رضا فرهمند در گفتگو با صبا:
«لولی» یک فیلم چند زبانی و چند فرهنگی است
«لولی» یک فیلم چند زبانی و چند فرهنگی است که کاراکتر زن به زبان ترکی حرف میزند و کاراکتر مکمل به زبان افغانی جوابش را میدهد، با این مولفه قصد داشتم مرزهای زبانی را در اقلیتهای مختلف محو کنم.
سمیه خاتونی– «لولی» اولین تجربه کارگردانی سینمایی رضا فرهمند به تهیهکنندگی جلیل اکبری صحت است فرهمند پیشتر با مستندهایی چون «زنانی با گوشوارههای باروتی»، «نتهای مسی یک رؤیا» و «آزادی»توانسته بود در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر حضور یابد. اکنون وی با فیلم بلند «لولی» در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارد. رضا فرهمند فیلمنامه این اثر را با همکاری امیر اطهر سهیلی نوشته و بازیگرانی چون، داریوش امینی، ژیلا آلرشاد، محبوبه سلطانی، نرگس هزاره، حسن عابدی، محمد محمدی در فیلم ایفای نقش داشته اند. در ادامه گفتوگوی خبرنگار روزنامه صبا با کارگردان این اثر که امروز در سانس اول سینمای رسانهها در برج میلاد اکران میشود، میخوانید.
در ابتدا از طرح سه خطی و داستان فیلم «لولی» بگوئید؟
«لولی» روایت گروهی از افراد است که در فضایی زیر یک امامزاده گیر افتادهاند و هر کدام داستان مجزایی برای خود دارند. مجموع قصه این آدمها، در یک رشته مشترک روایی استقرار مییابد، کاراکترها هر کدام هاماراتیای درونی و مشکلات خاص به خود را دارند. فیلمنامه در ساختار از سبک مینیمالیستی و خرده روایتهایی استفاده کرده است، که معمایی است و گرهگشایی هر کدام از داستانها در دل داستان دیگر حل میشود.
در همین آغاز موضوع فیلم اینکه عدهای در یک فضای خاص گیر میافتند و قادر به خروج از آن نیستند من را به یاد فیلم سینمایی «ملک الموت» اثر لوئیس بونوئل انداخت…
به نظرم در سینما کمی تحت تاثیر بونوئل هستم. خصوصا وقتی بونوئل در برخی آثار به سینمای دینی و معناگرا نزدیک میشود. همچنین در بازتابی که از مخاطبان خاصتر داشتم، این قرابت را احساس کرده بودهاند. اساسا اتمسفر داستان، ما را به یک فضای مجیکگونه (جادوئی و ماورائی) میبرد. چون موقعیتها در عین حال که واقعی هستند، غیر واقعی هم میتوانند، باشند.
در فیلم «لولی» نقش زن، در پیشروندگی ماجرا تا چه اندازه مهم است؟
اساسا و شخصا به جایگاه زن در سینمایی ایران حساسیت دارم . وقتی بعد از تدوین فرصتی یافتم که فیلم را مرور کنم، حس کردم که کاراکترهای زن فیلم لولی به نوعی به خوانش استاد بیضایی از زن در آثارش نزدیک است. در این فیلم زن هم کاراکتر مکمل و هم قهرمان است. یعنی بنا به ذائقه مخاطب که دنباله روی کدام خط روایی و شخصیت باشد، ممکن است برخی قهرمان قصه را مرد داستان قلمداد کنند و عدهای زن را به عنوان قهرمان دنبال کنند، حتی ممکن است کاراکتر سوم زن ما قهرمان باشد، یعنی داستان به قدری سیال و رونده است که جابجایی کاراکتر پیشرونده در آن مشهود است.
ایده فیلمنامه چگونه شکل گرفت و پیش رفت؟
ایده اصلی فیلمنامه را داشتم و از آنجا که با امیراطهر سهیلی از گذشته همکاری داشتم، بعد از شش ماه به نسخه اولیه فیلمنامه رسیدیم و بعد از آن سه بار، اثر را بازنویسی کردم و در نهایت پس از اینکه لوکیشن اصلی فیلمنامه مشخص شد، دوباره تغییراتی جدید را اعمال کردم و براساس اتمسفر فضایی کار، بازنویسی نهایی فیلمنامه را نوشتم، من در بازنویسی آخر نگاهم دکوپاژی وهمسو با اثر در فیلم بود. این مرحله نقطه قوت و طلایی کار بود که باعث یکدستی فرم و محتوای اثر شد.
«لولی» در چه دوره زمانی و مکانی رخ میدهد؟
فیلم معرف دوره زمانی و جغرافیایی خاصی نیست. لوکیشن فیلم ما یک امامزاده قدیمی به نام آلبویه در کاشان است.
با توجه به اینکه اثر شما چند زبانی است و در آن حضور اقلیتهای مختلفی را شاهد هستیم، به لحاظ فرهنگی چه موضوعی را در چالش قرار داده است؟
«لولی» یک فیلم چند زبانی و چند فرهنگی است و مصداق آن این است که کاراکتر زن به زبان ترکی حرف میزند و کاراکتر مکمل به زبان افغانی جوابش را میدهد، با این مولفه قصد داشتم مرزهای زبانی را در فرهنگها و اقلیتهای مختلف محو کنم. این نگاه حاصل تجربه من از فیلمسازی در کشورهای مختلف است و به دنبال این بودم که رابطه انسانها را مستقل از زبان به تصویر بکشم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است