سجاد معارفی در گفتگو با صبا:
جانبازان اعصاب و روان مهجور واقع شدهاند
فیلم را به جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی ارسال می کنیم تا بیشتر دیده شود به خصوص به خاطر موضوعی که دارد و جانبازان اعصاب و روان که به نظرم در جامعه ما به شدت مهجور واقع شدهاند.
مریم عظیمی– فیلم «سل» چهارمین ساخته سجاد معارفی است که در جشنواره فجر امسال حضور داشت. معارفی که پس از دیدن فیلم آژانس شیشهای در دوره نوجوانی عاشق سینما شده در این فیلم قصه زندگی یکی از قهرمانان مهجور مانده جنگ تحمیلی را روایت میکند اما محمد اسفندیاری دیگر کارگردان جوان کشورمان نیز قهرمانی از دوره معاصر را انتخاب کرده با این تفاوت که به دوران نوجوانی او رفته و روایتی متفاوت از این چهره ملی به تصویر میکشد و «۱۳ سالگی» توانسته در دو بخش مسابقه کتاب و سینما و مسابقه اصلی جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور و در نهایت جایزه بهترین فیلم ملی را دریافت کند. در ادامه گپوگفت خبرنگار روزنامه صبا با کارگردان فیلم «سل» را میخوانید.
«سل» همانگونه که از نامش برمیآید به موسیقی مربوط است؟
بله اما موضوعیت فیلم موسیقی نیست. دختر قهرمان داستان ویولن مینوازد و یکی از دلایل انتخاب این اسم ساز زدن این دختر است ولی محوریت داستان به رابطه این دختر و پدرش در بطن خانوادهای که پدر جانباز اعصاب و روان است میپردازد پدری که خود نیز اهل موسیقی است.
در زمینه تهیه و تولید، «سل» چگونه پیش رفت؟
تهیه کننده کار خانم فاطمهسادات حسینی همسرم هستند و به علت محتوای اثر عموماً جایی حاضر نشد که ما بودجه بدهد با اینکه این فیلم به هیچ عنوان سیاه نیست و سیاه نمایی نمیکند در واقع یک فیلم عاشقانه است و به یک رابطه عمیق خانوادگی میان یک پدر و دختر میپردازد اما به خاطر بحث جانباز اعصاب و روان بودن پدر خانواده ۹۰ درصد ارگانها همکاری نکردند و بودجه ندادند و انجمن سینمای جوان و مرکز خانه فیلم جوان حوزه هنری قبول کردن که هر کدام بخشی از بودجه کار را تامین کنند تا این فیلم ساخته شود اما در کل ما خیلی سخت توانستیم کار را تولید کنیم چون بودجه زیادی نداشتیم
چشم اندازتان برای آینده این فیلم چیست؟
سعی میکنیم تا جایی که در توانمان باشد فیلم را به جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی ارسال کنیم تا بیشتر دیده شود به خصوص به خاطر موضوعی که دارد و جانبازان اعصاب و روان که به نظرم در جامعه ما به شدت مهجور واقع شدهاند و اینگونه به نظر میآید که قرار است عامدانه دیده نشوند.
آیا فکر میکنید جامعه دردی را که فراتر از میزان تحملش باشد پس میزند و انکار میکند؟
نه اینگونه فکر نمیکنم بازخوردی که من از پخش فیلم داشتم این بود که برخی از مخاطبان که متولد دهه ۸۰ بودند شاید ظاهرشان هیچ نسبتی با من یا حتی مدل خانواده من و دیگر جانبازان نداشت اما باطن امر این بود که تمام این افراد چه دختر و چه پسر رابطه عمیقی با فیلم برقرار کرده بودند. در واقع به نظر من مردم عادی جامعه حس قهرمانان کشورشان و حتی دردهایشان را نیز میفهمند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است