محمد کمالیپور در گفتگو با صبا:
اگر علی نصیریان نبود فیلم را نمیساختم
اگر استاد علی نصیریان نبود اصلاً این فیلمنامه را نمیساختم چون من شرایط استاد با همسر مرحومشان و اینکه چقدر مراقبت ویژهای از همسرشان داشتند را میدانستم و این طرح را بر اساس زندگی ایشان نوشتم.
مریم عظیمی- اکران فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» به کارگردانی فرشاد گلسفیدی و تهیهکنندگی محمد کمالیپور با حضور استاد علی نصیریان به عنوان بازیگر اصلی این فیلم یکی از اتفاقات جذاب سینمایی این روزهای پایانی سال است. فرشاد گلسفیدی که مدیر فیلمبرداری سریالها و فیلمهای کوتاه و سینمایی زیادی بوده از سال ۷۴ با دستیاری وارد این عرصه شده و «هفت بهار نارنج» اولین فیلم سینمایی او در مقام کارگردان است. فیلم «هفت بهار نارنج» محصول سال ۱۴۰۱ است و اولین بار در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر از آن رونمایی شد و علی نصیریان (بازیگر نقش اصلی فیلم) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را در این دوره به خود اختصاص داد. این فیلم در ژانر درام عاشقانه تولید شده و قصه عشقی پرشور میان دو کاراکتر طلعت و شمس را به تصویر میکشد. خبرنگار صبا به بهانه اکران آن با تهیهکننده فیلم به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانید.
فعالیت شما در عرصه سینما از چه زمانی آغاز شده و تاکنون چه آثاری را تهیه کردهاید؟
بیش از ۱۵ سال است که در این عرصه فعالیت دارم، تله فیلمهای زیادی برای تلویزیون کار کردم و بعد از آن وارد عرصه سینما شدم. در فیلم «محیا» با اکبر خواجویی خدابیامرز همکاری داشتم و «شرط اول» اولین فیلم سینماییام بود که به کارگردانی مسعود اطیابی ساخته شد. بعد از وقفهای هشت ساله حضور مجددم در عرصه سینما را با فیلم «هفت بهارنارنج» آغاز کردم و پس از آن فیلم «برهوت» را به کارگردانی منصور وثوقی ساختم که در حال حاضر در جشنواره نپال است و توانسته از فستیوالهای مختلف جوایز متعددی کسب کند و در آخر فیلم «کوکتل مولوتف» که همزمان با «هفت بهارنارنج» روی پرده سینماست و در جشنواره فیلم فجر نیز با فیلم «خاتی» به کارگردانی فریدون نجفی حضور داشتم.
لطفا از نحوه آشنایی و همکاریتان با نویسنده اثر بگویید.
در واقع ایده تمام فیلمهایی که میسازم به خودم تعلق دارد؛ ایدههایی که برآمده از دغدغههایم هستند. من باید سراغ سوژهای بروم و با آن زیست کنم و بعد از نویسنده بخواهم که آن را بنویسد. احمد رفیعزاده نیز از دوستان سالیان دور من است و بیش از ۲۰ سال است که رفاقت و همکاری داریم و تقریباً اکثر کارهای مرا او نوشته است.
انتخاب فرشاد گلسفیدی به عنوان کارگردان این اثر چگونه در ذهنتان شکل گرفت؟
در ابتدا قرار بود خانم حمیده نهاندست این فیلم را کارگردانی کنند و یک فیلم ویدیویی ساخته شود اما به دلیل شرایط کرونا و مسائل دیگری که وجود داشت ما آقای گلسفیدی را انتخاب کردیم، به خصوص که کار کردن در آن شرایط بحرانی سخت بود. من پروانه ساخت اثر را گرفتم و احساس کردم شاید آقای گلسفیدی علیرغم اینکه یک فیلمبردار تکنیکی است بتواند در فیلم اولش درامی را خارج از آن هیاهوی سبک فیلمبرداریاش تعریف کند و به نظرم انتخاب درستی هم بود. کلا من سعی میکنم بیشتر با فیلم اولیها کار کنم؛ کسانی که میخواهند کارگردان شوند و دنبال یک اتفاق جدید در زندگیشان هستند. میخواهم کمکی باشم و بتوانم یک سری نیروی جدید وارد سینما کنم به همین علت چه در زمینه بازیگری و چه در بخش کارگردانی و پستهای مختلف دیگر کار همیشه به کار اولیها اعتماد میکنم.
انتخاب بازیگران چگونه انجام شد؟
حقیقت این است که اگر استاد علی نصیریان نبود اصلاً این فیلمنامه را نمیساختم چون من شرایط استاد نصیریان با همسر مرحومشان و اینکه سالهای آخر چقدر مراقبت ویژهای از همسرشان داشتند را میدانستم و اساساً این طرح را بر اساس زندگی ایشان نوشتم. از طرفی من به شدت رستورانگرد و کافهگرد هستم و در همین کافهها و رستورانها پدر و مادرهای سالخوردهای را میدیدم که خیلی منزوی هستند، گویی انتظار میکشند و چشم به راه چیزی یا کسی هستند، بنابراین خیلی دوست داشتم که یک عاشقانه در این رده سنی کار کنم، اما حقیقت این است که خود آقای نصیریان نیز مزید بر علت بود. لادن مستوفی نیز تنها بازیگری بود که مستقیماً با نظر کارگردان وارد فیلم شد. دوستانی که با من کار میکنند میدانند که با احترام به کارگردان و گرفتن نظر مشورتیاش شخصاً کست را انتخاب میکنم اما آقای گلسفیدی خیلی دوست داشتند که خانم مستوفی این نقش را بازی کنند و ما هم به نظر ایشان احترام گذاشتیم و این همکاری انجام شد.
این روزها در سینمای ما آثار عاشقانه کمتر ساخته میشود. با توجه به ژانر عاشقانه فیلم آیا نگرانی بابت چالشهایی که ممکن بود پیش رو داشته باشید وجود داشت؟
به هر حال نگرانیها وجود دارد اما اصولاً وقتی تکلیف من با یک سناریو مشخص میشود وارد تولیدش میشوم و به چیز دیگری فکر نمیکنم و تنها شعارم خانواده است، یعنی معتقدم فیلمساز باید فیلمی را بسازد که یک خانواده بتوانند بدون دغدغه در کنار هم آن فیلم را ببینند. این نکته برایم بسیار مهم است و مابقی داستان به نظرم بیشتر دست اتفاق، قسمت یا شرایط است. اینکه آثار عاشقانه کمتری ساخته میشود نیز بدان جهت است که کمتر تهیهکنندهای وارد ساخت این دست از آثار میشود. اگر تهیهکنندهها دل و جرات این کار را داشته باشند طبیعتاً عاشقانههای بیشتری ساخته و پیرو آن زمان اکران بیشتری نیز به این دست از آثار تخصیص داده شده و در سینماها بیشتر دیده خواهند شد. عدهای میگویند که همه مخاطبان فیلم کمدی میبینند اما وقتی در جشنواره فجر امسال فیلم «خاتی» به نمایش درآمد متوجه شدم که چقدر مخاطب چشم انتظار ساخته شدن فیلمهای متفاوت است. «خاتی» یک فیلم محیط زیستی بود که در شرایط سخت و دشوار ساخته شد اما حتی یک نفر هم در حین نمایشش از سالن بیرون نیامد در حالی که حتی خودم حین ساخت فیلم فکر میکردم که این فیلم قطعاً مخاطب خاص دارد. من در تمامی سینماهای جشنواره فجر، فیلم را به همراه مخاطب و مردم دیدم و دقیقا عکس این قضیه جریان داشت و فکر میکنم که مخاطب نه فقط به ژانر عاشقانه بلکه به ژانر وحشت و پلیسی هم قطعاً تمایل دارد اما ما هنوز آنگونه که باید این ژانرها را بلد نیستیم بنابراین از این خواست مخاطب یا فیلمی مثل «متری شیش و نیم» بیرون میآید که شرایط خاص خودش را دارد اما دیده میشود و مخاطب دوستش دارد یا دوستانی وارد این عرصه میشوند که یا فیلمنامه قوی ندارند یا دل و جرات کافی و اصلاً نمیتوانند فیلم خوبی بسازند.
چالشهای اکران «هفت بهار نارنج» چه بود؟
ما حدوداً ۳ سال در نوبت اکران بودیم و متاسفانه سالن به ما داده نشد و نتوانستیم با پخش کننده برای اکران قرارداد ببندیم و تصمیم بر این شد که فیلم در هنر و تجربه اکران شود اما در تلاش هستیم که در جاهای مختلف سالن بگیریم خوشبختانه در حال حاضر رزمال، کوروش و ملت به ما سالن دادهاندند و تمام تلاشمان را میکنیم تا فیلم را به مردم نشان دهیم حال اینکه دیده بشود یا نه خواست خداست.
سخن پایانی
آقای نصیریان فخر سینمای ایران و استاد بلامنازع آن هستند به همین علت از مسئولان میخواهم تا شرایطی را فراهم کنند که حداقل این فیلم که خود استاد نصیریان دوستش دارد و شاید یکی از آخرین فیلمهایی باشد که ایشان نقش اصلی آن را از ابتدا تا انتها به دوش میکشد، دیده شود به خصوص که این فیلم یک عشق پاک، زلال و اساطیری را به تصویر میکشد و به نظرم میتواند برای نسل امروز یک داروی موثر باشد تا عشق واقعی را در سالنهای سینما حس کنند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است