مهنوش صادقی در گفتگو با صبا:
انسان بودن ورای ملیت و مرزها است
پیام من در مقام نویسنده این فیلم این است که انسان بودن ورای ملیتها و مرزها است و سعی شده در این قصه این پیام به مخاطب منتقل شود.
مهدیه مالکی– بهنوش صادقی در دومین تجربه کارگردانی خود با فیلم سینمایی «مرد آرام» به چهل و سومین جشنواره فیلم فجر آمده است. در این فیلم مهدی هاشمی تهیهکنندگی را برعهده دارد و مهنوش صادقی فیلمنامه آن را به نگارش درآورده است. مهدی هاشمی و شمیلا شیرزاد بازیگران این فیلم هستند. شمیلا شیرزاد بازیگر نوجوان افغان است که پیش از این در فیلم «خورشید» مجید مجیدی نیز بازی کرده بود. پویا نوروزی، مهنوش صادقی، بیتا عزیز، وحید منتظری، بشیر نیکزاد، امیرجمشید صادقی از بازیگران مرد آرام هستند. سیدعلی میرفتاح هم حضور افتخاری در این فیلم دارد. این فیلم نخستین تجربه تهیهکنندگی مهدی هاشمی است که پیش از این دو بار و برای فیلمهای «دو فیلم با یک بلیت» (۱۳۶۹) و «آقایوسف» و «آلزایمر» (۱۳۸۹) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شد. فیلم، تولید موسسه تصویرشهر است که سال گذشته با «بیبدن» و «احمد» در جشنواره حضور داشت و توانست تبلیغات خوبی برای این آثار فراهم کند. انتظار میرود که «مرد آرام» نیز از دایره تبلیغاتی خوبی در زمان جشنواره بهرهمند باشد که نقش بسیاری در دیده شدن فیلم خواهد داشت. در خلاصه داستان فیلم مرد آرام آمده است: نوبهار با اکراه، زنِ مرد سالمندی به نام زمان شده است. ابتدای زندگی مشترک آنها اتفاقاتی رقم میخورد که احساسات نوبهار را کاملاً نسبت به زمان تغییر میدهد. خبرنگار صبا با نویسنده این فیلم گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
چه چیزی باعث شد این موضوع را برای فیلم انتخاب کنید؟
شنیدن اخبار و روایت هایی درباره ضایع شدن ابتداییترین حقوق انسان خاصه بانوان همچون حق تحصیل، شروعی برای نگارش این قصه بود. از سوی دیگر قهرمان قصه فردی است که گذشتهای پر از زخم و اشتباه دارد که در جست و جوی ساختن آیندهای روشنتر برای نسل بعدی خود است در واقع این داستان درباره مسئولیت، انتخاب و امید هرچند کوچک در زندگی هر انسانی است و ایده اصلی از محرومیت اجباری یک دختر از تحصیل که حق ابتدایی هر فردی است ناشی شده است.
چرا این موضوع توسط کاراکتر افغانستانی روایت میشود؟
ما در زندگی شهری بسیار با گروههای افغانستانی مواجه میشویم که در حاشیه شهرها زندگی میکنند و دچار چنین چالشهایی هستند و نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. هر کدام از این افراد داستانهای شنیدنی دارند و این انتخاب من بوده که به این موضوع از این زاویه بپردازم تا شاید همدلی و شناخت بیشتری از این افراد حاصل شود.
به گمان من بیشتر مواقع خیلی یک سویه به مهاجرین افغان پرداخته شده است البته که مهاجرت در هر جغرافیایی دشواریها و تبعیضهایی در پی دارد و در ایران افغانها اغلب به عنوان یک قشر فرودست دیده شدهاند در حالی که در واقعیت چنین نیست و در بین آنها هنرمندان و نخبگان وجود دارند که برای ادامه مسیر نیازمند به امید و انگیزه هستند و من میخواستم، رنج محرومیت آنها را بازگو کنم تا آنها بتوانند آینده بهتری را برای خود انتخاب کنند.
در مورد روند تحقیق و پژوهشی که برای ساخت فیلم انجام دادید، توضیح دهید. آیا با افراد افغانستانی صحبت کردهاید؟
زمانی که تصمیم به نگارش این فیلمنامه گرفتم دیدن فیلمهای مستند، حضور در جمع مهاجرین افغان همچون گروههای کلاب هاوسی و شنیدن قصههای آنها را آغاز کردم و این فیلم بهانهای برای تشکیل گروهی از بچههای افغان برای تمرین بازیگری شد که سرپرستی این گروه را تا به امروز برعهده گرفتم.
مهمترین پیامی که فیلم «مرد آرام» قصد دارد به مخاطب منتقل کند، چیست؟
پیام من در مقام نویسنده این فیلم این است که انسان بودن ورای ملیتها و مرزها است و سعی شده در این قصه این پیام به مخاطب منتقل شود.
با چه چالشهایی در نگارش این فیلمنامه مواجه شدید؟
مهمترین چالش این بود که در دام شعار و احساسات اغراق شده نیفتیم و شخصیتها واقعی و تصمیمها منطقی باشد و در نهایت قصه ارتباط احساسی انسانها را بیان کند و فیلم بیان کننده برخورد افراد با یکدیگر باشد.
به نظر شما مهمترین مشکلاتی که اتباع افغانستانی در جامعه ما با آن روبرو هستند، چیست؟
به عنوان فردی که به واسطه این فیلم به زندگی آنها نزدیک شدهام به غیر از مشکلات اقتصادی و حقوقی، مهمترین چالش آنها نگاهی است که با یک پیش داوری همراه است و آنها این نگاه را احساس میکنند، اینکه کمتر بر اساس شخصیت و توانمندیهایشان به آنها توجه میشود و صرفا به واسطه ملیتشان قضاوت میشوند و این دردناکترین بخش زندگی آنهاست.
نقش رسانه و سینما در آگاهسازی جامعه نسبت به این مشکلات چیست؟
سینما دریچهای است برای دیدن نادیدهها که فیلمها و قصههایی را روایت میکند که شاید در دنیای واقعی کمتر به آنها گوش میدهیم و اگر حتی برای یک لحظه این همدلی به وجود آید رسالت خود را انجام داده است.
آیا به نظر شما فیلم شما م تاثیری در بهبود شرایط این افراد خواهد داشت؟
یک قصه و فیلم میتواند زمینهساز تغییر و قدمی رو به جلو باشد ولی شکل گیری تغییر در جامعه به تنهایی امکان پذیر نیست.
آیا در نگارش فیلمنامه برای رساندن پیام و هدف خود به لحن خاصی فکر کردید؟
من سعی کردم قصه در ریتم و لحنی روایت شود که کمترین دیالوگ و بیشترین بار احساسی را داشته باشد بنابراین در نگارش فیلمنامه به زبان تصویر توجهی ویژه داشتم و تلاش کردم هر صحنه به گونهای نوشته شود که به تنهایی حس و مفهوم آن لحظه را منتقل کند و همه چیز در خدمت روایت باشد نه برای زیبا شدن صحنه.
آیا در طول نگارش فیلمنامه از فیلمهای دیگری الهام گرفته بودید؟
به صورت مستقیم از فیلمهای دیگر الهام گرفته نشده ولی فیلمها و مستندهایی که به موضوع جامعه و فرهنگ افغانستان می پرداخت در نگارش فیلمنامه موثر بود. ضمن اینکه دو کتاب معروف «سلام بر خورشید» و «بادبادک باز» را مجدد خواندم که موجب شد کمی به کاراکترهای داستان نزدیکتر شوم.
به عنوان یک نویسنده، دغدغههای اصلی شما در نگارش فیلمنامه چیست؟
دغدغه اصلی من به عنوان یک نویسنده نگارش داستانهایی است که از دل زندگی انسانها باشد و بتواند نگاه و راهی را در ذهن مخاطب زنده کند نه یک روایت تخیلی و مصنوعی که شخصیتهای آن واقعی نباشند.
فیلمنامه خوب چقدر در موفقیت و دیده شدن فیلم اثرگذار است؟
فیلمنامه خوب بسیار در موفقیت یک فیلم موثر است به طوری که بهترین کارگردان و بازیگر هم بدون یک فیلمنامه خوب نمیتوانند یک اثر ماندگار خلق کنند. فیلمنامه زیر بنای یک فیلم است و هرچه فیلمنامه اصولیتر باشد فیلم نتیجه بهتری خواهد داشت.
مهمترین عامل فیلمنامه در جذب مخاطب چیست؟ (موضوع_ ژانر یا…)
وقتی احساسات واقعی و شخصیتهای ملموس همراه داستان باشند، ژانر داستان فرقی ندارد و مهم آن است که تماشاگر خود را در داستان ببیند و اینگونه با آن ارتباط گرفته و جذب فیلم خواهد شد.
نکته پایانی…
من معتقدم وظیفه هنر قدرت دادن به مخاطب است و اثری موفق است که بعد از دیدن آن احساس قدرت و امید در مخاطب شکل گیرد، اگر این فیلم باعث شود حتی یک نفر در راهی که می پیماید تلاشگر و امیدوار شده و احساس قدرت کند برای من کافی است چون برای تغییر جهان و شکل گیری آینده روشن حتی یک نفر هم تاثیر گذار و موثر است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است