امیرحسین نعیمی در گفتگو با صبا:
برای نقشپردازی کاراکتر اسب باید متفاوت فکر میکردیم
نگرشی که ما نسبت به کاراکتر اسب داشتیم این نبود که مثلاً در لباس این کاراکتر به شکلی برسیم که مخاطب بلافاصله با دیدنش به کاراکتر پی ببرد.
مریم عظیمی- نمایش «الف غین میم یا همهی چشمها برای او» که سومین نمایش از یک سهگانه به نویسندگی و کارگردانی افشین زمانی است تا ۲۱ آذر ماه در سالن استاد ناظرزاده کرمانی روی صحنه میرود. در این نمایش بر اساس جنایتی که بر مردم کرمان روا شد به روایتی متفاوت از ظهور و مرگ آقا محمد خان قاجار پرداخته میشود روایتی که زنان پایانش را از نو رقم میزنند. در ادامه گفت و گوی خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
در چند سال اخیر با کاراکتر اسب در چند نمایش روبرو شدهایم. در این شرایط مخاطب با توقع دیگری از بازیگر به دیدن اجرا میرود و میخواهد چیز متفاوتی ببیند آیا شما در نقش پردازیتان این تفاوت را مدنظر قرار دارید و اینکه پرداختتان روی این کاراکتر بر اساس چه ویژگیهایی بود؟
در وهله اول وقتی با یک کاراکتر حیوانی مواجه هستیم باید متفاوت فکر کنیم و اگر قرار باشد طبق آنچه که توسط بازیگرهای مختلف اجرا شده و نگرشهای مختلف دیگری را در برداشته پیش برویم قطعاً از بار هنری کار خواهد کاست. نگرشی که ما نسبت به کاراکتر اسب داشتیم این نبود که مثلاً در لباس این کاراکتر به شکلی برسیم که مخاطب بلافاصله با دیدنش به کاراکتر پی ببرد در بازی هم همین گونه بنابراین رگههایی از این اسب بودن چه در فیزیک و چه در بیان این کاراکتر و چه در نقش پردازی و دیالوگهایش در متن رعایت شده که مخاطب پس از اینکه با کاراکتر همراه میشود به اسب بودن آن پی میبرد بنابراین تلاش شد تا در همه این ابعاد فقط رگههایی از این اسب بودن دیده شود.
در لباس و حرکات کاراکتر اسب، شباهتهایی به یک سرباز جنگی دیده میشود.
بله به خاطر اینکه یک اسب جنگی است زمانی که این کاراکتر را به عنوان اسب آقا محمد خان، معرفی میکنیم نمیتوانیم یک اسب معمولی متصور شویم بلکه اسبی است که جنگ بلد است، روحیه نظامی و در کنارش نیز یک روحیه بسیار وفادارانه نسبت به خود آقا محمد خان دارد.
آیا کاراکتر این اسب در تاریخ نیز همین قدر پررنگ است؟
با توجه به مطالعات و تحقیقات من در تاریخ آنقدر که راجع به اسب لطفعلی خان صحبت شده راجع به اسب آقا محمد خان صحبتی نشده است. تا جایی که میدانم آقا محمد خان در برههای اسبی داشته که میمیرد و او اسب دیگری اختیار میکند. بنابراین مطلب زیادی راجع به اسب آقا محمد خان در تاریخ وجود ندارد.
با نمایشنامهای پر دیالوگ و دیالوگهایی با ریتم تقریبا تند و پیچیده با حرکات بدنی روبرو هستیم. آیا چالشی در این زمینه وجود داشت؟
در جامعه امروز، صحبت کردن ما عامیانه است و زمانی که با چنین دیالوگهای مواجه میشویم ابتدا به ساکن نیاز است تا تمرینات زیادی انجام شود که این ادبیات قواره دهان بازیگر شود بنابراین قطعاً چالش برانگیز است و تمرین و تکرار زیادی میطلبد. اینکه ادبیات با فیزیک مختص این نمایش هماهنگ شود برای من یک چالش بزرگ بود و حال اینکه تا چه حد در آن موفق بودهام در نهایت به نظر مخاطب برمیگردد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است