روزنامه صبا

روزنامه صبا

یعقوب صدیق‌جمالی در گفتگو با صبا:

نگاه ویترینی و تشریفاتی به تئاتر باید تغییر کند


مهاجرت هنرمندانی که چون در شهرهایشان به سرانجام نرسیده‌اند، چالش بزرگی را رقم خواهند زد. بنابراین آن نگاه ویترینی و تشریفاتی به تئاتر باید کنار برود و به مقوله تئاتر در خارج از تهران نیز توجه شود.

مریم عظیمی – «ستارخان» نمایشی به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی یعقوب صدیق‌جمالی است که در دی ماه ۱۴۰۳ در تبریز به روی صحنه رفته و با استقبال گسترده مخاطب مواجه شده است. این نمایش در طول جشنواره تئاتر فجر برای سه روز متوالی در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت و بدین ترتیب هنردوستان تهرانی نیز می‌توانند به تماشای این نمایش که به زندگی یکی از بزرگترین سرداران ملی ایران می‌پردازد بنشینند. در ادامه گفت‌و‌گوی خبرنگار صبا با کارگردان این نمایش را می‌خوانید.

 

لطفا در ابتدا از این مسیر حرفه‌ای تئاتر و شرکت در ادوار مختلف جشنواره فجر بگویید.

من از حدود سال‌ ۷۵ به طور حرفه‌ای تئاتر کار می‌کنم. تا به امروز حدود ۶۰ نمایش تولید کرده‌ام‌ و در ۱۲ دوره جشنواره تئاتر فجر شرکت داشتم و امسال دوره سیزدهم است که در این جشنواره بین‌المللی حضور دارم.

آیا ستارخان یک نمایش موزیکال محسوب می‌شود؟

ستارخان نمایشی است که بر مبنای قابلیت‌های فولکلور تنظیم شده و از موسیقی نیز بهره می‌برد اما یک نمایش در آن تعریف رایج موزیکال نیست.

با توجه به اینکه ستارخان یک کاراکتر ملی و تاریخی است بخش پژوهش این نمایش چگونه پیش رفت؟

من یک تیم پژوهشی داشتم که قبل از نگارش نمایشنامه، بر اساس آثار مکتوب و حتی خاطرات شفاهی خانواده  این سردار ملی کشورمان کار تحقیقی پژوهشی این نمایش را انجام دادند و می‌توانم ادعا کنم که تقریباً به تمامی منابع مکتوبی که به نوعی بر زندگی این سردار ملی، حماسه قیام، نهضت مشروطه و به تبع آن شجاعت‌ها و رشادت‌های مجاهدین مشروطه علی‌الخصوص ستارخان پرداخته بودند، مراجعه کردیم.

از نظر دراماتیک و جذاب کردن اثر برای مخاطب چگونه پیش رفتید؟

من برای اینکه نمایش برای مخاطب جذاب باشد و در عین حال آن سندیت تاریخی‌اش را حفظ کند کار سختی در پیش داشتم و سعی کردم ضمن وفادار ماندن به بحث تاریخی از طریق بعد نمایشی و دراماتیک برای مخاطبی که قرار است دو ساعت به تماشای این نمایش بنشیند جاذبه‌های تصویری هم ایجاد کنم بنابراین از قابلیت‌های نمایش‌های فولکلور آذربایجان به ویژه حرکت‌های حماسی، تصاویر و کرئوگرافی‌هایی که می‌توانستند جذابیت بصری خوبی ایجاد کنند استفاده کردم.

با توجه به تیم ۱۲۰ نفره اجرا انتخاب بازیگران نمایش چگونه انجام شد؟

من یک تیم حرفه‌ای دارم که متشکل از افرادی است که سال‌هاست با ما کار می‌کنند و به نوعی هسته اصلی تیم من به حساب می‌آیند بنابراین بازیگرانی که بدنه اصلی این نمایش هستند را از این تیم انتخاب کردم و هنرمندان و هنروران جوان زن و مرد نیز به تیم ما اضافه شدند و در کنار تیم اصلی و تحت نظر سرتیم‌هایی که کار طراحی را انجام دادند، این گروه بزرگ اجرایی را تشکیل دادیم. اما نقش ستارخان را آقای محمد زیرک از بازیگران بسیار خوب تئاتر تبریز، بازی می‌کنند. ایشان بالغ بر ۱۵ سال تجربه تئاتری دارند و چون از لحاظ چهره و فرم و فیزیک بدنی هم به کاراکتر ستارخان نزدیک بودند برای این نقش انتخاب شدند.

تمرینات این نمایش از چه زمانی شروع شد و چقدر طول کشید؟

ما تقریبا از خرداد ماه امسال کار را آغاز کردیم و بیش از ۶ ماه تمرین داشتیم. از دوم تا بیستم دی ماه در تبریز نمایش به اجرای عموم درآمد و بر اساس آمار بالغ بر ۲۵۰۰۰ نفر در تبریز این نمایش را دیدند.

گرد هر اثری که محبوب می‌شود لاجرم حواشی نیز خواهد بود. بر مبنای همین مسئله آیا در زمینه تولید نمایش ستارخان با مسائلی نظیر ممیزی و سانسور رو به رو بودید؟

بله هر حال نمایشی که دیده می‌شود دچار چنین حواشی می‌شود اما اگر بخواهم صادقانه بگویم چون نمایش به زبان ترکی آذربایجانی تولید و اجرا شده یک مقدار در حوزه زبان نمایش و زبان نوشتارش دچار چالش بودیم. به هر حال اختلاف سلیقه‌هایی در خصوص استخدام کلمات در زبان ترکی وجود دارد و برخی اعمال سلیقه‌ها باعث می‌شود داستان شکل ممیزی به خودش بگیرد بنابراین این مسئله مطرح و مورد بحث بود که مثلا کلمه یا تعبیری استفاده و کلمه و تعبیر دیگر حذف شود و ما کمی در این حوزه دچار مشکل بودیم. از طرف دیگر مدت‌هاست که بحث استفاده از رقص و کرئوگرافی به مفهوم رقص آرایی مشکلی است که ما عموماً با آن مواجه هستیم در این نمایش هم من دوست داشتم برخی از لحظات پررنگ‌تر و پرطمتراق‌تر اجرا شود که با مقاومت‌های روبرو شدیم اما خوشبختانه توانستیم از پس آن بر بیاییم و امروز که با شما صحبت می‌کنم می‌توانم بگویم که ۹۰ درصد آنچه که دلم می‌خواست را روی صحنه آورده‌ام.

در مورد مسائل و چالش‌هایی که تئاتر شهرستان با آن روبروست برایمان بگویید.

مسائل تئاتر شهرستان بحث دیروز و امروز نیست و همیشه یک نگاه ناتنی به تئاتری که در خارج از تهران روی صحنه می‌رود وجود داشته است. در مورد شهر‌ها و استان‌های دیگر نمی‌دانم اما آذربایجان و خصوصاً تبریز مدت‌هاست که در خصوص اجرای عمومی تئاتر به یک قطب تبدیل شده است. در برخی مناطق تئاتر تبدیل به ویترین جشنواره و همایش شده است ولی من این را تئاتر نمی‌دانم تئاتری که ما از آن صحبت می‌کنیم تئاتری است که مخاطب برای دیدنش می‌آید و تماشاگر دارد، در واقع تئاتری است که از آزمون تماشاگر سربلند بیرون می‌آید وقتی می‌گوییم که ۲۵ هزار نفر در تبریز این نمایش را دیده‌اند در واقع می‌خواهیم بگوییم که تئاتر در تبریز به عنوان محصول فرهنگی یک مقوله پذیرفته شده است اما بخش بزرگی از آنچه که مدام هنرمندان خارج از تهران را اذیت می‌کند به مسائل سخت‌افزاری باز می‌گردد یعنی بحث فقر سالن‌های نمایشی که ما سال‌هاست در موردش صحبت می‌کنیم و متاسفانه هیچ اتفاق جدیدی در این مورد نمی‌افتد. جالب است که استانداردترین سالن تئاتر تبریز در سال ۴۹ ساخته شده و بعد از انقلاب هیچ سالن استانداردی به مجموعه سالن‌های تبریز اضافه نشده و سایر شهرهای آذربایجان نیز بدین گونه هستند و فکر می‌کنم واقعا زمانش رسیده است مسئولینی که متولی این مسئله هستند کمی تعارفات و توجه صرف به بیلان کاری‌های هر ساله بی‌نتیجه را کنار بگذارند و به این صرافت بیفتند که اگر کماکان در شهرستان‌ها و خارج از مرکز تهران این نگاه اصلاح نشود اتفاقی می‌افتد که همین الان هم افتاده و سیل مهاجرت هنرمندانی که چون در شهرهایشان به سرانجام نرسیده‌اند مجبور به مهاجرت شده‌اند، چالش بزرگتری را در تهران رقم خواهند زد و طبیعتاً آنها که به تهران می‌آیند نیز سالن، محل اجرا و کمک هزینه اجرا می‌خواهند که اگر این تعداد و امکانات به کل کشور تقسیم می‌شد مطمئن باشید که تئاتر مرکز هم می‌توانست از این چالشی که درگیرش است آسیب نبیند. بنابراین فکر می‌کنم که آن نگاه ویترینی و تشریفاتی به تئاتر باید کنار برود و به شکل حرفه‌ای به مقوله تئاتر در خارج از تهران نیز توجه شود.

در بحث تهیه و تولید نیز ستارخان نمایش پرهزینه‌ای به نظر می‌رسد در این زمینه چگونه پیش رفتید؟

معمولاً خودم تهیه کننده آثار خودم هستم و با توجه به سابقه‌ای که در تبریز دارم و محبت همشهریان و مخاطبین تئاتر تبریز تقریبا می‌دانستم که استقبال خوبی از این نمایش خواهد شد و به همین دلیل بحث سرمایه‌گذاری را خودم انجام دادم اما یکی از همکاران و دوستان قدیمی‌ام آقای دکتر علی مراتبی تهیه کننده در کنار ما بودند.

در تهران نیز بیشتر این سالن‌ها خصوصی هستند که سعی در جبران کمبود سالن‌های نمایش دولتی دارند در همین راستا آیا انجمن نمایش نمی‌تواند مستقلاً رایزنی‌های با صاحبان صنایع بزرگ برای سرمایه‌گذاری در امر فرهنگی و هنری داشته باشد؟

تشکلی به نام انجمن هنرهای نمایشی کشور بیشتر یک شوخی است و اگر حقوق پرسنل و اجاره‌ای که برای دفتر این انجمن، بلیط‌ها و هزینه‌های مسافرت‌های مربوط به آن را اساساً حذف و صرف خود تئاتر می‌کردند باور کنید نتیجه از آنچه که امروز می‌بینیم بهتر می‌بود. دفاتر انجمن در استان‌ها و شهرستان‌ها به نوعی شعبات دفتر مرکزی انجمن در تهران هستند. فرض کنید در طول سال انجمن در مجموع ۳۰ میلیون تومان به یک استان کمک می‌کند که اگر به شهرستان‌هایش تقسیم شود حتی هزینه چای آن دفتر را نیز تامین نمی‌کند. در واقع این استقلال زمانی می‌تواند وجود داشته باشد که این انجمن تشخص مستقلی داشته باشد تا بتواند از پتانسیل صنعت، شهرداری‌ها و برخی امکاناتی که می‌توان از آن در جهت رونق تئاتر بهره‌برداری کرد، استفاده کند. وقتی انجمن هیچ مسئولیت حقوقی در این زمینه ندارد و نمی‌تواند وارد این ماجراها شود بیش از این نمی‌توان توقع داشت. همانطور که گفتید در چند سال اخیر نیز سالن‌های دولتی چندانی در تهران ساخته نشده اما از آن جایی که سالن‌های بیشتری از گذشته در تهران وجود داشته که شهرستان‌ها از همان نیز محروم بوده‌اند تهران در وضعیت بهتری قرار گرفته و شهرستان‌ها همچنان با فقر در این زمینه مواجه هستند. هرچند که مجتمع‌هایی ساخته شده اما نمی‌توان این مجتمع‌ها را که عموماً چند منظوره هستند به عنوان سالن حرفه‌ای تئاتر قلمداد کرد و بر همین اساس هم چندان در اختیار تئاتر نیستند بماند که اکثرا خصوصی‌سازی و به این بخش اجاره داده شده‌اند که این مسئله هم کار را برای هنرمندان سخت‌تر کرده است. به همین علت ما با کمی استانداردسازی نمایش «ستارخان» را در مرکز همایش‌های بین‌المللی خاوران که یک سالن برای برگزاری کنسرت با ظرفیت ۱۳۰۰ نفر است اجرا کردیم چون متاسفانه فضای سن هیچ کدام از سالن‌های تئاتر تبریز مناسب اجرای این اثر نبود.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است