رسول قنبری در گفتگو با صبا:
سعی میکنم در اجرا، جای فکر کردن به مخاطب بدهم
در سبک نمایشی کار کودک هیچ وقت دیوار چهارمی در میان نبوده و این ارتباط مستقیم با تماشاگر کودک یا نوجوان همیشه از اساس کارم بوده است. در واقع سعی میکنم در اجرا، جای فکر کردن به مخاطب بدهم.
مریم عظیمی- نمایش «رویای کلمه کار» به نویسندگی و کارگردانی آزیتا رضایی و تهیهکنندگی رضا جباری در سالن سینما تئاتر کانون پرورش فکری روی صحنه است و بازیگرانی چون مهران گلمحمدی، امیرحسین و امیرمحمد انصافی، مسعود مهرابی، آزیتا نوری وفا و… در آن به ایفای نقش میپردازند. این نمایش که به تاثیر و قدرت کلمات در شکلگیری ارتباط و زندگی انسانها میپردازد با پرداختی خیالانگیز مفاهیم عمیق اجتماعی را برای کودکان به نمایش میگذارد. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
در این نمایش نقش آقای کشاورز را با چاشنی کمدی و حرکات بدنی فانتزی اجرا میکنید. از اهمیت این کمدی در نمایش کودکان بگویید.
شخصا به آثار و کارهای کمدی علاقهمند هستم به خصوص که امروزه مردم ما درگیر مشکلات و سختی زیادی هستند و این مشکلات و سختیها به کودکان نیز انتقال پیدا میکند و به صورت ناخودآگاه و ناخواسته بچهها تحتالشعاع این مسائل قرار میگیرند. در کار برای بچهها و این گونه آثار که به کودک و نوجوان مربوط هستند من همیشه یک سری تیپها را در نظر میگیرم و فکر میکنم که چگونه میتوان این نقش را به صورت کمدی ارائه کرد و چگونه باید با ساختار طنزی که ایجاد میکنم دیالوگهایی که میتواند جنبه آموزشی داشته باشد و مفاهیمی را به کودکان انتقال دهد را ادا کنم. از نظر من چگونه بیان کردن این دیالوگها برای کودکان بسیار مهم است. در تمام این سالهایی که در مهد کودکها با کودکان کار میکردم بالغ بر ۱۲۰ قصه تولید کردم و این خود بچهها بودند که ایده اکثر این قصهها را به من میدادند و از ری اکشنهایی که در طول اجرا از مخاطبان میگرفتم متوجه میشدم که چگونه باید در صحنه باشم تا مخاطب بتواند با نقش و پیام نمایش ارتباط برقرار کند. باید توجه کنیم که علاوه بر کودکان، نوجوانان نیز مخاطب آثار ما هستند نوجوانانی که امروز درگیر فضای مجازی هستند و نشاندن آنها پای یک نمایش خیلی سخت است. من و همه بچههای این گروه چند ماه زحمت کشیدیم تا بتوانیم این نقشها را به گونهای ارائه کنیم که بچهها لذت ببرند و پیام نمایش را دریافت کنند.
تیپ سازی شما برای نقش آقای کشاورز از نظر ژستهای بدنی گاهی تداعیگر ژستهای چارلی چاپلین است.
اساتید قدیمی مثل لورل و هاردی، چارلی چاپلین هر کدام سبک و تکنیکی داشتند که نه تنها من و امثال من بلکه بازیگران بزرگ سینما و تئاتر نیز از همین تکنیکها استفاده کرده و با اصلاح کردن و شاخ و برگ دادن به آن نقش را از آن خود میکنند. در واقع ما بیشتر از خلق مجدد میتوانیم از یک سری بازیها و تیپها اقتباس کنیم. البته من در حین پرداخت این نقش چنین ذهنیتی نداشتم و به آقای چاپلین فکر نکرده بودم اما احتمالا آن گریم، کلاه، کت و نوع راه رفتنی که در این نقش دارم تداعی کننده چاپلین بوده و برای من هم خیلی جالب شد.
از تعامل با مخاطب کودک و حذف دیوار چهارم بگویید.
در سبک نمایشی کار کودک و نوجوان آن دیوار چهارم اکثراً وجود ندارد در کارهایی که خودم اجرا کردم که تلفیقی از نمایش ایرانی و نمایشهای کلاسیک است نیز هیچ وقت دیوار چهارمی در میان نبوده و این ارتباط مستقیم با تماشاگر کودک یا نوجوان همیشه از اساس کارم بوده است. در واقع سعی میکنم در اجرا، جای فکر کردن به مخاطب بدهم. گاهی در آثار کودک و نوجوان میبینم که به مخاطب این فرصت داده نمیشود و پیش از آن که دیالوگی را شنیده و هضم کند دیالوگهای دیگری گفته میشود بنابراین در بازی خودم همیشه فاصله گذاری میکنم و این فاصله گذاری را با تعلیق در بازیام ایجاد میکنم تا بچهها و مخاطبان متوجه دیالوگ و مفهوم آن حرف و دیالوگ و هدف بازی بشوند ولی متاسفانه برخی از بازیگران دیالوگها را خیلی سریع و در هم میگویند و این باعث میشود بچهها به درستی دیالوگها را متوجه نشوند. مخصوصاً در نمایشهای پر بازیگر مثل نمایش ما بچهها باید به اندازه هر بازیگری در ذهنشان جا خالی کنند، دیالوگهایش را بشنوند، درک کنند و این تکهها را به صورت یک پازل کنار هم بچینند تا به مفهوم کلی نمایش برسند و من هم در این نمایش تلاش کردم تا با درشت کردن برخی از بازیها، یا طنز خاصی که به آن اضافه میکنم و چه در آکسان گذاریها و تعلیق ایجاد کردن فرصت کافی برای درک دیالوگ و بازی را برای مخاطب فراهم کنم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است