روزنامه صبا

روزنامه صبا

علی سرابی در گفتگو با صبا:

ویژه‌ترین نقش دوران بازیگری‌ام را بازی کردم


بازی در این نقش فارغ از هنر بازیگری و ایفای نقش در برگیرنده انتظارات زیادی بود که باید برآورده می‌شد و ایفای این نقش برای من ویژه‌ترین نقشی است که در دوران بازیگری‌ام افتخار بازی در آن را داشته‌ام.

سمیه خاتونی– «صیاد» روایتی است از التهابات زندگی شهید صیاد شیرازی که در چهل و سومین جشنواره بین المللی فجر حضور دارد. این اثر به کارگردانی جواد افشار، تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی و با نویسندگی حسین تراب‌نژاد، محصول سال ۱۴۰۳ است. دیگر عوامل این فیلم عبارتند از؛ مدیر فیلمبرداری: داود محمدی، تیم‌تدوین: خشایار موحدیان، الاهه ایزدی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، مدیر صدابرداری: فرشید احمدی، طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی، عکاس: علی نیک رفتار، بازیگران: علی سرابی، هومن برق‌نورد، مارال بنی‌آدم، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی، ایوب آقاخانی، خیام وقار‌کاشانی، حامد شیخی، رز رضوی. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: مدتی است این سؤال رهایم نمی‌کند؛ چرا گلوله‌ها از کنارم می‌گذرند و نادیده‌ام می‌گیرند. این فیلم امروز و در اولین روز جشنواره در کاخ جشنواره اکران می‌شود.

 

در همان ابتدای امر که بازی در نقش  شهید صیاد شیرازی به شما پیشنهاد شد، چه حسی داشتید؟

اول اینکه من بازیگر هستم و بازی در هر نقشی طبیعتا برای من چالشی متفاوت و شیرین است. اما پیشنهاد این نقش برای من بسیار ویژه و خاص بود و در وهله نخست این نام به قدری بزرگ است که به عنوان یک قهرمان ملی در ذهن همه ما شکل گرفته است. در آن زمان خاص که خبر شهادت، صیاد شیرازی را شنیدم نوجوان بودم و زمانی که با ناراحتی اطرافیان و خانواده ام مواجه شدم این سوال بزرگ در ذهنم ته‌نشین شد که صیاد که بود؟ همان زمان فارغ از اینکه او را بشناسم، در ذهنم چون یک اسطوره مجهول شکل گرفت. سالها گذشت و درست زمانی که بازی در این نقش به من پیشنهاد شد، ذهنم درست به همان روز که از خود پرسیدم، صیاد که بود؟ عقبگرد کرد. این مواجهه که گویا بازی در این نقش می‌تواند بهترین پاسخ من به آن روزهای مجهول مانده در ذهنم باشد، بسیار برایم هیجان‌انگیز بود و چون می‌دانستم قبول این مسئولیت برایم سخت خواهد بود، برای قبول کردن نقش وقت خواستم. چرا که بازی در این نقش فارغ از هنر بازیگری و ایفای نقش در برگیرنده انتظارات زیادی بود که همه باید برآورده می‌شد و بعد از آن که قبول کردم در این نقش بازی کنم، تازه متوجه شدم که اجرای این نقش خیلی سخت نبود، بلکه بسیار بسیار سخت بود. در مجموع ایفای این نقش برای من ویژه‌ترین نقشی است که در دوران بازیگری‌ام افتخار بازی در آن را داشته‌ام.

مهمترین نقطه ثقل و پیوند شما با  نقش چه زمانی رخ داد، منظورم زمانی است که نفسهای شخصیت را زنده‌تر از همیشه کنار خود احساس کردید؟

با وجود اینکه من شخصیت واقعیت نگری دارم و خیلی به دنبال  موضوعات ماورایی و یا به شدت احساسی نیستم، اما در هنگام بازی در این نقش، حضور امدادهای کمک‌رسان را برای هر چه بهتر درک کردن شخصیت در کنارم حس می‌کردم. اتفاقات عجیبی در سر صحنه رخ داد، مثل اینکه دوباره سوالاتی مجهول در ذهنم پراکنده بود و به یکباره یکی از دوستان شهید در سر صحنه به عنوان مهمان حضور می‌یافت و در لابه‌لای خاطرات شفاهی‌اش، پاسخ بیشتر پرسش‌هایم بود، آن هم درست در بزنگاهی که در مخمصه فرو رفتن در شخصیت گیر افتاده بودم و به آن احتیاج داشتم.  به یاد دارم روز اول، جواد افشار که خودش طعم جنگ را چشیده و برای هم نسل‌های من قهرمان است، به من گفت «علی جان می‌دانم که نقش ویژه‌ای بر عهده داری و برای نخستین بار است که در کشور ما از یک شخصیت ارتشی بلند پایه فیلمی ساخته می‌شود، اما همه اینها به کنار، اگر خود شهید بخواهد که تو نقش او را بازی کنی، همه مقدمات آن مهیا خواهد شد.» این حرف در ذهن من ماند و حدود یک ماه و نیم درباره شهید، تحقیق کردم و این جمله آن قدر برایم جمله جالب و برآمده از دل بود که اتکای نفس من در تمام طول راه شد و پس از آن همه چیز را به خدا و خود شهید سپردم و در تحقیقات خود هر چه بیشتر پیش رفتم، به این نتیجه می‌رسیدم که آن احساس خاص من در دوران نوجوانی بی دلیل نبوده و شهید خیلی بزرگ‌تر از آن چیزی است که من از او در ذهنم ساخته بودم. آدمهای مختلف با اندیشه‌های مختلف همه و همه، صیاد را به نیکی یاد می‌کردند و یک صدا از صلابت، شجاعت، دینداری و ایمان راستینش می‌گفتند.

مواجهه با چه منبع و آرشیوی از شهید صیاد شیرازی بر روی شما بیشترین تاثیر را داشت؟

ویدیوئی از سالهای اول انقلاب از مجلس شورای اسلامی دیدم که در آن شهید چمران به پشت تریبون می‌آید و می‌گوید «در ارتش کسانی حضور دارند که من پشت آنها نماز خوانده و می‌خوانم» و ادامه می‌دهد « از شخصیتی یاد می‌کنم که هم اکنون یک سرگرد است و به فرماندهی غرب منصوب شده است، صیاد شیرازی». وقتی دیدم شهید چمران با آن مرتبه و درجه از صیاد شیرازی اینگونه حرف می‌زند و او را در شجاعت، دیانت و تفسیر قرآن سرآمد می‌داند، کاری نداشتم جز اینکه تسلیم او شوم و بپذیرم که براستی حتی بازی در نقش او هم التفاطی است که نصیبم شده است.

آیا قبلا حس کرده بودید که ممکن است، ته چهره شما به شمایل این شهید بزرگوار شباهتی داشته باشد؟

اصلا، حتی روزی که برای تست گریم رفته بودم، چندین بار از کارگردان پرسیدم که مطمئن است که من مناسب این نقش هستم؟ و حتی بازیگران مطرحی را پیشنهاد دادم که چهره آنها نزدیک‌تر به چهره شهید بود.

چگونه برای نقش انتخاب شدید؟

همسرم، مارال بنی‌آدم، سر فیلمبرداری اثر سینمایی «پروین» بودند. من یک شب برای سر زدن به تیم در خدمت گروه فیلمسازی بودم، در پایان کار دیدم شهرام خلج با دقت زیادی مرا نگاه می‌کند و بعد از من پرسید که چرا کمتر فیلم سینمایی بازی می‌کنم و من هم گفتم که چون علاقه‌مندی بیشترم در تئاتر است همانجا به من گفت که اگر یک کار سینمایی باشد همکاری می‌کنی و من هم گفتم بله، بعد گفت فقط نیاز به یک تست گریم دارد، به نظرم چهره شما به نقشی که به دنبالش هستند، نزدیک است. به این شکل نقش صیاد برای من رقم خورد و مسبب اصلی آن شهرام خلج بود.

آیا برای رسیدن به نقش لازم بود که از نظر جسمانی تغییراتی در فیزیکال بدنتان اعمال کنید؟

بله، از روز سایز‌گیری لباس در ابتدای کار تا روز فیلمبرداری، من پنج سایز کم کردم، یعنی چیزی حدود ۱۵ کیلو وزن کم کردم. پس از آن هم به دلیل پیش تولید طولانی کار، من ۷ ماه خود را در همین وزن نگه داشتم. اما به صورت کلی بنده و آقای خلج هم نظر بودیم که دقیقا با چهره شهید یکسان سازی نشود و هم اینکه هاله‌ای حسی از شهید تداعی شود، بار معنایی و مفهومی بهتری را القا خواهد کرد.

چرا به این نتیجه رسیدید؟

چون می‌دانستم خود شهید بدن بسیار ورزیده و آماده و سلامتی داشت و از نظر استایل یک نظامی تمام عیار بودند. هدف من هم  این بود که بهترین و بیشترین شکل شمایلی درست از ایشان باشم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است