روزنامه صبا

روزنامه صبا

بابک انصاری در گفتگو با صبا:

باید انحصارگرایی را تمام کنیم


اگر می‌خواهیم هر سال شاهد فیلم‌های درخشان و بازی‌های خوب و درخشان باشیم، ابتدا باید زیرساخت‌های اقتصادی، حمایتی، تجربی و دانشی آن را فراهم کنیم. انحصارگرایی را تمام کنیم و از حجم ممیزی‌ها کم کنیم.

معصومه دهقان – فیلم سینمایی «ترک عمیق» اولین فیلم بلند آرمان زرین‌کوب در مقام کارگردان است. این فیلم یکی از آثار پذیرفته ‌شده در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۴۳ است که امروز در سانس اول سینمای رسانه رونمایی می‌شود. در خلاصه داستان «ترک عمیق» آمده است: محمود از بیمارستان روانی مرخص می‌شود و فخری از آمدن محمود با خبر است. زمان زیادی از آمدن محمود به خانه نمی‌گذرد که مهمان ناخوانده‌ای به جمع آنها اضافه می‌شود و رازهای تاریک به تدریج فاش می‌شوند. رضا بابک، بابک انصاری، گلچهره سجادیه، حمید رشید و… از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند. با بازیگر این فیلم گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

چه شد که بازی در فیلم سینمایی «ترک عمیق» را پذیرفتید؟
تا قبل از همکاری با آرمان زرین‌کوب، او را فقط در قامت یک تهیه‌کننده سرشناس با آثار مطرح و پرمخاطب تلویزیونی می‌شناختم، اما بعد از دعوت به کار از سوی ایشان متوجه شدم که تجربه کارگردانی هم داشته‌اند. در صحبت‌های اولیه با هم تبادل نظر کردیم و در همان جلسه اول با شنیدن صحبت‌های ایشان در مورد کار و کلاً سینما، به دانش و توانایی ایشان در زمینه فیلمسازی پی بردم و برای حضور در این کار با قوت قلب حاصل ‌شده از گفت‌وگویی که کردیم و شنیدن نام آقای رضا بابک و خانم گلچهره سجادیه در ترکیب بازیگران (که هر دو از اساتید خوب در حوزه بازیگری هستند) راغب شدم تا در این فیلم حضور داشته باشم.

 از دلیل کم‌کاری‌تان بگویید. شما در آثار درخشانی همچون فیلم سینمایی «شهر زیبا» هنرنمایی کردید، اما بعد از آن آهسته‌تر حرکت کردید؟
از سال ۱۴۰۱ تا به امروز پیشنهادات تلویزیونی زیادی داشته‌ام اما نپذیرفتم. چرا که فیلمنامه و کلیت آثار پیشنهاد شده در راستای مسیر فکری و باورهای من نبود و به همین دلیل ترجیح دادم که کار نکنم. سال ۱۴۰۲ قرار بود یک سریال مجدداً برای آقای زرین‌کوب در پلتفرم‌های نمایش خانگی بازی کنم که متاسفانه به دلایل مختلف آن پروژه به سرانجام نرسید و ساخت آن کنسل شد. اما به طور کلی می‌توانم دو علت مهم را در این باره به شما بگویم: اول کم شدن حجم تولیدات باکیفیت و آبرومند در سینما، تلویزیون و تئاتر در چند سال اخیر و دوم وسواس و ایده‌آل‌گرایی خودم، که هم خوب است و هم بد. خوب است از این جهت که سعی می‌کنم تا جایی که در توانم هست به سراغ کارهایی که بی‌کیفیت هستند و یا مخالف باورهای شخصی من است نروم و آن‌ها را انجام ندهم. و بد است از این بابت که در شرایط کنونی این نوع نگاه خریدار چندانی ندارد و تبعات آن کم‌کاری و دست و پنجه نرم کردن با مسائل و مشکلات مالی حاصل از کم‌کاری است. که همین دلیل دوم باعث می‌شود گاهی تن به بازی در کارهایی بدهید که باب میل و سلیقه‌تان نیست تا بتوانید از پس مشکلات زندگی و شرایط بد اقتصادی برآیید. در واقع با اوضاع اقتصادی اسفناک امروز در جامعه و ضعف‌های موجود در حوزه فرهنگ و هنر، زیاد پافشاری کردن بر ایده‌آل‌های هنری و اصرار به رعایت همه استانداردها مساوی است با خانه‌نشینی و از بین رفتن عمر و توانایی‌های یک هنرمند. من تا امروز سعی کرده‌ام تا جایی که می‌توانم در کارهایی که فکر می‌کنم انجام دادنشان درست نیست، حضور نداشته باشم. اما گاهی اوقات جبر شرایط و زندگی آنچنان زیاد بوده که نتوانسته‌ام به تصمیمم پایبند بمانم و مجبور شده‌ام به کار کم‌کیفیت تن بدهم.

 در واقع شما معتقدید که بعد از بازی در فیلم سینمایی «شهر زیبا»، اثر درخشانی به شما پیشنهاد نشده است؟
اساساً به علت ساختار خاص سینمای ما، تعداد کثیری از بازیگران حتی صاحب‌نام، انتخاب‌گر نیستند، بلکه انتخاب می‌شوند! حالا اینکه عده‌ای از همکاران محترم بنده مدعی هستند که سالانه چندین پیشنهاد عالی به آن‌ها می‌شود و آن‌ها نمی‌پذیرند، بیشتر یک شوآف و بازارگرمی کودکانه است. همه ما در همین جامعه و در همین سینما و تلویزیون و تئاتر مشغول به کار هستیم و می‌دانیم و می‌بینیم که اوضاع چگونه است. البته هستند عده‌ای که انتخاب‌گر هستند اما شاید کمتر از ۲ درصد باشند! آن هم به چندین علت: شهرت و قدرت بسیار زیاد، حمایت‌های پنهان و حضور در دایره انحصاری بوجود آمده در این چند سال اخیر توسط عده‌ای از همکاران، به ویژه در پلتفرم‌ها که فرصت حضور و فعالیت در کارهایشان را به همه نمی‌دهند و افراد را به نوعی به دو دسته «خودی» و «غیرخودی» تقسیم کرده‌اند. به ترکیب تقریباً ثابت بازیگران سریال‌ها و رئالیتی‌شوهای ساخته ‌شده در پلتفرم‌ها نگاهی بیندازید. همه چیز مثل روز روشن است. برای اینکه از سوال شما دور نشوم این را هم بگویم که «شهر زیبا» یک استثنا بود. مگر در طول تاریخ سینما ما چند فیلم شاهکار ساخته می‌شود که یک بازیگر شانس حضور در آن را داشته باشد؟ با این حساب اگر یک بازیگر در سینمای ما، یک بار در فیلمی درخشان و شاهکار بازی کرد، نه خودش و نه مخاطب نباید این توقع را داشته باشند که همیشه و همه کارهای او در همان سطح باشند. باید ظرفیت هر عرصه‌ای را نگاه کرد که تا چه حد است و بعد در مورد محصولات آن قضاوت کرد. سینمای امروز ما همین که هر ده سال یک‌بار دو یا سه فیلم عالی و قابل دفاع تولید کند، جای شکرش باقی است. اما اگر می‌خواهیم هر سال شاهد فیلم‌های درخشان و بازی‌های خوب و درخشان باشیم، ابتدا باید زیرساخت‌های اقتصادی، حمایتی، تجربی و دانشی آن را فراهم کنیم. انحصارگرایی را تمام کنیم، از حجم ممیزی‌ها کم کنیم و آزادی عمل بیشتری به فعالان در این حوزه و در همه زمینه‌ها بدهیم تا شاهد اتفاقات بزرگ‌تر و درخشان‌تر باشیم.

 برگردیم به فیلم سینمایی «ترک عمیق». لطفاً از چالش‌ها و جذابیت‌های بازی در این فیلم بگویید.
در «ترک عمیق»، من نقش مامور پلیسی را بازی می‌کنم که وارد خانه یک پیرمرد و پیرزن شده و با داستانی تاریک در گذشته آن‌ها روبرو می‌شود. داستانی که از سر اتفاق شاید ارتباطی هم به زندگی شخصی خود این پلیس داشته باشد. نگاه من به این نقش در ابتدا ساختن و بازی پلیسی بود که ممکن است هر روز در کوچه و خیابان ببینیم. در جهان ما هیچ انسانی نه سفید مطلق است نه سیاه مطلق! همه خاکستری هستیم، حالا بعضی‌ها خاکستری روشن و بعضی‌ها خاکستری تیره. در رابطه با افراد در هر صنف و هر شغل نیز این مسئله صدق می‌کند. اما طی جلساتی که با زرین‌کوب داشتم، قرار بر این شد که پلیس این فیلم، پلیسی باشد که ایده‌آل ذهنی آقای زرین‌کوب است و البته خود من هم دوست دارم همیشه پلیس را با چنین ویژگی‌هایی ببینم. قضاوت را به عهده مخاطبان می‌گذارم و امیدوارم که فیلم را دوست داشته باشند.

 کار کردن با زرین‌کوب چگونه بود؟
تجربه همکاری با زرین‌کوب برای من جذاب بود. او دیسیپلین خاصی سر صحنه دارد و دوست دارد همه چیز مطابق تصویر ذهنی که ساخته پیاده‌سازی شود. البته نه به این معنی که دست بازیگر را ببندد. نه! اصلاً! اما می‌خواهد همه چیز در مسیری که طراحی کرده است قرار بگیرد و از آن خارج نشود! شخصاً به عنوان بازیگر از اینکه می‌بینم کسی با دانش و درایت تمام اکت‌های من را چک می‌کند و حواسش به آنچه شکل می‌گیرد هست، بسیار لذت می‌برم. چون اطمینان حاصل می‌کنم که می‌داند دقیقاً چه چیزی می‌خواهد. به همین خاطر برای من تجربه همکاری با آرمان زرین‌کوب بسیار لذت‌بخش بود و امیدوارم مجدداً تکرار شود.

 بازخورد در جشنواره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
واقعاً در این باره نمی‌توانم پیشگویی کنم. فقط امیدوارم که مردم فیلم را دوست داشته باشند و در نگاهشان فیلمی شریف باشد.

 صحبت پایانی
سینما، تلویزیون، تئاتر و پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی و محصولات آن‌ها برای همه مردم جامعه است. همه باید به سهم خودشان دست پیدا کنند. مخاطب باید محصولی که دوست دارد را ببیند نه محصولی که به او تحمیل می‌شود! به عنوان مثال ببینید این روزها چه اندازه تمرکز در ساخت کارهای کمدی و طنز بالاست و به ژانرها و گونه‌های دیگر کمتر پرداخته می‌شود. به طوری که مردم هم کم‌کم دارند از این تکرار خسته می‌شوند و با ساختن کلیپ در فضای مجازی این تکرارها را مسخره می‌کنند! شکستن این فضای تک‌بعدی می‌تواند نتایج بهتری داشته باشد. به شرطی که پیش از آن از انحصارطلبی دست برداریم و نخواهیم فقط با دوستان‌مان کار کنیم! امروزه، همکاران زیادی از ما با شایستگی‌های فراوان و حتی کسوت بسیار زیاد، خانه‌نشین هستند و در سکوت و افسردگی به سر می‌برند. جمله معروفی هست که می‌گوید خوشبختی مثل تلفن است! اگر دیگران نداشته باشند، برای تو فایده‌ای ندارد! نام نمی‌برم ولی شنیده‌ام که یکی از کارگردانان نسبتاً قدیمی ما به علت بیکاری این روزها در مترو دست‌فروشی می‌کند! و این در حالی است که مردم فکر می‌کنند هر کس که در سینما فعالیت می‌کند اوضاع مالی بسیار خوبی دارد! امیدوارم زیاده‌خواهی و انحصارطلبی را کنار بگذاریم تا فرصت کار کردن برای اکثریت همکاران‌مان فراهم شود. امیدوارم این روزها هوای یکدیگر را داشته باشیم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است