمیکردیم، نمیتوانستیم این برنامهها را اجرایی کنیم. مسلما اگر معیشت و اقتصاد سینما بهتر نمیشد ما نمیتوانستیم به مسائل دیگری توجه کنیم.
خزاعی ادامه داد: من از دوستانم در کل سازمان سینمایی تشکر میکنم که بسیار همراه و پرتلاش بودند. از مردم ممنونم زیرا اگر مردم نمیآمدند و از فیلمها استقبال نمیکردند این سینما کاملا ورشکسته میشد.
محمد خزاعی در پایان بیان کرد: این مساله را در پایان بگویم که فیلم «شوالیه سیاه» پروانه ساخت نداشت. ۴۰ فیلمی که از دوره قبل مانده بود توقیفی نبودند بلکه نیاز به اصلاحات داشتند.
There are no comments yet