روزنامه صبا

روزنامه صبا

علی زارعان در گفتگو با صبا:

شعر معاصر امروز ایران دچار چند پارگی است


شعر معاصر امروز ایران دچار چند پارگی است که بخشی از آن را حوزه هنری، بخشی را جامعه روشنفکری و بخشی دیگر را وزارت فرهنگ با جشنواره شعر فجر به عهده دارد. این چند پارگی ضربات مهلکی به بدنه شعر زده است.

سمیه خاتونی– «سرزمین شعر» اولین رقابت جدی و مبتنی بر نقد و نظر تخصصی در حوزه شعر معاصر ایران در رسانه ملی است که فصل چهارم آن در حال تولید است و در آن ۶۴ شاعر در هشت گروه با یکدیگر به رقابت شعری می‌پردازند و اشعارشان توسط کارشناسان متخصص و بنام حوزه شعر و ادبیات مورد داوری قرار می‌گیرد.

تصمیم گرفتم برای تهیه گزارش به استودیو برنامه «سرزمین شعر» بروم و از نزدیک شاهد تلاش و تولید آن باشم. با ورود به «سرزمین شعر»، با فضایی شاعرانه و البته نظم یافته در پشت صحنه رو به رو شدم. ترکیبی از نیروهای متخصص و جوان که عشق‌شان به کار کاملا محسوس است و هر یک به نحو احسن مشغول به کار خود هستند تا این برنامه بتواند صدمین قسمت خود را برای پخش به آنتن شبکه چهار، برساند. شاعران جوان متن در دست در حال تمرین و خوانش اشعار خود هستند، تا نوبت‌شان شود و به به روی استیج بروند. در ادامه این گزارش به سراغ تهیه کننده و کارگردان این برنامه علی زارعان رفتم و او را جزو معدود کارگردانانی یافتم که در حین ضبط با آرامشی خاصی بر کار تولید نظارت داشت. از آن رو که ضبط برنامه با نظمی از پیش تعیین شده همراه بود و  هر یک از اعضای گروه در حال انجام وظایف خود بودند به او برای انتخاب این تیم همراه تبریک گفتم و نظر وی را درباره اینکه این برنامه که مدعی است تنها جریان موثر در رسانه‌های تصویری است، جویا شدم.

 

علی زارعان درباره اینکه این برنامه که مدعی است تنها جریان موثر در رسانه‌های تصویری است، گفت: شعر در ایران چند لایه دارد که یک بخش جدی آن شعر معاصر است و در این حوزه من به صورت جدی می‌توانم بگویم با توجه به تمام بررسی‌ها، برنامه «سرزمین شعر» تنها برنامه ادبیاتی معاصر است که توانسته در ساختار مسابقه، ادبیات شعر معاصر ایران را در خودش حفظ و فرایندسازی کند.

وی درباره بخش‌های جنبی این برنامه و اینکه چه تمهیداتی برای جلب مخاطب امروز در نظر گرفته است، گفت: هنر اول ایران، شعر است، پس می‌توان آن را جزو رقابت‌های اول نیز به حساب آورد و تاکید ما در این برنامه بر ساختار رقابت است که  این فرایند پیشتر در جشنواره‌هایی مثل جشنواره شعر فجر و… روال بوده است. اما این جشنواره‌ها به دلایلی در طول این سالها  بازخورد مردمی را  به همراه نداشته‌اند و نهایتا در یک جماعت مثلاً ۵۰ هزار نفری غور کرده‌اند. اما این برنامه با این طراحی برای اولین بار است که افراد بیشتری را به مثابه مخاطب و شاعران درگیر کرده است. مخاطب برنامه «سرزمین شعر» رده سنی ندارد و از آن مهمتر اینکه این برنامه همراهی بین خانوادها و خصوصا نوجوانان را ایجاد کرده است یعنی طبق گفته بسیاری با پخش این برنامعه تعداد مراجعین به شب شعرها بیشتر و رغبتی در نوجوانان برای شعرگویی ایجاد شده است.

وی در ادامه با تاکید بر این موضوع که لوازم‌های شعر تنها یک کاغذ و قلم است، افزود: این مسئله از طرفی شعر گفتن را از موانع مادی و دیگر آزاد کرده و از طرفی نیاز آن را به ذهنی خلاق‌تر و آزاد‌تر مبرم کرده است.

این کارگردان با اشاره به اینکه این برنامه در آستانه صد قسمتی شدن است، ادامه داد: با توجه به هدفمندی این دست از برنامه‌ها که بر روی با اصالت‌ترین فرهنگ ایرانی یعنی شعر متمرکز شده است لازم است مانند حوزه خبر ادامه‌دار باشد. چرا که در شعر معاصر ما هر روز با شاعرانی جدید شاهد اتفاقی تازه هستیم و برنامه «سرزمین شعر» دلیل زنده بودن شعر در ادبیات معاصر امروز است و برای تحقق شعر باید ادامه داشته باشد تا فرایند سازی آن کامل شود. مانند برنامه «امیرشعرا» که برنامه‌ای از  همین جنس در کشورهای عربی است. این برنامه ۱۸ ساله متوالی است که ادامه دارد. بنابراین تا شعر فارسی زنده است می‌تواند این برنامه‌ها ادامه داشته باشد. سرزمین شعر وسعتی به جغرافیایی حتی  بزرگتر از جغرافیای ایران دارد و لازم است همه تکانه‌های شعری در ایران با این برنامه عرضه شود.

وی در پاسخ به این پرسش که این برنامه در جهت تقویت شعر با کدامیک از بازوهای مهم ادبی در ایران ارتباط متقابل ایجاد کرده است، اضافه کرد: درباره ارتباط با دیگر بازوهای شعری در ایران باید بگویم تصور من این  است که شعر معاصر امروز ایران دچار چند پارگی است که بخشی از آن را حوزه هنری، بخشی از آن را جامعه روشنفکری و اندیشمندان و بخشی دیگر هم را وزارت فرهنگ با جشنواره شعر فجر و … به عهده دارد. این چند پارگی ضربات مهلکی به بدنه شعر زده است. ضمن اینکه ما به همه این دوستان اعلام کردیم دروازه «سرزمین شعر» به روی همه گونه از شعر باز است و برای حضور پررنگ در برنامه از آنها دعوت به عمل آورده‌ام، اما همکاری‌ها بسیار کم است. در حال حاضر مهمترین قاب رسانه شعر معاصر ایران برنامه «سرزمین شعر» است اما بازوی محتوایی که نزد صاحبان اندیشه و بازوی خدمات دولتی است هر کدام جدا از هم مشغول به فعالیت هستند در حالی که اینها همه تکه‌های یک بدن‌اند. ما امیدوارم که این تکه‌های جور‌چین در ادامه باهمپوشانی به یک نقطه برسند تا شعر دارای تنی یکپارچه، زنده و فعال شود.

وی درباره ممیزی‌های سخت گیرانه صدا و سیما و تاثیر آن بر سطح کیفی برنامه گفت: امروز در حال ضبط صدمین قسمت برنامه سرزمین شعر هستیم و خوشبختانه در طول این مدت تا کنون سازمان حتی یک بیت را هم حذف نکرده است. یک سال است که این برنامه از آنتن صدا و سیما پخش می‌شود و سازمان در طول این مدت بیشترین همراهی را با ما داشته ولی این همراهی نباید صرفا از طرف صدا و سیما باشد بلکه لازم است نهادهای دیگر برای حمایت پا پیش بگذارند. قطعا با کمک‌های محتوایی و حمایت‌های مالی، «سرزمین شعر» از یک برنامه تلویزیونی به یک هسته زنده پویا تبدیل می‌شود و شعرفارسی انگیزه‌های بزرگتری پیدا می‌کند.

او درادامه تصریح کرد: این حمایت‌ها منطقاً باید از جاهای مختلفی تامین شود که یکی از آنها صدا و سیماست و هر نهاد مرتبط با شعر باید سهم خود را در این فرایند محقق کند و تنها به همین اتکا است که می‌توانیم امیدوار باشیم که «سرزمین شعر» در یک سرعت مناسب و به نحو شایسته‌ای گسترش و ارتقا پیدا کند.

این تهیه کننده و کارگردان درباره اهداف دیگر این برنامه افزود: ما به دنبال شبکه ارتباطی بیشتر با ایجاد لینک‌های استانی هستیم به طوری که حتی «سرزمین شعر لهجه‌ها» را بنا کنیم که ریشه در شعر پارسی و اقوم دارد، تا این گونه از شعر نیز به برندی بزرگ تبدیل شود و حیات خود را در سایر حوزه‌های ادبی انعکاس دهد.

او درپایان به بازخورد مثبت مخاطبان «سرزمین شعر» اشاره کرد و گفت: تعامل مخاطبان را با برنامه از طریق فضای مجازی خصوصا اینستاگرام و رکوردهای خوبی که در این سکو داشته، ثبت کردیم. مثلاً قطعه شعر«پدرم را خدا بیامرزد کارگر بود» از  آقای موسی عصمتی ۱۵ میلیون بار دیده شد این قطعه شعر به حادثه فرو ریختن معدن طبس اشاره داشت. این تعداد از بازدید یک تراز متفاوت است که نشان می‌دهد برای مردم ایران شاعر بودن با حافظ و سعدی تمام نشده است. تا زمانی که ما فارسی حرف می‌زنیم شعر همچنان هست و به قول شاعری که گفت «من با هر حرفی که می‌گفتم غزل می‌شد/ وقتی زبان رسمی این سرزمین شعر است.»

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است