محمود نظرعلیان در گفتگو با صبا:
مرد فیلم و روزهای سختم!
امیرحسین ثقفی علیرغم جوانیاش آدم سختگیر و ایده آل طلبی بود و تا از صحنهای رضایت کامل نداشت به سراغ صحنه بعدی نمیرفت. من هم این شیوه را دوست دارم و خسته نمیشوم و مرد فیلم و روزهای سختم!
احمد محمد اسماعیلی – سینمای امیرحسین ثقفی، سینمای خاصی است که طرفداران خود را دارد. سینمایی که مشابه چندانی ندارد و همین خود میتواند بزرگترین امتیاز فیلم اخیرش «دست تنها» باشد که امروز در سانس دوم سینمای رسانهها و منتقدان در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نمایش در میآید. این فیلم داستان دو مرد خیابانگرد را روایت میکند که در پی نجات زنی، شهر را جستوجو میکنند. مجید مظفری، نرگس محمدی، شکیب شجره، علی اوجی، بهرام ابراهیمی، محمود نظرعلیان، میثم غنیزاده، امیر جنابی و روناک پوریادگار تیم بازیگری فیلم «دست تنها» هستند. خبرنگار صبا با بازیگر این فیلم به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانید.
شما در گذشته در فیلمهای امیر ثقفی نظیر«مردی که اسب شد» نقشهای متفاوتی را ارائه کردهاید. این همکاریها بریتان چه ویژگیهایی دارد؟
تا به حال ۴ همکاری با ثقفی داشتهام و «مردی که اسب شد» دومین تجربه همکاریم با امیرحسین ثقفی بود. موقعی که ثقفی به من پیشنهاد بازی در فیلم «مردی که اسب شد» را داد با کمال میل قبولش کردم. در حین کار متوجه شدم با فیلم سخت و دشواری رو به رو هستم. برای بازی در این فیلم تلاشم را انجام دادم تا خواسته کارگردان را تامین کنم. پدر «مردی که اسب شد» شخصیت خاصی دارد و آدم خشنی است و غیر از دخترش کسی را در دنیا ندارد و آدم از کار افتاده و رنجوری است و بیماریاش امانش را بریده و در یک مکان دور افتاده زندگی میکند و میترسد دخترش ترکش کند و برود و او تنهاتر بشود و بمیرد. ساختار فیلم به آثار سینمای اروپای شرقی تنه میزد. برای من سالها بود که به دنبال گمشدهای میگشتم و با بازی در این فیلم گمشدهام را پیدا کردم و با تمام توانم تلاش کردم کاراکتر این پدر را درست بازی کنم. در سینمای ایران کمتر اتفاق میافتد که چنین فیلمی با چنین مختصاتی ساخته شود.
فیلم ساختار پلان – سکانسی داشت.
به طور حتم بازی در فیلمهای پلان سکانس از سایر گونهها دشوارتر است. زیرا باید آمادگی بازی درست در یک سکانس شش و یا هفت دقیقهای داشته باشد که کار به برداشت زیاد نکشد. در خانه پیرمرد و دخترش که محدود است دوربین حرکات متنوعی دارد. این ویژگی و درست درآمدنش نیازمند تمرین و دقت زیادی ازجانب کارگردان، فیلمبردار و بازیگران بود. امیرحسین ثقفی هم علیرغم جوانیاش آدم سختگیر و ایده آل طلبی بود و تا از صحنهای رضایت کامل نداشت به سراغ صحنه بعدی نمیرفت. من هم این شیوه را دوست دارم و خسته نمیشوم و مرد فیلم و روزهای سختم!
زیاد اهل بازی در فیلمهای شهری و آپارتمانی نیستید؟
هیچگاه علاقه خاصی به این نوع فیلمها نداشتم و با روحیهام هم سازگار نیست واغلب نقشها و فیلمهایی که بازی کردهام در محیطهای راحت نبوده و عموما در کوه، جنگل و روستا و بیابان بوده است.
فیلمنامه «دست تنها» برایتان چه ویژگی متفاوتی داشت؟
مهمترین ویژگی این فیلم مستقل و جمع و جور بودنش است و خود امیرحسین ثقفی تهیه فیلم را بر عهده گرفت و به تنهایی تولید فیلمش را انجام داد.
چه نقشی در «دست تنها» بازی میکنید؟
نقش آدمی که در بیایان و ناکجا آبادی بساط قمار بازی در یک اتوبوس اسقاطی راه انداخته است و آدم کم حرف و خشنی است. دو شخصیت اصلی فیلم به محل کار این مرد میآیند و اتفاقاتی رخ میدهد.
برای ایفای این نقش چه تکنیکی به کار بردید؟
هم با تکنیک و هم حسی به سراغ ایفای این نقش رفتم و امیدوارم مخاطب هم با فیلم ارتباط برقرار کند و در جشنواره موفق باشد.
استاد ایفای نقشهای هیولا گونه، آنتونی کوئین به خصوص در فیلم «گوزپشت نتردام است». آیا برای بازی در فیلم «دراکولا» از این بازیگر الگو گرفته بودید؟
تمام بازیهای کویین را دوست دارم و بازیگر مورد علاقهام است و حرف شما را خیلی از دوستانم به من زدهاند که استایل بازیام شبیه کویین است.
همکاری مطبوع و دلچسبی با عطاران در «دراکولا» داشتید؟
این فیلم یکی از معدود تجربههای بازی در فیلمهای شهریام است. رضا عطاران بازیگر و فیلمساز خاصی است که امضای شخصی در کارهایش دارد و دوست داشتم با او در فیلمی همکاری کنم و بفهمم که نوع نگاهش به فیلمسازی و هدایت بازیگری چگونه است و خودم را محک بزنم که حضورم در این جنس فیلمها که متعلق به سینما بدنه و مخاطب پسند است چگونه است. به نظرم سبکی که رضا عطاران در فیلم «دراکولا» به کار برد شیوه نویی در سینمای ایران محسوب میشد. رضا عطاران آدم لایت و خوش مشربی است و در لحظات سخت کاری هم این روحیهاش را حفظ میکند.
استادانه نقش آدمهای کم حرف را بازی میکنید. آیا ویژگی شخصی خودتان هم اینگونه است؟
در کلیت تا حدی آدم کم وحرف و درون گرایی هستم و ایفای این نوع شخصیتها را دوست دارم. اما در خانه و در مراسم های خصوصی آدم بذله گویی هستم و این طور نیست که در خانه هم یک جا بنشیم و عبوس و عنق باشم. در بحثی که مورد علاقهام باشد و با آدمهای هم سطحم هم وارد بحث و گفت وگو میشوم و کلا مثل همه آدمها در مقطعی کم حرفم و در زمان دیگر بسته به شرایط پر حرف میشوم. در مواقعی که با آدمهایی که حرف مشترک داشته باشم معاشرت میکنم.
کار با جوانهایی مثل ثقفی و ارک و… هم بخش زیادی از کارنامه کاری شما را پوشش میدهد؟
کار با جوانها به من انرژی و انگیزه میدهد و خوشحال میشوم تجربیات چند دههایم در عرصه هنر را در اختیارشان قرار بدهم. اغلب این کارگردانهای جوان میخواستند در فیلمسازی تجربههای جدیدی را بیازمایند و خوشحالم که در این راه در کنارشان بودم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است