روزنامه صبا

روزنامه صبا

بررسی فیلم سینمایی «دست تنها»

یک ملودرام تیپیکال


فیلم سینمایی «دست تنها» را به بهانه حضور در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر بررسی کرده ایم.

رضا خسروزاد– «التی، جوان فقیر تنهای تازه آزاد شده از زندان که مشکلات اسکیزوفرنی دارد با حافظ پیرمرد زباله‌گرد همراه می‌شوند تا دختر شهرستانی سرگردان در تهران را یاری رسانند…»

ملودرام‌های اجتماعی اغلب شخصیت‌هایی به شدت آسیب‌دیده و درمانده و قابل ترحم دارند و به همین جهت است که مخاطب آماده دلسوزی و همراهی کردن با آنهاست. حالا اگر چنین شخصیتی در هیبت ناجی و نجات دهنده ظاهر شود، همذات‌پنداری و همراهی با آن بشکل مضاعفی سریع‌تر و شدیدتر اتفاق می‌افتد. «دست تنها» اما با اینکه زمان و فرصت کافی و موقعیت‌های خوب دارد تا شخصیت‌ها را عمیق و چندلایه معرفی کند، اما بواسطه عدم پردازش درست، آدم‌های داستان سطحی و تک ‌بعدی و در حد تیپ باقی می‌مانند. آنچه کاراکتر تیپ از شما می‌خواهد، تماشای بیرونی کنش‌ها و اکت‌ها و ناظر بیرونی ماندن تماشاگر است.

فیلم، لوکیشن و فضای درستی دارد و پر کار و زحمت ساخته شده و دارای قاب‌های به شدت زیباست، اما زیبایی‌های فیلم از بازی گرفته تا میزانسن و تصویر و نور و رنگ و فضا، درهم تنیده و ممزوج نشده است.

با این حال فیلم سرحال و شاداب است و می‌تواند به راحتی شما را مجذوب تصاویر و تدوین و موسیقی خوبش کند.

سرگردانی التی ۲۱ و نیازش برای دلبستگی و شنیدن دوستت دارم اگرچه وافی به شناخت جنبه‌های درونی و لایه‌های پیچیده شخصیت بیمارگونه او نیست، اما کافی برای قهرمان پنداشتن و هم حسی و تعقیب ماجرای اوست. همراه شدنش با حافظ نیز به تشریک مساعی و همدردی ختم نمی‌شود اما چرایی این همیاری، بدون هیچ پرسشی برای مخاطب پذیرفتنی‌ است. اشتراک وضعیت کاراکترهای اصلی، کافی ا‌ست تا موقعیت‌های مشترک و با هم به دل ماجرا زدنشان را قبول کنیم. اغلب ما با قماربازندگان آشنا هستیم و می‌دانیم که زندگی یکسرش باخت است و گاهی از رگ گردن به آدم‌ها نزدیکتر. التی جوان بازنده است و حافظ پیری خودخواسته نبرده و ترکیب این دو ایده جالبی بوده است.

بازی شکیب شجره و مجید مظفری روان و در ارایه کاراکترهایشان بسیار موفقند. بازی شجره بیرونی و تیپیکال و پر اکت و تنش به جهت خصوصیات شخصیت بازی است و در نقطه مقابل بازی مظفری متین و پنهان با عمقی درونی و زیرپوستی است.

بازی نرگس محمدی در نقش دختر جا مانده از نامزدش اما، کمتر پذیرفتنی ا‌ست. فیزیک و گریم ناهماهنگ با شهرستانی بودن و لحن و گویش و فرم بازی بگونه‌ای از آنچه باید می‌بود، دورش ساخته است.

این خامی در فضا و اتمسفر و جا نیفتادن شیمی فیلم، مهمترین و بزرگترین ضعف فیلم است و موجب شده فیلم در حد یک ملودرام تیپیکال فقر باقی بماند. شخصا متاسف شدم که چرا با کمی کار بیشتر و مشاوره حرفه‌ای، فیلم بدل به اثری درخشان نشده است.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است